طالبان: در توافق‌نامه قطع روابط با کسی مطرح نشده؛ به‌شمول القاعده نیروی بیرونی در افغانستان وجود ندارد

عبدالرازق اختیاربیگ
طالبان: در توافق‌نامه قطع روابط با کسی مطرح نشده؛ به‌شمول القاعده نیروی بیرونی در افغانستان وجود ندارد

اشاره:
درست یک سال پیش در چنین روزی توافق‌نامه‌ی صلح میان امریکا و طالبان در قطر امضا شد. در یک سال گذشته، امریکا و طالبان یکدیگر را به نقض این توافق‌نامه متهم کردند. امریکا در یک ماه اخیر بارها گفته است که طالبان برخلاف توافق‌نامه دوحه، روابط‌شان با شبکه‌ی القاعده را حفظ کردند.
در این گفت‌وگو با ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان از او در مورد اتهامات امریکا و چگونگی فراز و نشیب گفت‌وگوهای صلح افغانستان پرسیدیم.

یک سال پس از توافق‌نامه امریکا و طالبان، وضعیت را چگونه بررسی می‌کنید، چقدر این توافق‌نامه عملی بوده و چقدر نقض شد؟
تا جایی که همه‌ی ما و شما دیدیم، توافق‌نامه تا حد زیادی تأثیرات مثبت خود را داشته است. در عموم امیدواری هم این است که شاید اگر توافق‌نامه دوحه به گونه کامل عملی شود، نتایج خوبی به همراه داشته باشد. این توافق‌نامه چنانچه نتایج خوبی داشت، از جانب امریکایی‌ها نواقصی نیز به خود گرفت. ما بارها آن را اعلام کردیم و با امریکایی‌ها نیز از نزدیک در موردش صحبت کردیم. در عموم توافق‌نامه در جای خود است و تهدید کلان در آن دیده نمی‌شود. از این به بعد هم امید می‌رود که هر دو جانب درک کرده باشند که توافق‌نامه برای ادامه راه بسیار مهم است.
زندانیانی که مطابق توافق‌نامه دوحه از زندان آزاد شدند، فعلاً کجا هستند؟ بر اساس گزارش‌ها و اسنادی که ما داریم، بیش از ۹۰ درصدشان دوباره به میدان جنگ برگشته‌اند، در حالی که مطابق تعهدنامه‌ای که با دولت امضا کرده بودند، باید دست از سلاح برمی‌داشتند که نداشتند؟
در این مورد به گمان ما پروپاگاندا بی‌حد می‌شود، زندانیانی که از زندان رها شدند، چندین علت وجود دارد که آن‌ها نمی‌توانند دوباره به صفوف نظامی برگردند. اول: خودشان مدت زیادی را در زندان سپری کردند، بیماری‌ها و مشکلات روانی داشتند، نیاز به مداوا و استراحت طولانی دارند. دوم؛ اکثرشان از مناطق فقیرنشین هستند، نیازمندی‌های خانواده‌های‌شان بسیار زیاد است. سوم؛ اکثر آن‌ها تعلیمات‌شان نیمه باقی مانده بود، تکمیل پروسه تعلیمی برای‌شان مهم بود و از همین جهت اکثرشان دوباره به آموزش روی آورده‌اند. ممکن بعضی‌های‌شان برخی ناملایمتی‌های دیگر در زندگی نیز داشته باشند و ضرورت‌هایی را تکمیل کنند.
بحث دیگر ما این است که در شرایط حاضر نیاز به برگشتن آن‌ها به میدان جنگ نداریم، چون مجاهدین کافی در صفوف نبرد داریم. البته برخی حرف‌ها وجود دارد. اداره کابل و امریکایی‌ها در برخی موارد زندانیان را دوباره بازداشت کردند و بعضی‌های‌شان در جریان عملیات بالای خانه‌های‌شان کشته شدند. برخی دیگر هم که برای مداوا به شهرها برگشته بودند، از سوی اداره کابل که حدود ۴۰ تا ۴۵ تن هستند یا بازداشت و یا کشته شدند. این تحرکات سبب می‌شود که زندانیان دوباره به صفوف نظامی برگردند.

