جهانِ پُر دغدغه‌ی کرونایی

احمد هیواد رهیاب
جهانِ پُر دغدغه‌ی کرونایی

زندگی در جهان کرونایی، زندگی با ماسک، دستکش، صرفه‌های پنهانی و عطسه‌های در گوشه‌ی تنهایی است. در جهان کرونایی، خبری از مصافحه و معانقه میان دوستان نیست. این‌گونه زندگی پُر از فاصله‌ها و دوری‌هاست. در جهان کرونایی، دوستی وجود دارد و اما دوری ملزم آن می‌باشد.

در این نبشته گوشه‌ی از چشم‌دیدهای خود را که طی سفر دو هفته‌ای در جریان گسترش ویروس کرونا به کشورهای ترکیه، بلاروس، روسیه و شهرهای مختلف داشتم به صورت مقایسوی با وضعیت قبل از گسترش ویروس کرونا که به آن جاها سفر داشتم، می‌نویسم.

پیدایش و گسترش ویروس کرونا، جهان را متفاوت و زندگی در عقب ماسک و دستکش را برای جهانیان دشوار ساخته است. حدود هفت ماه قبل زمانی که خطر واگیری ویروس کرونا اعلام شد، آهسته و پیوسته مرزهای زمینی و هوایی کشورها بسته، شهرها تعطیل و زندگی رنگ تازه‌ی به خود گرفت. در این مدت بیش از نیم میلیون انسان در اثر مصاب شدن به ویروس کرونا، جان خود را از دست دادند و بیش از دوازده میلیون در اقصی نقاط جهان هم‌چنان با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. کشورهای مختلف جهت مبارزه علیه ویروس کرونا، راهکارهای متفاوتِ را روی دست گرفتند و به گونه‌های مختلف مانع گسترش آن شدند.

سفر من که از کابل شروع شد؛ در این شهر تعدادی سخت در قرنطین خانگی به سر می‌بردند و اکثریت شهروندان از تهدید ویروس کرونا کمتر خبر داشتند و به کارهای روزمره‌ی خود به صورت عادی همچون قبل از وضعیت کرونا، ادامه می‌دادند. به پیام‌ها و هشدارهای وزارت صحت عامه نیز توجه کمتری صورت می‌گرفت. در اکثر مناطق این شهر، خبری از ماسک و دستکش نبود و تعدادی نیز باورمند بودند/هستند که این ویروس نه، بلکه توطیه‌ی کفار است و مانع پیشرفت ما می‌شود. حتا در فرودگاه کابل وضعیت عادی به نظر می‌رسید. در هنگام انگشت‌نگاری و طی مراحل اسناد سفر، در هیچ غرفه‌ی مرزی مواد ضدعفونی وجود نداشت و در هواپیمای افغانی نیز آمادگی‌های لازم جهت وقایه از ویروس کرونا گرفته شده نبود؛ اما کشور ترکیه حال و احوال دیگری داشت. فرودگاه آن دیگر جمع و جوش قبلی را نداشت. صفحات نمایش پرواز، تعداد محدود پروازهای بین‌المللی را نشان می‌داد. در فرودگاهی به آن بزرگی، تعداد انگشت شماری افراد دیده می‌شد. در تمام نقاط کلیدی و پُر رفت و آمد، مواد ضدعفونی و سایر موارد بهداشتی در نظر گرفته شده بود. پولیس مؤظف هر از گاهی تأکید بر گذاشتن ماسک و فاصله‌ی اجتماعی داشت. در اسپیکرهای فرودگاه هر ده دقیقه بعد هشدار مبنی بر حفظ فاصله‌ی اجتماعی و استفاده از ماسک تأکید می‌شد. شهر استانبول نیز چنین بود و باید در مکان‌های مزدحم و سرپوش ماسک و دستکش استفاده می‌شد. حتا مردم با اعمال قوه‌ی قهریه وادار به استفاده از ماسک و دستکش می‌شدند.

