میم‌تیم؛ فروشگاه و نمایشگاهی که در آن ذوق و هنر دیده می‌شود

طاهر احمدی
میم‌تیم؛ فروشگاه و نمایشگاهی که در آن ذوق و هنر دیده می‌شود

در ازدحام همیشگی پل سرخ، برای رسیدن به مقصدم با شتاب گام بر می‌دارم. در حین این که تلاش می کنم تیزتر و تیزتر راه بروم، چشمم روی زیبایی یک دکان کوچک می‌ایستد. با آن‌که عجله دارم ولی می‌ایستم و از پشت شیشه‌ی دکان، اجناس تزیینی‌ای را تماشا می‌کنم که با ذوق و شوق ویژه‌ای چیده شده‌اند. برای دقایقی فراموش می‌کنم که عجله دارم؛ در حین از نظر گذرندان وسایل زینتی کوچک دکان، یک پوش موبایل توجه‌ام را جلب می‌کند که رویش نوشته شده: «منم و این صنم و عاشقی و باقی عمر»، به دیگر اجناس دکان نظر می‌اندازم؛ تابلوهای کوچک مینیاتوری، دستکول‌های زنانه، قاب‌های عکس‌ دست‌ساز و ده‌ها جنس زینتیِ دیگر که حتا تصور داشتن‌ آن‌ها، آدم را خوشحال می‌کند.
ذوق هنری و پرورش هنر به اندازه‌ای در این شهر کم است که پس از چند روز، دوباره به طرف آن دکان کوچک می‌روم. وقتی می‌رسم؛ لوحه‌ی سردر دکان توجه‌ام را جلب می‌کند: «نمایشگاه و فروشگاه گروه هنری میم‌تیم»؛ چه لوحه‌ی خوش آب ‌و رنگی. زیبایی‌اش به‌اندازه‌ی یک تابلوی نقاشی است. دیواره‌ی بیرونی فروشگاه شیشه‌ای است و لوازم کوچک زینتی زیادی در پشت شیشه خودنمایی می‌کند.
وارد فروشگاه می‌شوم. پس از احوال‌پرسی کوتاه، به‌آرامی دور تا دور فروشگاه را قدم می‌زنم؛ سنگ مستطیلیِ مینیاتوری شده‌ای توجه‌ام را به‌سویش می‌کشد: «زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست». با اندکی تمرکز، بند دوم این شعر سهراب سپهری به یادم می‌آید؛ «آن‌قدر سیر بخند تا ندانی غم چیست». کاشی‌ای که بر آن شعر سپهری کار شده ، چوکات کوچک چوبی با رنگ قهوه‌ای دارد.
اجناس زینتی را یک‌به‌یک از چشمم می‌گذرانم؛ «هر چیزی که در جستن آنی، آنی» و دیگر شعرهای نو و کلاسیکی که روی سنگ و کاشی با ظرافت خاصی کار شده است در این فروشگاه دیده می‌شود.
دو بانوی جوان که ظاهراً برای تماشای اجناس زینتی این فروشگاه آمده‌اند؛ با ذوق و شوق در مورد اجناس تزیینی باهم گفت‌وگو می‌کنند. سعی می‌کنم وارد صحبت‌های‌شان شوم؛ می‌پرسم که چه چیزی آن‌ها را به این فروشگاه کشانده؟
یکی‌شان می‌گوید: «زیبایی‌های اشیای اِی فروشگاه، طرح‌های خرد و ریزه و دکور این‌جه بر ما بسیار جالب بوده و اولین باری اس که ایرقم یک دکانه د کابل می‌بینیم.» آن‌ها می‌گویند که در یک هفته، این سومین‌باری است که به این فروشگاه می‌آیند.
زن میان‌سالی با دختری جوان که به نظر می‌رسد دخترش است، وارد می‌شوند. در گفت‌گوی کوتاهی که با آن‌ها دارم، خانم میان‌سال می‌گوید: «نمای مقبول اشیای اِی دکان که از پشت شیشه مالوم می‌شد، ماره به داخل دکان آورد. هر چیزی که این‌جه می‌بینی، علاقه آدمه بیشتر می‌کنه زیادتر سیل‌شان کنه.»


فروشگاه و نمایشگاه میم‌تیم
با آن‌که فروشگاه‌های زیادی در کابل وجود دارد که لوازم زینتی، تزیینی، تابلوها و آثار هنری را عرضه می‌کنند اما؛ آن‌چه اجناس این فروشگاه را از دیگران متفاوت‌تر ساخته، ذوق و هنری است که طی دهه‌ها جنگ، رنگ باخته و از این وطن رخت بربسته است. این فروشگاه، تلاش کرده است تا ضمن زنده کردن هنر اصیل کشور، کارآفرینی نیز داشته باشد.
بنیان‌گذار این فروشگاه و نمایشگاه کوچک، چند جوان دانشگاهی است در که رشته‌های مختلف درس خوانده‌اند. آن‌ها نام این فروشگاه را «میم‌تیم»-گروه میم- گذاشته‌اند. میم‌تیم سه سال پیش کارش را به‌صورت «آنلاین» آغاز کرده بود و در این اواخر دکانی را برای ارایه خدمات‌شان در پل سرخ کابل ایجاد کرده‌اند.
در فروشگاه و نمایشگاه میم‌ تیم، اجناسی برای تزیین و زیبایی خانه، تحفه‌های سال تولد، قاب‌های موبایل، تابلو‌های سنگی، طرح‌هایی که بر سنگ و کاشی کار شده‌اند، کلیدبند، دستکول، پیاله، آیینه، کارهای دستی از کابل قدیم و دیگر اشیای زینتی با طرح‌‌های شرقی فروخته می‌شود. روی بیشتر اجناسی که در این فروشگاه به فروش می‌رسد، مینیاتوری استاد کمال‌الدین بهزاد و اشعار فارسی و پشتو دیده می‌شود.