یکی از موارد مهم توافق‌نامه دوحه، قطع روابط با شبکه القاعده بوده است؛ دولت افغانستان، وزارت مالیه و دفاع امریکا و سازمان ملل گفته‌اند که طالبان روابط خود را با القاعده قطع نکرده، چرا؟
یک چیزی را باید اصلاح بکنیم، در هیچ جایی از توافق‌نامه قطع روابط با کسی تصریح نشده و نه این ممکن است، به خاطری که مسلمانان در میان خود، در باورهای‌شان شریک‌اند. همبستگی دارند و ممکن نیست که کسی این را بپذیرد. یک چیزی که ما در توافق‌نامه تصریح داریم، این است که هیچ‌کسی را ما اجازه نمی‌دهیم که از خاک افغانستان علیه امریکا و متحدان امریکا اقدام بکند. به شمول القاعده هیچ نیروی بیرونی در افغانستان موجودیت هم ندارد، به همین خاطر ما با آن‌ها کدام تماسی هم نداشتیم. پس‌ازاین که در سال ۲۰۰۱ جنگ در افغانستان شعله‌ور شد، اتباع خارجی در افغانستان چون مهاجر بودند، دوباره به کشورهای‌شان رفتند. بعد از این در کشورهای عربی تحولات آمد، زمینه برای‌شان مساعد شد که به کشورهای خود برگردند. حالی ما یک کسی را هم نمی‌شناسیم که از تحریک القاعده این‌جا باشد. تبلیغاتی در این مورد صورت می‌گیرد؛ اما ما به توافق‌نامه پایبند هستیم و به هیچ‌کسی اجازه نمی‌دهیم که از خاک افغانستان علیه امریکا و متحدان‌شان اقدام کند.

گذشته از این موارد، یکی دیگر از نکته‌هایی که در توافق‌نامه مورد بحث بود، گفت‌وگوهای صلح افغانستان بود که آغاز شد؛ دور اول سپری شد؛ اما چرا هیئت طالبان در دور دوم، میز گفت‌وگوها را ترک کرد؟
اول خو گفت‌وگوهای بین‌الافغانی در زمان تعیین‌شده آغاز نشد. شش ماه فاصله گرفت، باید در ده روز آغاز می‌شد، به تعویق افتاد، از طرف اداره کابل موانع ایجاد شد و به شش ماه تأخیر کشانیده شد. بعد از این‌که آغاز شد، تنها سر یک مقدمه یا ترتیب آجندا، سه ماه را ضایع کردند. در عموم ما به جریان و روند مذاکرات متعهد هستیم. به‌پیش خواهیم رفت. اکنون که کمی فراز و نشیب وجود دارد، بخاطری که برخی از اعضای هیئت ما باقی مانده بودند، سفرهایی داشتند که به دلیل شرایط کرونا با کمی مشکلات مواجه شد. دوباره شرایط عادی می شود و امید است که پروسه طبیعی پیش برود.

طالبان در توافق‌نامه‌شان با امریکا تعهد کردند که خشونت‌ها را در افغانستان کم می‌سازند؛ اما خشونت‌ها کم نشد که بیشتر هم شده است. چگونه به صلح می‌روید در حالی که بیشتر از هر زمان دیگر به کشتار ادامه می‌دهید؟
در عموم حملات ما بسیار کم شده است. در این مورد دو-سه مثال می‌دهم. اول؛ خارجی‌ها خودشان اعلام کردند که در سال جاری هیچ حمله‌ا‌ی علیه‌شان صورت نگرفته، در حالی در سال‌های قبل نصف حملات ما علیه آن‌ها بود. این یک کاهش قابل‌ملاحظه است. دوم؛ در سال جاری در هیچ جای نشنیده‌اید که کدام ولسوالی سقوط داده شده باشد، در حالی که سال گذشته، ما هر روز یا در یک هفته یک ولسوالی را سقوط می‌دادیم، سوم؛ در هیچ ولایت ندیدید که کدام ولایت در محاصره قرار گرفته باشد، یا حمله بالای مرکز صورت گرفته باشد. حملات بزرگ در کلان‌شهرها، متوقف شده. این بخش کلان جنگ بود که ما کاهش دادیم. بعضی حملات خرد و ریزه، خوب جنگ است ادامه دارد. حملاتی که انجام می‌شود، علیه اداره‌هایی است که عملاً با ما در جنگ هستند. وقتی سر ما حمله می‌شود، باید از خود دفاع کنیم و وقتی از خود دفاع کنیم، طبیعتاً باعث جنگ می‌شود، باعث زیادت حملات می‌شود. در ننگرهار دشمن علیه ما در عملیات است. در قیصار فاریاب علیه ما در عملیات است. در ارغنداب کندهار علیه ما عملیات جریان دارد. اگر ما این حملات را دفع می‌کنیم، نباید ملامت شویم.

