مقرره‌ی مکتب‌های خصوصی؛ مانعی برای گسترش مکتب‌های خصوصى

صبح کابل
مقرره‌ی مکتب‌های خصوصی؛ مانعی برای گسترش مکتب‌های خصوصى

گزارش‌گر: حلیمه احسانی، مدیر یکی از مکتب‌های خصوصی
نوزده ‌سال پس از سقوط حکومت طالبان و روی‌کار ‎آمدن دوره‌ی جدید سیاسی در افغانستان، ‏معارف از سکتورهایی است که تحت حمایت جامعه‌ی بین‌المللی پیش‌رفت چشم‌گیری داشته ‏است. بر بنیاد آمار، امروز نزدیک به ۹.۲ میلیون کودک به مکتب دست‌رسی دارد که ۹ برابر بیش‌تر از ‏زمان حاکمیت طالبان است. شمار مکتب‌ها کشور از حدود ۳۴۰۰ مکتب در ۲۰۰۱، با پنج برابر ‏افزایش به بیش‌تر از ۱۷۴۰۰ مکتب رسیده است. هم‌چنان سطح حضور دختران در مکتب‌ها از صفر به ‏‏۳۶ درصد افزایش داشته است که دست‌آوردی بی‌پیشینه برای افغانستان شمرده می‌شود. با وجود ‏این‌همه اما؛ وضعیت معارف در افغانستان نگران‌کننده است. بر بنیاد یافته‌های سال ۲۰۱۷ ‏صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل (یونیسف)، حدود ۳.۷ میلیون کودک در افغانستان ‏تا آن‌زمان از دست‌رسی به مکتب محروم ‌بودند؛ رقمی که همه روزه در حال افزایش است و ممکن تا اکنون به ‏بیش از چهار میلیون رسیده باشد. ارزیابی‌های سال ۲۰۱۳ نهاد‎ MTEG ‎نشان می‌دهد که تنها ۱۲ ‏درصد دانش‌آموزان صنوف ابتدایی مکتب‌ها افغانستان توانایی درست‌خواندن را دارند و مهارت‌های ‏دانش‌آموزان صنف ششم این دوره در ریاضیات و زبان‌ها برابر با صنف چهارم مکتب‌ها در کشورهای منطقه ‏است.
در حالی‌ که چالش‌های امنیتی و اجتماعی، موانع عمده‌ی فرا‌‌راه معارف افغانستان شمرده ‏می‌شود؛ اما کم‌بود مکتب، فاصله‌ی طولانی از خانه تا مکتب، کم‌بود آموزگاران واجد شرایط به ویژه آموزگاران زن –که ۳۱.۷ ‏درصد آموزگاران معارف افغانستان را تشکیل می‌دهد-، کم‌بود مکتب‌های دخترانه – که تنها ۱۶ درصد مکتب‌ها ‏کشور است-، ناتوانی وزارت معارف در نظارت درست و وجود فساد گسترده، از عوامل دیگری‌ است که باعث شده همه‌ی کودکان و نوجوانان واجد شرایط به آموزش‌وپرورش ‏دست‌رسی نداشته باشند.
با این همه، به باور آگاهان، آموزش‌وپرورش یکی از سکتور‌هایی است که ارایه‌ی خدمات با‌کیفت در آن برای ‏همگان تنها از سوی سکتور عامه/دولتی دشوار است. شاید به همین ‌دلیل،‌ سکتور آموزشی ‏خصوصی یکی از راه‌ حل‌هایی بود که پس از سرنگونی طالبان در قانون اساسی ۱۳۸۲ افغانستان جای گرفت و سپس روی آن در کشور سرمایه‌گذاری شد.
‏نخستین مکتب خصوصی در افغانستان در ۲۰۰۶ در کابل تأسیس شد. دولت افغانستان پس از ‏چهار سال، در ۲۰۱۰ مقرره‌ای برای مکتب‌های خصوصی از سوی ریاست‌جمهوری توشیح شد. این مقرره اما متاثر از ‏ذهنیت سخت‌گیرانه و کنترل‌گرایانه‌ی حاکم در افغانستان بود که با آن کم‌تر می‌توان متصور همگانی‌شدن چشم‌گیر آموزش‌وپرورش در کشور شد. ‏در آن‌زمان گسترش این مکتب‌ها به مثابه‌ی راه‌ حل‌ تجاری-تعلیمی بود. کمیته‌ی مستقل نظارت و ارزیابی مبارزه در برابر فساد اداری –مک- در شش نوامبر ۲۰۱۹ با نشر گزارشی این مقرره را سخت‌گیرانه و فسادآلود خواند.