دلایل ایجاد این فروشگاه و نمایشگاه
بومان‌علی احمدی مسئول بخش فروشات میم‌تیم می‌گوید که این گروه، یک کانون اقتصادی-فرهنگی است. آن‌ها برای هدف‌های فرهنگی و اقتصادی دست به راه‌اندازی کاری زده‌اند که در کنار کارآفرینی، زیبایی‌های فرهنگی-هنری شرق باستان را بازآوری کنند. هرچند این گروه، تاکنون در کارهای‌شان از زیبایی‌های فرهنگی-هنری خراسان قدیم استفاده کرده‌اند؛ اما در نظر دارند که آن را گسترش داده و از سنت و فرهنگ شرقی بیشتر سود بجویند.
به باور احمدی، با پیشرفت علم و فناوری، انسان شرقی از میراث فرهنگی خود فاصله گرفته است؛ «تا جایی که امروزه بسیاری از ما با میراث فرهنگی خود بیگانه شده‌ایم و اگر در این عرصه کار نشود تا چند نسل بعد، میراث فرهنگی ما به پدیده‌ای صرفاً تاریخی تقلیل پیدا خواهد یافت.» او فکر می‌کند که فراتر از باورهای دینی و عقیده‌ای، ما گذشته‌ای داریم که توانسته‌ است ما را به‌گونه‌ی متفاوت از سایر مردم دنیا معرفی کند؛ هنر، هنردوستی و هنرجویی.


آقای احمدی با آن‌که فرهنگ و هنر غربی را رد نمی‌کند؛ اما می‌گوید ما باید توانایی حفظ زیبایی‌های فرهنگی خود را داشته باشیم؛ این‌ها زیبا هستند، این‌ گذشته و تاریخ ما است، هویت ما است و این زنده نگه داشتن زیبایی‌های گذشته خوشحال کننده و آرامش بخش است.
او به عنوان بانی و مسئول گروه میم‌تیم، می‌گوید که در وضعیت فعلی، به ایجاد و داشتن یک شغل برای پیشبرد زندگی هم نیاز داریم. این کار را با چهار نفر راه‌اندازی کردیم و حالا ۱۵ نفر از همین راه صاحب کار شده‌اند. در مرحله‌ی اول که خدمات ما انترنتی بود، یک‌نفر راننده داشتیم. با آن‌که توانسته‌ بودیم، یک نفر را در گروه کاری خود صاحب کار کنیم؛ اما خدمات انترنتی ما مشکلات خود را داشت. مهم‌ترین مشکل ما در آن دوره، ناامنی‌های شهر و راه‌بندان‌ها بود. هرچند ما مستقیم از جانب کسی تهدید نشدیم؛ ولی ما ناچار بودیم که در بخش‌هایی از شهر که خطر ناامنی فراوان بود، خدمات را کمتر ارایه دهیم و این سبب می‌شد تا پیشرفت کار ما به کندی مواجه شود.

مشکلات و چالش‌ها
احمدی می‌گوید، از زمانی که این فروشگاه و نمایشگاه را راه‌اندازی کرده‌اند ارایه خدمات گسترده‌تر شده؛ اما با این همه، از آن‌جایی که کار آن‌ها نوپا است، به مانند هر کار نوپای دیگری مشکلاتی فرا راه خود دارد: کم بودن قاب‌های موبایل و دیگر مواد خامی که اکثراً وارداتی است، سبب شده گاهی با کمبود مواد خام مواجه شوند.
اجناس زینتی این فروشگاه، با تمام زیبایی و ظرافتی که در آن‌ها به‌کار رفته اما گران بودن اجناس سبب شده که قشر کم درآمد نتوانند از خدمات این فروشگاه استفاده کنند.
در این رابطه مسئول فروشگاه می‌گوید که آن‌ها، مبلغ ۷ هزار دالر امریکایی صرف راه‌اندازی این کار کرده‌اند و بیشتر این پول در خریدن دستگاه‌های مورد نیاز هزینه شده است. از سوی دیگر، کمبود و گاهی نبود مواد خام از دیگر سختی‌هایی است که بهای اجناس آن‌ها را بلند برده است.
با این‌همه، این گروه تصمیم دارد، دامنه‌ی کارشان را گسترش دهد؛ در مرحله‌ی نخست، ایجاد نمایندگی در سراسر شهر کابل و در مرحله‌ی بعدی، داشتن نمایندگی در دیگر ولایت‌های کشور از جمله اهداف این گروه است.