شما همیشه می‌گویید که علیه نیروهای خارجی و علیه تجاوز آن‌ها جهاد می‌کنید؛ اما همان‌طور که گفتید، یک سال است که هیچ حمله‌ای بر خارجی‌ها نداشتید و تمام حملات‌تان روی نیروهای امنیتی دولت افغانستان و غیرنظامیان است، این کارتان جهاد است یا جنگ به‌خاطر قدرت؟
اول این‌که جهاد مطابق اصول و شریعت به‌پیش می‌رود. زمانی که ما با خارجی‌ها تعهدی نداشتیم، جنگ ما علیه آن‌ها به‌شدت دوام داشت. زمانی که تعهد کردند که ما جنگ نمی‌کنیم، حمله نکردیم. مسئله دیگر این‌که چرا ما با نیروهای اداره کابل در جنگ هستیم. در بیست سال گذشته، دو جهت را در مقابل خود داشتیم. یک نیروهای خارجی بود، دوم: جنگ ما علیه اداره کابل که هنوز در جنگ هستیم. فساد در حد زیادی جریان دارد. مسئولان خود را به قدرت چسپاندند. دوام حضور نیروهای خارجی را می‌خواهند و از خارجی‌ها می‌خواهند که نیروهای خود را بیرون نکنند. توطئه می‌سازند به‌خاطر ماندن نیروهای خارجی. مفکوره‌شان نیز ضد اسلامی و ضد میهنی است. ۲۰ سال است که در رکاب اشغال باقی مانده‌اند و اگر می‌خواهیم که یک نظام اسلامی داشته باشیم، باید این مفسدین از بین بروند، یا از میان برداشته شوند. یا در یک تعامل سیاسی به توافقی برسیم که دست‌شان از فسادی که دوام دارد کوتاه شود. جز نیروهای نظامی ما علیه کدام گروه دیگر، به‌ویژه غیرنظامیان، کدام عملیات نکردیم. علیه مردم ملکی هرگز حمله نمی‌کنیم. تمام ادعاها در این مورد پروپاگاندا است.

آیا واقعا طالبان نیتی برای صلح دارند؛ اگر نیتی برای صلح دارید، چرا هیچ حرکت کوچکی که به صلح ختم شود انجام نمی دهید؟
نمایندگان دولت افغانستان در قطرند؛ اما نمایندگان شما کشور به کشور می گردند.
ما در راستای رسیدن به صلح، گام‌های بسیار کلانی را برداشتیم: اول این‌که با یک جهت بسیار مشخص و مقتدرانه با «امریکا» وارد مذاکره شدیم و به نتیجه رسیدیم که این گامی کلان بود و بخشی از جنگ را کاهش داد. در جهت داخلی هم ما گفتیم که مذاکرات بین‌الافغانی آغاز می‌شود؛ این‌که موانع را ایجاد کردند، اداره کابل ایجاد کرد. ما در اولین روز آماده این بودیم که مذاکرات را آغاز کنیم. تا امروز هم موانع ایجاد کرده می‌روند. شش ماه پیش از آغاز گفت‌وگوها و سه ماه در جریان گفت‌وگوها. ۹ ماه وقت‌کشی کرده‌اند. بحث سفر هیئت ما یک مسئله ضروری بود و برای تقویت روند مذاکرات است و برای جلوگیری از موانع و دسیسه‌ها بود. باید اعتمادها جلب شود و برای کسی تهدید باقی نماند. در افغانستان اگر صلح برقرار می‌شود، برای کسی تهدید وجود نخواهد شد. سفرهای ما برای ذهنیت‌سازی صلح بود و سفرها نزدیک است به پایان برسد. هرچند کرونا کمی مشکلات را به بار آورد؛ اما متعهد به ادامه گفت‌وگوها هستیم.

