خانواده؛ نخستین مظهر تبعیض جنسیتی

راحله یوسفی
خانواده؛ نخستین مظهر تبعیض جنسیتی

سنت‌های مردسالاری در افغانستان، همیشه فرزندان پسر را بر دختر، ترجیح داده است. پسرها، تضمینی برای اقتصاد و امنیت خانواده پنداشته می‌شوند و مردم، پسرها را مدافع حقوق و عزت شان می‌دانند.
برتر دانستن پسر نسبت به دختر در خانواده، تبعیض در دست‌رسی دختران به تعلیم و تربیه، گرفتن دختران از شیر مادر، زودتر از پسران و دیر بردن دختران به مراکز درمانی؛ این‌ها، از مصادیق تبعیض میان دختران و پسران است.
لعل‌محمد از ولایت غزنی است، او می‌گوید، در قریه‌ای که او زندگی می‌کند، میان فرزندان دختر و پسر، فرق قایل استند. آنان، پسران را بیش‌تر مورد محبت و حمایت، قرار می‌دهند.
او می‌گوید: «چهار خواهر دارم، مادرم آنان را کمتر از برادرم شیر دادند، آنان هر کدام، یک‌سال شیر خوردند؛ در حالی‌که به برادرم تا دو و نیم سالگی، شیر داد.»
دختران زیادی در افغانستان، بارها این جمله را از زبان اطرافیان شنیده‌اند که دختر مال مردم است، دختر امانت و مال خانواده‌ی شوهرش است؛ اما پسر، عصای دست زمان پیری است، تكیه‌گاه والدین است، پای تابوت را می‌گیرد.
ساغر، شانزده ساله است، از کودکی به او تلقین شده خانه‌‌ای که او در آن زندگی می‌کند، خانه‌اش نیست، او مهمان آن خانه است.
او از کودکی‌اش، حکایت‌هایی دارد که او را با خانه‌ و محیط زندگی‌اش، بی‌گانه کرده است. «در چهار سالگی، با پسر کاکا و برادرم که هم‌سن و سال بودیم، هنگام بازی دعوا کردیم، در میان دعوا به پسر کاکایم، گفتم که از خانه‌ی ما بیرون شو! او و برادرم، هر دو شان گفتند که این خانه‌ی تو نیست، خانه‌ی پدر و برادرانت است، تو مهمان این‌جا هستی.»
او با یادآوری این خاطره، اشکش سرازیر شد و با حسرتی‌که سال‌ها آن را در دلش دفن کرده، آهی کشید و گفت که از همان روز، تاکنون، بارها به دلیل دختر بودنم آزار روحی دیده‌ام. در خانه همه مرا دوست دارند؛ اما بارها به من گوشزد شده که تو دختر استی و خانه‌ی تو این‌جا نیست. این حرف‌ها را از پدر، برادران و حتا مادرم بارها شنیده‌ام.
ضیا نیک‌بین، جامعه‌شناس می‌گوید: برتری پسر نسبت به دختر، ریشه در سنت‌های كهن و قدیمی خانواده‌ها، دارد. تا هنوز در جوامع عقب‌مانده، این ذهنیت وجود دارد. با آن‌که این رفتارها، در کشورهای متمدن و میان افراد تحصیل‌کرده، در حال تغییر است؛ اما در ولایت‌ّهای افغانستان، هنوز این سنتِ ناپسند، وجود دارد. دختران از حقوق اولیه شان که تحصیل، کار و حق انتخاب همسر است، محروم‌اند.
برخی خانواده‌ها، به فرزندان شان به دید سرمایه می‌نگرند و ساختار خانوادگی، طوری است که دست‌کم یک فرزند پسر، باید برای سرپرستی والدین، در اواخر عمر شان وجود داشته باشد. در بیشتر اوقات، راه دیگری برای حمایت از کهن سالان، وجود ندارد.
این خانواده‌ها، به این نظر استند که دخترها پس از ازدواج به خانواده‌ی دیگری تعلق می‌گیرند، برای پدر و مادر خود کاری نمی‌توانند. فرزند پسر، با حفظ نام خانوادگی، آن خانواده را زنده نگه می‌دارد. داشتن فرزند پسر، حتا در رسوم و سنت‌های تدفین والدین نیز از اهمیت خاصی، برخوردار است.
شمسیه، سه فرزند دختر دارد. به دلیل این‌که صاحب فرزند پسر نمی‌شد، داشتن امباق را قبول کرده است. او می‌گوید: «اقاربم، بارها به من و شوهرم طعنه زدند که پشت‌تان خالی است. در پیری دست‌گیر ندارید و بعد از مرگ، میراث‌خور و دعا‌گو ندارید. خودم برای شوهرم، زن دوم آوردم تا پسر داشته باشد. دخترانم پشت بخت شان می‌روند، این پسران استند که در هنگام پیری، دست‌گیر ما استند.»
تبعیض جنستی از تولد کودک آغاز می‌شود
عتیق ارشاد، روایت خواهر و برادر دوگانگی‌ای (دو قلو) را نوشته که پیش از تولد در عین فضا و درجه‌ی حرارت، در بطن مادر شکل گرفته است. پس از تولد، این خانواده و جامعه بوده که میان آنان تفاوت قایل شده است. «روزی من و خواهرم، دست پدر را گرفتیم که به یک مهمانی برویم؛ اما مادرم نگذاشت خواهرم با ما برود. برایش گفت، تو دختر استی، من و پدرم رفتیم. پدر هم دوست نداشت، دخترش را با خود ببرد.»