با همه سخت‌گیری‌ها و کارشکنی‌های موجود، ‏حدود دوازده‌سال پس از ایجاد مقرره، مکتب‌های خصوصی توانسته برای معارف افغانستان فراتر از ‏توقع مؤثر باشد. نزدیک به ۲۵۰۰ مکتب خصوصی در ۳۱ ولایت کشور فعالیت دارد که بار آموزش‌وپرورش بیش از ۵۰۰ هزار کودک –که صد هزار آن دختر است- را از دوش دولت افغانستان کاسته ‌است. اضافه ‏بر این، بر بنیاد داده‌ها، این مکتب‌ها سالانه نزدیک به ۳۵ میلیون دالر امریکایی به دولت افغانستان مالیه ‏می‌پردازند.
به باور آگاهان، این مکتب‌ها یکی از پتانسیل‌های موجود برای کاهش شمار کودکان محروم از آموزش‌وپرروش است که می‌بایست در راستای رشد و گسترش آن‌ توجه شود.‏ با این حال، پانزده ‌سال پس از ایجاد نخستین مکتب خصوصی در ۲۰۰۶، هنوز همان مقرره‌ی دوازده ‌سال پیش ‏بر بیش از ۲۵۰۰ مکتب خصوصی تطبیق می‌شود. پرسش‌های اساسی این‌ است ‌که چرا ‏سکتوری با این بزرگی و مؤثریت در گرو مقرره‌ی سخت‌گیرانه‌ای می‌ماند که فقط برای چند مکتب ‏ساخته شده بود؟‌ با تجربه‌ی بیش از پانزده‌ سال از مکتب‌داری خصوصی،‌ چرا دولت ‏افغانستان به خصوص وزارت معارف کشور در تعدیل، به‌روزسازی و همه‌شمول‌سازی این مقرره به ‏هدف رشد و گسترش مکتب‌های خصوصی کندکاری و تعلل می‌کند؟ سر انجام، چرا دولت افغانستان ‏علاقه‌مند استفاده از پتانسیل سکتور آموزشی خصوصی برای رسانیدن آموزش‌وپرورش به روستاها و ‏مناطق محروم نیست؟ در ادامه‌ی این جستار، به وقایع و جریان‌های روند تعدیل مقرره‌ی تعلیمات ‏خصوصی پرداخته می‌شود که می‌توان حکایتی از کارشکنی، سلیقه‌گرایی و عدم تعهد وزارت ‏معارف کشور نامش داد. ‏

تعدیل دوساله؛ «طرح مکتب‌های خصوصی قابل استطاعت»‏
از ده ‌سال به این‌ سو، بارها برای تعدیل مقرره‌ی تعلیمات خصوصی، مکتب‌های خصوصی و اتحادیه‌های ‏آن‌ها درخواست داده‌ اند؛ حتا یکی دوبار روند تعدیل این مقرره شکل گرفته ‌است؛ اما به دلایل ‏کم‌علاقگی، کندکاری،‌ فساد و برخوردهای سلیقه‌ای در وزارت معارف، تعدیل این مقرره به بن‌بست ‏خورده ‌است. از دوسال‌واندی پیش، به ابتکار یکی از نهادهای بین‌المللی در تبانی با اتحادیه‌های ‏مکتب‌های خصوصی، روند تعدیل این مقرره یک بار دیگر روی دست گرفته شد و با تلاش‌های پیگیر ‏نهادهای بین‌المللی و اتحادیه‌های مکتب‌های خصوصی، این مقرره در بیش از دوسال زمان توسط ‏رهبری پیشین وزارت معارف نهایی و به وزارت عدلیه فرستاده شد. رهبری پیشین وزارت معارف بنا ‏به درخواست پی‌هم اتحادیه‌ها، آن‌ها را در روند تعدیل مقرره به طور کامل شریک کردند و مقرره ‏بر بنیاد نیازمندی‌های مکتب‌های خصوصی –متمرکز بر رشد و گسترش این مکتب‌ها – به طور جامع تعدیل ‏شد. ‏
یکی از طرح‌های جدیدی که توسط اتحادیه‌های مکتب‌های خصوصی به حمایت کامل نهادهای ‏بین‌المللی ذی‌دخیل وارد طرح تعدیل این مقرره شد و در حقیقت آن را با مقرره‌ی «سخت‌گیرانه و ‏فسادآلود» موجود متمایز می‌کرد، طرح «مکتب‌های خصوصی قابل استطاعت» بود. هدف این طرح، ‏زمینه‌سازی برای ایجاد مکتب‌های بیش‌تر در مناطق دوردست و محروم بود تا سرمایه‌گذاران کوچک نیز ‏‏-که توانایی ایجاد مکتب‌های خصوصی را جهت کاهش دست‌رسی کودکان از آموزش‌وپرورش دارند؛ اما سرمایه‌ی ‏زیادی برای ایجاد مکتب‌های پرهزینه در دست ندارند- با سرمایه‌ی دست‌داشته‌ی ‌شان بتوانند مکتب‌های ‏خصوصی را ایجاد کرده و به کودکان محروم از مکتب کمک کنند. طرح مذکور، با سهولت‌هایی که در ‏راستای ایجاد مکتب‌های خصوصی قابل استطاعت پیش‌بین بود، به طور خاص برای زنان در عرصه‌ی ‏ایجاد مکتب‌های خصوصی کمک می‌کرد. شمار زیادی از زنان و مردان متشبث حاضر به ‏سرمایه‌گذاری در این راستا اند؛ اما به دلیل موجودیت مقرره سخت‌گیر کنونی قادر نیستند. ‏

