جنگ بر سر بودجه، سوغات پاکستانی است

عبدالله سلاحی
جنگ بر سر بودجه، سوغات پاکستانی است

هیئت پارلمانی به شمول؛ میررحمان رحمانی، رییس مجلس نمایندگان، انجینر هلمند هلمند، رییس کمیسیون امور بین‌المللی، انجنیر میرحیدر افضلی، رییس کمیسیون امور دفاعی، میرافغان صافی، رییس کمیسیون مالی و بودجه و نجیب‌الله ناصر، رییس کمیسیون صحت و تربیت بدنی مجلس نمایندگان افغانستان، در تاریخ (۲ عقرب)، بنابه‌دعوت رسمی رییس مجلس نمایندگان پاکستان، به این کشور رفته بودند.
آن‌روزها، نمی‌شد حدس زد که هیئت رفته به‌پاکستان چه‌کاری با آنان دارد اما؛ در این روزها که بحث تعدیل بودجه‌ی ۱۴۰۰، تیتر اخبار شده، می‌توان کمی به‌عقب برگشت و دوباره مروری به آن‌چه اتفاق افتاد، داشت.
نکته‌ی نخستی که ما را در خوانش سفر هیئت پارلمانی به‌پاکستان کمک می‌کند، بی‌خبری اعضای مجلس از چگونگی آن است؛ اعضای مجلس کشور ادعا دارند که هیچ اطلاعی از چرایی سفر رییس‌شان و اعضای کمیسیون‌ها به‌‌کشور همسایه نداشته‌اند.
مطرح نشدن دعوت پاکستان از مجلس نمایندگان در میان اعضا، خلاف همه‌ی ادعاهایی را نشان می‌دهد که به‌عنوان توجیه این سفر به خورد رسانه‌ها داده شده بود. آن‌زمان ادعا کرده بودند که هیئت پارلمانی کشور، به‌خاطر گفت‌وگو روی روند صلح افغانستان و تحکیم روابط میان دو کشور، به پاکستان رفته‌اند.
اگر چنین باشد، نخست از همه لازم است تا در میان اعضای مجلس روی چگونگی گفت‌وگو، نیازهای ما در گفت‌وگوهای صلح و مواضع مردمی صحبت شود؛ چون چنین نشد پس ترس مخالفت وجود داشته و بنابرین، آقای رحمانی بدون اطلاع همکاران، عده‌ای همفکر را با خود به‌پاکستان برد.
نکته دوم که با بحث این‌روزهای مجلس در برابر محمد اشرف غنی و تشکیلات حکومتی او مرتبط است؛ حضور رییس کمیسیون مالی و بودجه مجلس در سفر به‌پاکستان است. هر توجیهی در مورد دیگر رییسان کمیسیون‌های مجلس در این سفر شاید قابل انکار نباشد اما؛ حضور رییس کمیسیون مالی و بودجه برای بحث بر سر روابط بین کشوری و گفت‌وگوهای صلح، نمی‌تواند توجیه‌پذیر باشد.
در جدلی که بر سر بودجه سال جدید به‌وجود آمده، نقش کمیسیون مالی و بودجه بسیار پر رنگ است؛ حضور رییس این کمیسیون نیز به‌همین دلیل برجسته و قابل ملاحظه شده.
مجلس کشور ادعا دارد که چون معاش کارمندان دولتی در طرح مالی ۱۴۰۰، نابرابرانه است، نمایندگان خواهان تعدیل آن شده‌اند. البته که برابری معاش کارمندان دادخواهی عادلانه و قابل دفاعی است ولی مجلس پشت همین نکته‌ی مثبت پنهان شده تا بتواند مخالفتش را جنبه مردمی داده از آن دفاع کند.
لطفا این را مدنظر داشته‌باشید که طرح تعدیل بودجه با روی‌کردی که دنبال می‌شود، اگر زمان دیگری اتفاق می‌افتاد، مشکلی نداشت اما؛ مجلس نمایندگان، چون رابطه‌ی خوبی با پاکستان پیدا کرده است و درست زمانی تلاش کرده تا بودجه را بررسی کند که طالبان در حال گسترش جغرافیای تحت کنترل خود است، آسیب تلاش‌ها در این مورد، نادیده‌گرفتنی نیست.
در ابرازنظرهای اعضای مجلس به طرح بودجه ۱۴۰۰ آمده که بیرون کردن هزار و ۱۳۱ پروژه‌ی ولایتی که در سال‌های ۹۸ و ۹۹ شامل بودجه بود؛ اما در بودجه سال جدید خورشیدی در نظر گرفته نشده، از انتقادهای جدی بر سر این طرح است.
بسیاری از این پروژه‌ها، در ولایت‌های تحت حاکمیت طالبان است؛ شاید به‌زودی بسیاری از پروژه‌های دیگر در اثر ناامنی‌ها، از کنترل دولت خارج شود. درست همین‌جا است که می‌توانیم پای بحث را به‌مسائل امنیتی کشانده، نقطه مرکزی جدل‌های مجلس-حکومت را برجسته کنیم.
در بودجه ۱۴۰۰، بیشترین مورد به‌مصارف نظامی اختصاص‌ یافته است؛ نیازی که نمی‌توان آن را انکار کرد.
پس، طرح یک‌سان‌سازی معاش کارمندان، پرداختن به پروژه‌هایی که با وجود نیاز نظامی، از اولویت بدر می‌شود، همه و همه، بیشترین آسیب را به امنیت کشور وارد می‌کند.
باید حدس می‌زد که پاکستان از کجا می‌خواهد، ضربه بزند اما؛ درک این که کار خود را به‌وسیله‌ی نمیاندگان کشور انجام خواهد داد واقعا سخت بود.