در مینسک (مرکز کشور بلاروس) نیز وضعیت سخت‌گیرانه نسبت به جلوگیری از گسترش ویروس کرونا وجود داشت. زمان ورود به فرودگاه و هواپیما، تمام آمادگی‌های لازم جهت وقایه در نظر گرفته شده بود. برای هر فرد، یک ماسک، دستکش و مواد ضدعفونی کننده، به صورت رایگان توزیع می‌شد. استفاده از ماسک اجباری و حفظ فاصله‌ی اجتماعی، اختیاری بود. تعدادی از رستورانت‌ها و فروشگاه‌ها باز و تعدادی دیگر بر اساس لزوم دید دولت در حال باز شدن بودند.

مسکو شهری در حال پُر جمع و جوش شدن بود. گرچه هیاهوی سال پار را نداشت. قیودات سخت برای استفاده از ماسک و دستکش وجود داشت/دارد. فروشگاه‌ها، رستورانت‌ها و هوتل‌ها باز بودند؛ اما حفظ فاصله‌ی اجتماعی و موارد بهداشتی الزامی بود/است. در تمام فروشگاه‌ها ماسک و دستکش به صورت رایگان برای مشتریان قبل از ورود به آن توزیع می‌شد. برنامه‌های که به دلیل گسترش ویروس کرونا تعطیل شده بودند، آهسته آهسته دوباره روی دست گرفته می‌شوند. انتخابات اصلاحیه قانونی اساسی فدراتیف روسیه، به دلیل جلوگیری از شیوع ویروس کرونا با در نظرداشت تمام موارد صحی در مدت هفت روز (از ۲۵ ماه جون الی ۱ جولای ۲۰۲۰) برگزار شد (این در حالیست که قرار بود این انتخابات در ماه اپریل در مدت یک روز برگزار شود؛ اما به دلیل شیوع ویروس کرونا به تعویق افتاد).

دیگر شهرهای روسیه نیز چنین وضعیتی داشتند. در اکثر آنان برنامه‌های با اشتراک صد و دو صد نفر با حفظ فاصله‌ی اجتماعی و با در نظر داشت موارد صحی، برگزار می‌شد. قرار است در ماه سپتامبر یکی از بزرگ‌ترین برنامه‌های جوانان با اشتراک نمایندگان بیش از صد کشور در روسیه برگزار شود. این همه نشان‌دهنده‌ی آن است که روسیه انتظار شکست کرونا را طی دو ماه آینده دارد و با میزبانی جوانان جهان، پیام واضح صادر می‌کند که ما مؤفق خواهیم شد.

در تمام کشورها مردم سعی دارند با این ویروس سازگاری کنند و باوجود تهدید آن، به زندگی عادی با درنظرداشت توصیه‌های صحی ادامه دهند. بالاخره جهانیان از وضعیت خانه‌نشینی و قرنطینه خسته شدند و می‌خواهند هوای تازه بگیرند.

در این سفر، احوال‌پرسی با رفقا مانند قبل مقدور نبود. گاهی با اشاره چشم و گاهی با پا سلام و ابراز دوستی می‌کردیم. در هنگام صحبت اولین بحث‌ها پیرامون وضعیت کرونایی کشورهای مربوط مان بود. بیشتر اوقات سر پا ایستاده و با حفظ فاصله باهم صحبت می‌کردیم. یاد و خاطرات سفرها و دیدارهای گذشته را شاد می‌دانستیم و انتظار برگشت آن روزهای خوب را می‌کردیم.

تجربه‌ی این سفر نشان می‌دهد که تا زمان نامعلومی لبخند زیر ماسک و مصافحه با دستکش را تمرین کنیم. از در آغوش گرفتن و روبوسی خوداری کنیم. فاصله‌ی اجتماعی را مراعات، سرفه و عطسه خود را پنهانی نماییم.

بالاخره، این جهان، جهان کرونایی است. جهانی که یار از یار می‌ترسد و همه در تلاش حفظ جان خود و نزدیکان خویش هستند.