در حد یک کیلو لیمو سرمایه ندارم

صبح کابل
در حد یک کیلو لیمو سرمایه ندارم

گفت‌وگو گردان: رستم آذریون

اشاره:
در گفت‌وگوی این هفته، سراغ طارق عظیم را گرفتم؛ کسی که با طنزهایش معمولا مرا گریه می‌دهد. طارق با بیان شیوا روی واقعیت‌های تلخ اجتماعی – سیاسی مسخ شده‌ی افغانستان انگشت می‌گذارد و با این روش، جایگاه ویژه‌ای در میان طنزنویسان افغانستان دریافته است.

– حال و احوال؟
– گاه آفتابی و گاهی بارانی!
– طارق عظیم؟
– با دوستان مروت با دشمنان مدارا!
– زادگاه؟
– جمهوری خودمختار نجراب!
– سن؟
– چند قدم مانده تا سی‌و‌دو سالگی!
– قد؟
– یک‌صد هشتاد‌و‌پنج سانتی‌متر!
– قهرمان زندگی‌ ات؟
– مادرم!
– پدر؟
– «دخترت از تو ماه می‌خواهد تو به او قول آسمان بدهی!»
– نوستالژی؟
– برنامه‌ی «ساعت با شما»، تلویزیون افغانستان!
– چقدر خودت را می‌شناسی؟
– تحقیقات ادامه دارد!
– بهترین خاطره ‌ات؟
– یک اتفاق خوب، یک آشنایی خوب.
– بزرگ‌ترین آرزویت؟
– آرزوی خیلی بزرگ ندارم
– نقطه‌ی قوتت؟
– بنچ‌پرس تا ۱۶۰ کیلوگرام
– نقطه‌ی ضعفت؟
– کم فکر کردن
– به چه چیز زیاد فکر می‌کنی؟
– به فکر نکردن
– به کدام چیز عمل می‌کنی؟
– وعده
– خواب؟
– خواب جن گشته و من بسم‌الله
– بیداری؟
– به مراتب بیش‌تر از خواب
– فاژه‌کشیدن؟
– قدرت انتقالش از یک فرد به فرد دیگر سریع‌تر از کرونا است.
– می‌گویند خودت را بسیار دوست داری، درست است؟
– این دوستی دوطرفه است.
– کجای صورتت را بیش‌تر دوست داری؟
– کاش می‌نوشتید، کجای صورتت را دوست نداری؟
– خوشتیپ بودن؟
– خرج و مصرف اسپندِ آدم زیاد می‌شود.
– یک بیت از شعری را که دوست داری؟
– این بیت از شعر مجید ترکابادی:
دل‌خوش به این که فاتح قلبم شدی مباش/این‌جا کسی نیامده تا ما نخواستیم
– شمس‌الدین‌خان؟
– تجاهل فیس‌بوکانه
– تجاهل فیس‌بوکانه؟
– شمس‌الدین خان
– خبرنگار کیست؟
– «بسیار سوال خوبی را مطرح کردید. جواب این سوال در خود سوال است»
– مجاهد کاکر؟
– گرداننده‌ی موفق
– عبدالله کندهاری؟
– می‌گویند، چند بار آفتاب را با مهتاب اشتباه گرفته بود.
– کرد پیاز؟
– من فقط در مورد «کردک شالی» معلومات دارم.
– سازمان صحی جهان؟
– دشمن ترامپ!
– کرونا؟
– از بد بدترش توبه!
– روشن‌فکری؟
– کافه سلایس
– جیگر ملت؟
– این‌جانب
– کتاب‌خوان؟
– آرزوی نافرجام هرکسی
– فعال مدنی؟
– هر کس که فعال غیرمدنی نباشد.
– حکیم الکوزی؟
– سر زدن بالاس!
– متحد‌المال؟
– مرا به یاد «رمه» می‌اندازد!
– فیسبوک چلونکی؟
– در چند سال گذشته رشد امیدوار‌کننده داشته است.