رهبری جدید و «ملاحظات جدید»؛ بن‌بست
هم‌زمان با تغییر رهبری وزارت معارف و روی‌کارآمدن رهبری جدید، وزارت معارف رسما مانع تدویر ‏جلسه‌ی کمیته قوانین کابینه به دلیل «ملاحظه‌های جدید» برای بررسی این طرح شد. دو ماه پس از آن ‏اتفاق، با وجود تماس‌های مکرر اتحادیه‌های مکتب‌های خصوصی، هیچ ملاحظه‌ای از سوی وزارت ‏معارف با کمیته‌ی قوانین شریک نشد و متأسفانه این مقرره یک بار دیگر به باد فراموشی سپرده شد. ‏اتحادیه‌‌ی مکتب‌های خصوصی اعتراض‌نامه‌‌ای به وزارت عدلیه نوشتند و با استناد بر آن، این وزارت، خود ‏مقرره را یک بار دیگر به کمیته‌ی قوانین سپرد و جلسه‌ای روی آن برخلاف خواست وزارت معارف با ‏حضور نمایندگان اتحادیه‌ها، وزارت معارف، عدلیه و دیگر نهادهای مرتبط برگزار شد. معاون آموزش‌وپرورش وزارت معارف که به نمایندگی از این وزارت در جلسه حضور داشت، از معاون ‏دوم رییس‌جمهور خواست که کار این مقرره را معطل کند؛ تا «نظریات رهبری جدید» در ‏آن گنجانیده شود. این درخواست هرچند با اعتراض شدید اتحادیه‌ها و وزارت عدلیه مواجه شد؛ ‏اما در نهایت معاون دوم رییس‌جمهور برای وزارت معارف دو هفته وقت داد تا در خلال این مدت ‏بار دیگر در تبانی با اتحادیه‌ها مقرره را نهایی و به یکی از جلسه‌های کمیته‌ی قوانین برای بحث و ‏تصمیم بفرستد. ‏
وزارت معارف پس از درخواست‌های مکرر وزارت عدلیه و اتحادیه‌ها، تنها بعد از حدود هفت هفته ‏توانست «نظریات جدید» خود را به وزارت عدلیه بفرستد. تمام «نظریات جدید» این وزارت در محور ‏دو مورد خلاصه می‌شد؛ ۱: حذف مواد مرتبط به طرح مکتب‌های خصوصی قابل استطاعت؛ ۲: اضافه ‌کردن ماده‌هایی مرتبط به مکتب‌های بین‌المللی. ‏
اتحادیه‌ها پس از این ‌که با این سناریو مواجه شدند، اعتراض شدید خود را در برابر حذف طرح ‏‏«مکتب‌های خصوصی قابل استطاعت» ابراز داشته توسط نامه‌ای عنوانی کمیته‌ی قوانین کابینه، خواستار ‏توجه به خواست‌های قانونی آن‌ها و حل این معضل شدند. ‏
طرح «مکتب‌های خصوصی قابل استطاعت» که بن‌مایه‌ی طرح تعدیل مقرره را تشکیل می‌دهد و آن‌گونه ‏که گفته شد، برای مناطق روستایی و محروم به منظور افزایش دست‌رسی کودکان محروم از مکتب در مناطق روستایی است. ‏بر اساس «استراتژی مکتب‌های خصوصی وزارت معارف» که در نوامبر ۲۰۱۸ توسط این وزارت ‏ترتیب و تصویب شده‌، وارد طرح تعدیل مقرره شده‌ بود. این طرح هم‌چنان مورد حمایت نهاد‌های ‏بین‌المللی و تمویل‌کنندگان است؛ اما این مقرره یک بار دیگر به دلیل علایق و سلایق وزارت معارف وارد ‏بن‌بست تازه‌ای شده ‌است. رهبری جدید وزارت با حذف «طرح مکتب‌های خصوصی قابل استطاعت» ظاهرا در ‏تلاش ابقای مقرره‌ی کنونی و یا هم تصویب طرح جدیدی ‌است. در مقرره‌ی کنونی و یا آن‌چه که ‏وزارت معارف در تلاش تصویب آن‌ است،‌ هم‌چنان در دام «فساد و سخت‌گیری» در بخش معارف خصوصی ‏باقی خواهیم ماند. این یعنی ایجاد سدی در برابر گسترش و رشد معارف خصوصی و افزایش ‏کودکان بازمانده از آموزش‌وپروش.‏