ارشاد نگاشته است. محبت‌های خانوادگی، احترام و ارزش‌ها، میان او و خواهر دوقلویش تفاوت گذاشت. او با ارزش‌تر نسبت به خواهرش پنداشته می‌شود.
رفتارهای تبعیض‌آمیز، به صورت مستقیم و غیر مستقیم از محیط‌ خانه آغاز می‌شود. این خانواده است که با رفتار شان به کودکان یاد می‌دهند که دختر و پسر ازهم فرق دارند و یکی نسبت به دیگری، برتری دارد.
شرم از داشتن دختر
فیروز باشنده‌ی ولایت غزنی و پنج سال از ازدواجش گذشته است، او سه دختر دارد. می‌گوید: «سه دختر دارم و مردم قریه می‌پرسند، چرا پسر نداری؟ حتا بعضی آنان می‌گویند که تو پسردار نمیشی و نسل تو نسل دخترانه است. با شنیدن این حرف‌ها، خشم‌گین می‌شوم.»
داشتن دختر، حتا در بعضی مناطق افغانستان شرم است. زنان بارها به‌خاطر تولد دختر شکنجه‌ی فیزیکی و روحی شده‌اند.
خالده می‌گوید: «شش دختر دارم و زن ایورم شش پسر دارد. خشویم به من طعنه می‌زند که تو شش بلا داری و بارها خودم و دخترانم را تحقیر کرده است. زن ایورم به‌خاطر که پسر زیاد دارد، نور دیده‌ی همه است. اقارب ما می‌گویند، تو شش بلا و زن ایورت، شش شیر دارد.»
در حالی‌که زنان به ‌خاطر تولد دختر، شکنجه می‌شوند، علم ثابت کرده است که زنان، هیچ نقشی در تعیین جنسیت کودک ندارند. این اسپرم مردان است که تعیین می‌کند، کودک دختر باشد یا پسر!
اگر کروموزوم (X) مرد در «اووم» با کروموزوم (Y) زن یک‌جا شود، کودک به دنیا آمده، پسر است. اگر کروموزوم (X) مرد با کروموزوم (X) زن یک‌جا شود، کودک به دنیا آمده، دختر است.
عواقب روانی تبعیض‌های جنسیتی
تهدید كردن و آزار دادن، در پیش‌گرفتن رفتارهای تهاجمی به صورت پنهانی، خود را به شكل پسرها درآوردن، ناسازگاری، آزار پدر و مادر، پرخاش‌گری، گوشه‌گیری، متنفر شدن از خود، از مواردی‌استند که کودکان، هنگامی از خود بروز می‌دهند که مورد رفتار دوگانه‌ی خانواده قرار گرفته باشند.
ستارالدین صدیقی، روان‌شناس می‌گوید: زمانی بین فرزندان یك خانواده، تبعیض صورت می‌گیرد، به این می‌ماند كه پدر و مادر غیرمستقیم، به دختران شان می‌گویند، قابلیت‌ها و توانایی‌هایی، در برادرت وجود دارد كه در تو نیست. فرزند مورد تبعیض، از همان سال‌های ابتدایی زندگی، می‌داند كه كامل نیست و حتما نقص‌هایی در وجود اوست كه شایسته‌ی فرق گذاشتن پدر و مادرش است. این كودكان، دچار كم‌بود اعتماد به نفس، نگرانی، احساس شكست وناامنی، ‌كینه و تنفر از برادران، می‌شوند.
این تبعیض‌ها، علاوه بر مشكل‌های روحی و روانیِ كه برای فرد به وجود می‌آورد، باعث حقارت نیز می‌شود. بسیاری از این‌ دختران، درون‌گرا می‌شوند. طوری كه حتا مشكل‌ شان را با مادر شان هم، در میان نمی‌گذارند.
تبعیض در نصاب آموزشی کشور
چندی پیش، برنامه‌ای تحت عنوان «دعوت به آموزشِ عاری از تبعیض»، از سوی اداره‌ی امورزنان، برگزار شد. در این برنامه، از پژوهشی‌ای رونمایی شد که شماری از جامعه‌شناسان، روی کتاب‌های مکتب از صنف اول تا ششم انجام داده بودند. برآیند این پژوهش، نشان می‌دهد، که کلیشه‌های تبعیض جنسیتی، در نصاب آموزشی به پیمانه‌ی زیادی وجود دارد. در بسیاری از درس‌ها، مردان در نقش اول اند و زنان سهم کم‌رنگی، دارند. در این کتاب‌ها، ۱۸ شخصیت معرفی شده اند که از این میان، دو یا سه شخصیت، زنان‌ و بیش‌تر در نقش مادر و معلم اند.
در تصویرهای ارائه شده از خانواده‌، در این کتاب‌ها، پدر در رأس است؛ سپس فرزندان پسراند و بعد از آن، مادر و دختران‌اند.
در همین حال، بر اساس آمار ارائه شده توسط وزارت معارف، بیش از سه میلیون کودکی که در سراسر کشور، از مکتب محروم اند، ۶۵ درصد آنان را دختران تشکیل می‌دهند.