– بوته‌ی فقیری؟
– «ما را به این گیاه ضعیف این گمان نبود»
– شهرداری؟
– هواکش دارید؟
– چتری‌گیر؟
– سخت‌تر از کار در معدن!
– جاپان؟
– تا خواستم در موردش بنویسم، سه‌ کشف جدید کردند.
– تانزانیا؟
– نامش خوبش است، اگر در نرخ جور بیاییم.
– فروشگاه آنلاین؟
– شفتالو تبلیغ می‌کنند، کچالو تحویل می‌دهند.
– شکلک Care؟
– عشق مجازی!
– مشاعره‌ی سیاسی؟
– درد دل دو به اصطلاح سیاست‌مدار.
– استاد عطا؟
– آدم کاکه؛ اما سیاست‌گر ناموفق!
– حکیم تورسن؟
– رییس‌جمهور فیسبوک!
– سعدی؟
– قند پارسی!
– هشت مارچ؟
– یک روز نمایشی!
– گندم آزمایشی؟
– دومین آزمایش با گندم در تاریخ خلقت!
– صدیق افغان؟
– فقط خودش می‌داند که چی می‌گوید!
– سرور دانش؟
– آفت نرسد گوشه‌ی تنهایی را!
– شاه‌حسین مرتضوی؟
– اس-۴۰۰ ارگ!
– منظره‌ی مرگ؟
– قانون اساسی طالبان!
– بوف کور؟
– پله‌های اول رسیدن به روشن‌فکری!
– سلیم شاهین؟
– نماینده‌ی افتخاری درمندر در افغانستان!
– ماسک؟
– مثل نیکر ضروری است!
– لیمو کیلوی چند است؟
– در حد کیلو سرمایه‌دار نیستم!
– حکومت موازی؟
– تقسیم چشمه‌ی دوغ با آیسکریم فروشی بهارستان!
– ولنتاین؟
– روز دل‌خواه دکانداران شهرنو!
– ماهی‌چه پلو؟
– لطفا با روح ما بازی نکنید!
– تیک‌تاک؟
– جایی برای روزگمی!
– جان‌بس؟
– برادر خواندهٔ دکتر صاحب عبدالله!
– رجب طیب اردوغان؟
– سیاست‌گر حیله‌گر و زیرک!
– جو بایدن؟
– رییس‌جمهور آینده‌ی امریکا!
– همایش جوانان افغانستان و روسیه؟
– تجربه‌ی فوق‌العاده!
– فرامرز تمنا؟
– استاد توانا!
– بایومتریک؟
– مزاحم انتخابات!
– عقبه‌ی سیاسی؟
– آدم‌ها نباید همیشه منجمد باشند!
– توییتر؟
– هیچ‌وقت استفاده نکردم!
– فیسبوک؟
– محل سلیبریتی شدن در افغانستان!
– انستاگرام؟
– جایی برای دل‌تنگی‌های نیمه‌شب!
– احمدشاه ابدالی؟
– پادشاه جنگ‌جو
– آیا مجری برنامه، خبرنگار است؟
– در افغانستان، هر که در رسانه کار کرد خبرنگار است!
– زلزله؟
– وحشتناک‌ترین اتفاق ممکن!
– باشگاه؟
– محل دور ساختن تشویش‌ها!
– کمال‌ناصر اصولی؟
– در یک نقطه فیل قیل می‌شود!
– یخن قاسمی؟
– مناسب لویه‌جرگه!
– جلیل‌القدر؟
– برادر خلیل‌القدر!
– پیروزی به جا و شایسته، چگونه به دست میاید؟
– بر اساس روابط!
– آیا سرعت زیاد، استقبال از مرگ است؟
– بستگی به راننده دارد!
– استقلال؟
– امیدوارم روزی داشته باشیم!
– ملک‌ستیز؟
– آدم با شخصیت!
– خط سرخ ات چیست؟
– قابلی ازبیکی!