ما با برخی از فرماندهان شما صحبت کردیم، آن‌ها ادامه‌ی جنگ و نوع حملات شما را وابسته به تصمیم ناتو و امریکا دانستند، آیا در میز مذاکره هم شما منتظر تصمیم ناتو هستید؟
نخیر ما مذاکرات خود را آغاز خواهیم کرد. یک‌چیزی که بسیار مهم است، این است که پیمان دوحه باید گام‌به‌گام عملی شود. مسئولیتی که امریکایی‌ها و دیگر خارجی‌ها دارند این است که در پیمان دوحه وعده سپرده شده که بعد از آغاز مذاکرات بین‌الافغانی، در مدت سه ماه همه زندانیان هردو جانب باید آزاد شوند، ما آماده هستیم، اما جهت مخالف در این مورد زیاد تعهدات خود را عملی نتوانسته است. گفته بودند که لیست سیاهی که سران ما در آن شامل‌اند و سفرهای‌شان با آن محدود ساخته شده، از بین می‌رود. تا حال ما منتظر هستیم؛ او کار نشده است. این‌ها مسئولیت آمریکایی‌ها بود که باید عملی می‌شد؛ اما نشده است.
هم‌چنان می‌بینیم که بمباران‌های بی‌مورد بالای مردم ملکی انجام می‌شود. در جنگ یک نوع تحرکات به میان می‌آید که باعث تشدید جنگ می‌شود که خارجی‌ها در آن دست دارند. این خلاف‌ توافق‌نامه است. خواست ما این است که به‌جای ایجاد موانع بگذارند که مذاکرات پیش برود.

افراد شما شیوه جنگی و حملات‌شان را تغییر داده‌اند. حالا به‌جای حمله‌های انتحاری و موتر بمب‌ها در شهرها، به ترورهای انفرادی اقدام می‌کنید. اکثر کسانی که بازداشت شده‌اند و در بمب‌گذاری‌ها دست داشتند گفته‌اند که وابسته به شما هستند، چرا این کار را می‌کنید؟
اول باید واضح بسازم که عملیات ما علیه سه ارگان اداره کابل هنوز ادامه دارد. چون آن‌ها علیه ما در جنگ هستند. عملیات ما علیه نیروهای وزارت دفاع، وزارت داخله و نیروهای امنیت ملی اداره کابل ادامه دارد. این سه ارگان هدف ما است؛ چون علیه ما در جنگ است. در غیر آن، تلفاتی که بر غیرنظامیان صورت می‌گیرد، از جانب ما نیست و ما آن را نکوهش کردیم. تا زمانی که به توافق با جهت داخلی نرسیده باشیم، قطع جنگ به‌صورت کلی، ممکن نیست، چون باور و اعتماد میان دو طرف وجود ندارد. هنوز علت جنگ وجود دارد. اول باید مذاکرات به‌پیش برود. ما هم خواستار پایان جنگ هستیم؛ این نیازمند یک توافق است، هم‌چنان باید اخلاص و اراده باشد تا مذاکرات کامیاب شود. نباید حس و حفظ قدرت بازهم باعث شود که پروسه صلح مختل شود.