– دهلیز هوایی؟
– همین‌طور در هوا ماند!
– کباب‌خور را کباب، اولاد غریب را دودش؛ این جمله‌ی معروف را چه وقت استفاده کرده بودی و در چه موقیعتی؟
– اولین بار وقتی حسیب آرین آمر حوزه شد!
– گرم‌ترین عضو بدن؟
– مغز!
– شب جمعه؟
– تشویش روز شنبه را داشتن!
– چه می‌خوری که ایقه جوان ماندی؟
– غصه نمی‌خورم!
– قرنتین؟
– در افغانستان آنتن نداد!
– حقوق بشر؟
– مثل قرنتین!
– طنز خوب کدام است؟
– طنزی که فقط برای خنداندن نباشد
– اگر مخاطب طنز بودی، طنزنویسان مورد علاقه ‌ات که‌ها بودند؟
– سخی‌داد هاتف، مصدق پارسا، موسا ظفر!
– طنز چه به درد ما می‌خورد؟
– بستگی به درد تان دارد!
– طنز سیاسی؟
– سیاست خودش یک طنز تلخ است!
– کدام طنز ات را بیش‌تر دوست داری؟
– طنزی را که هنوز ننوشته ‌ام!
– آینده‌ی طنز افغانستان به کجا خواهد رسید؟
– آینده‌ی خود افغانستان به کجا خواهد رسید؟
– طنز، جرم است؟
– اگر طنز باشد گناهی الهی…!
– هدیه‌ا‌ی برای ما؟
– مرز تورخم که بسته می‌شود، اشتهای ما هم بد‌ رقم گل می‌کند. حالا پاکستانی‌ها زیاد هم نیاز نیست که بم ‌اتم و ارتش شان را به رخ ما بکشند. همین که سبزی‌ها یا به اصطلاح ترکاری خود را یک ‌ماه صادر نکنند، قدر شش‌تا بم اتم به ‌ما ضربه زده ‌اند. شام رفتم مارکیت میوه و ترکاری فروشی. از قیمت‌ها اصلا نپرسید. بامیه اصلا با کس حرف نمی‌زد، قیمت یک اونس تن‌تنه، ببخشید گندنه، از ۲۰ روپیه به ۲۰۰ روپیه رسیده ‌است، سِیر به ‌تمام معنا اکسیر شده ‌است. تنها بو کردنش فی‌غوزه ۱۰۰ روپیه. بادنجان رومی که روزگاری از بی‌قدری رومی‌گک و ترشک بود، حالا جلالت‌ماب بادنجان رومی شده است. یک شاعر کمی زحمت‌کش اگر باشد، در وصف قیمت مولی‌سرخک یک غزل نیمه‌سکسی می‌تواند بسراید. حتا همین گل‌پی جلال‌آباد خود ما هم خود را در جمع «ما مار‌ها» زده ‌‌است. وقتی از فروشنده پرسیدم:
گُل‌پی چند است؟ به اراده‌ی خداوند گل‌پی لب به سخن گشود و گفت: «جا بای صاحب، میرا قیمت بهوت بلند هی.»
نزدیک لیمو که رفتم، فروشنده گفت:
«گوشه شو بیدر که چیزی گم نشه»
در نهایت تصمیم گرفتم تا باز شدن مرز تورخم، از خوردن ترکاری منصرف شوم. راستش ترکاری زیاد هم مهم نیست، دار و ندارش چند رقم ویتامین است که آدم از آفتاب هم گرفته می‌تواند. پروتین زیاد مهم است. منبع خوب پروتین گوشت گاو و گاومیش پاکستانی… نه، پروتین هم مهم نیست، مهم غرور و تاریخ پنج‌هزار ساله‌ی ما است.
ما شیر استیم شیر! گاهی دیده‌ اید که شیر ترکاری بخورد؟
– جز طنزنویسی، دیگر چه کاره استید؟
– جذاب استم و جنتلمن!