شیرعباس استانکزی، عضو هیئت گفت‌وگوکننده شما در قطر اعلام کرد که غنی مانع آمدن صلح است و او باید کنار برود و حکومت موقت بیاید، جواب غنی این بود که تا زمانی که زنده است، حکومت موقت آمدنی نیست، این‌گونه اظهارات از سوی دو طرف، چه تأثیری روی صلح افغانستان دارد؟
باید گفت، بیانیه‌ای که آقای شیرعباس استانکزی در مسکو داد در مقابل سوال یکی از ژورنالیست‌ها بود. ژورنالیست پرسید که اشرف‌غنی چه بکند. استانکزی هم گفت که باید کنار برود، زیرا او مانع صلح است. ما شاهد بودیم که ماه‌ها پروسه مذاکرات به تعویق افتاد و کامیابی مذاکرات جلواش گرفته شد. در دور دوم سه ماه به تأخیر افتاد. اداره کابل مانع آن شد. بازهم شاهد موانع خواهیم بود، به خاطری که ارگ نمی‌گذارد. تمام افغان‌ها خواستار صلح هستند. در بدنه اداره کابل، افرادی هستند که می‌خواهند این پروسه کامیاب شود؛ اما سه نفر مهم ارگ، آن‌ها حرف از جنگ می‌زنند، حرف از توطئه می‌زنند. حرف از این می‌زنند که خواست‌های‌شان برقرار شود. اگر ما صلح می‌خواهیم، باید این افراد از ارگ بیرون شوند؛ اما این به معنای این نیست که ما حکومت موقت می‌خواهیم، ما حکومت دوام‌دار اسلامی می‌خواهیم که همه فرصت خدمت را داشته باشند.

اخیراً ما گزارشی را نشر کردیم که نشان می‌دهد، یک نوع تک‌تیرانداز، به نام حیدر که تولید ایران است به شما داده شده تا در برابر نیروهای امنیتی استفاده کنید، آیا واقعا شما این سلاح را از ایران دریافت کرده بودید؟
البته ما این سلاح را ندیدیم، چیزهایی که ما استفاده می‌کنیم، سلاح‌هایی است که از دشمن به دست ما آمده است. سلاح‌های مختلفی را ما در جنگ گرفته‌ایم. اکثر سلاح‌های ما از جنگ‌های قبلی است. سلاح‌های دیگر که ما استفاده می‌کنیم، دست‌ساز خود ما است. ما سلاحی از کدام جای دیگر به دست نیاوردیم.

اگر گفت‌وگوهای صلح تا یک ماه دیگر به نتیجه نرسید، آیا عملیات بهاری خود را آغاز می‌کنید، یا باز هم منتظر تصمیم ناتو و امریکا تا ماه می می‌مانید؟!
ما خواهان این هستیم که مذاکرات کامیاب شود، جنگ ختم شود، نیاز دیده نشود که جنگ ادامه داشته باشد؛ ولی بازهم دیده شود که جانب مقابل چقدر پیشروی می‌کند.
اول جهت امریکایی نیروهای خود را بیرون بکند و تعهداتی را که در توافق‌نامه دوحه وعده سپرده بود، عملی بسازد؛ دوم مذاکرات بین‌الافغانی بدون مداخله بیرونی‌ها، پیش برده شود و نتایج ملموسی داشته باشد. ما امیدواریم که این روند هر چه زودتر نتایج ملموسی داشته باشد و بعد داخلی قضیه افغانستان حل شود. اگر جهت مقابل هم‌چنان موانع ایجاد کرد، پروسه را مختل و درنهایت ناکام کرد، باز ما گزینه دیگری به غیر از دوام جنگ نخواهیم داشت.

حرف آخرشما!
تشکر. در آخر امیدوار به این هستیم که افغان‌ها در میان خودشان تجارب زیادی را به دست آورده باشند. بخواهند که کشور ما آرام شود؛ اما یک‌چیزی که بسیار مهم است، از جهات‌ سیاسی همه باید طرف این باشد که نیروهای خارجی از افغانستان بیرون شوند. هر قدری که آن‌ها در افغانستان باقی می‌مانند، باعث شدت و دوام جنگ هستند. اگر آن‌ها در افغانستان نباشند و دست‌های مداخله‌گر قطع شود؛ افغان‌ها بر اساس تجارب زیادی که به دست آورده‌اند و چون سختی‌های زیادی را دیده‌اند و کسانی که دخیل در جریانات بودند، سن‌شان هم بسیار بلند رفته‌اند؛ بسیار به هوشیاری می‌توانند که در میان خود جور بیایند و یک راه‌حل پیدا بکنند و درنهایت افغانستان را از حالت بحران فعلی بیرون کنند.