رییس کمیسیون دفاعی مجلس نیز در سفر هیئت پارلمانی، به‌پاکستان رفته بود؛ دو کمیسیون اساسی که می‌توانند با همکاری هم، نقش اساسی در بازی سیاسی ولی خطرناک این‌روزهای مجلس و حکومت داشته باشند، هر دو در پاکستان به‌نتیجه‌هایی رسیده‌بوده‌اند که تازه می‌توان از آن سر درآورد.
دعوت‌های پی‌درپی آن‌روزهای پاکستان از شخصیت‌های سیاسی افغانستان، طوری بود که در سایه‌ی گره‌های محکم موجود در گفت‌وگوهای صلح، بسیاری‌ها را به‌خطا می‌برد. با آن‌هم، نمی‌توان مدعی شد که جدل امروز پارلمان و حکومت، بی‌ربط به‌گفت‌وگوهای صلح است.
از آن‌جایی که نمایندگان کشور اطلاع داده‌اند، بخش خاصی از بودجه مالی سال آینده، مربوط به کدهای اضطراری است؛ کدهایی که قبلا رسوایی‌های زیادی را در پی داشته است.
حکومت افغانستان، با نزدیک شدن به‌ایران، زمینه‌ی فعالیت‌های غیر رسمی ایرانی‌ها را در افغانستان، بیشتر فراهم ساخته است و یا می‌توان گفت؛ حکومت با نزدیک‌شدن به‌ایران همه‌ی اتهام‌ها و واقعیت‌ها را در مورد سوءاستفاده‌های ایران از طالبان و گروه‌های تروریستی در کشور، تطهیر خواهد کرد.
نفوذ پاکستان به‌مجلس کشور، عملی است که شاید در برابر ایران صورت گرفته است؛ این دو همسایه، اکنون در جریان یک جنگ نیابتی در افغانستان هستند؛ چیزی که خیلی ساده‌گرفته‌شده است. رفتن محمد محقق در کنار حکومت، خوش‌خدمتی به‌ایران بود؛ دیدیم که فورا پاکستانی‌ها، رقیب سیاسی او را در میان قومش، فراخواند و مطمئنا، برنامه‌هایی را هم برایش سپرده‌اند.
امکان حضوریافتن گروه‌های شبه‌نظامی مورد حمایت ایران در افغانستان زیاد است و بی‌واکنش‌گذاشتن اظهارات جواد ظریف از سوی وزارت خارجه‌ی کشور، آن را اثبات می‌کند. حنیف اتمر، کسی‌که قبلا متهم به‌همکاری‌های پنهانی با ایران بوده، نباید نادیده‌گرفته شود؛ او نه‌تنها توانایی این را دارد که سیاست‌های خارجی افغانستان را بهبود بدهد بلکه می‌تواند تمام آن را فقط با روی‌کرد شخصی وسیاستی که خود به‌آن می‌اندیشد، مطابقت بدهد؛ با آمدن او به وزارت خارجه، ایران نیز با افغانستان نزدیک شد.
تمامی ادعاهای مجلس در مورد بودجه‌ی جدید، بر تضعیف سهمیه مصرفی نیروهای نظامی کشور کمک می‌کند؛ حکومت افغانستان نیز با پیچیده‌ساختن این بودجه و کد اضطراری خود، سهم زیادی را به‌ضوعات پنهانی‌اش اختصاص داده است. در چنین شرایطی، میدان نه از حکومت است و نه از مجلس، جنگ و میدانش-افغانستان- مربوط به ایران و پاکستان است.
طالبان، روزبه‌روز قدرت می‌گیرد؛ هم از لحاظ سیاسی، هم از لحاظ افزایش نیرو و هم از لحاظ تجهیزات جنگی؛ همین روزها بود که این گروه به‌نظامیان کشور حمله‌ی پهبادی انجام داد. رشد طالبان دو نتیجه خواهد داشت؛ نخست این‌که نیروهای امنیتی افغانستان را ضعیف می‌کند و دوم، سبب می‌شود حکومت افغانستان برای حفظ حاکمیت خود‌هم‌که‌‍شده، از شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران علیه طالبان استفاده کند.
طرح حکومت موقت نیز به‌زودی قدرت خواهد گرفت و طرف‌دارانش را در صف مجلس، حکومت و احزاب، بیشتر روشن می‌سازد؛ عدم مدیرت درست گفت‌وگوهای صلح کشور، توانست کار دست همه بدهد و تمام تلاش‌های سوء همسایگان را جنبه رسمی بدهد.
اکنون همه می‌دانیم که پاکستان ترسی از فاش‌شدن حمایت خود از طالبان ندارد، ایران ترسی ندارد که بدانیم از هم‌وطنان‌مان در سوریه استفاده کرده است؛ حتا با پررویی تمام پیشنهاد می‌دهد که ما هم همان‌کار را بکنیم.
تطهیر جنایت‌ها، شیوه‌ای است که تمام کشورهای دخیل در جنگ کشور، به‌پیش گرفته‌اند؛ برای همین است که نیروهای تروریستی و شبه‌تروریستی، از هر سو نزدیک‌ترونزدیک‌تر می‌شوند.
اول از طالبان شروع کردند که بیشتر از همه روسیه در آن نقش بازی کرد؛ با دعوت طالبان و گروه‌های سیاسی، آنان را مبدل به‌یک گروه سیاسی و دیپلماتیک ساخت، سپس داد دست امریکا و بالاخره قطر و پاکستان؛ اکنون نه گفت‌وگویی است و نه نتیجه‌ای که از صلح به‌دست آمده باشد؛ چیزی نیست جز کشتاری مشروع و دیپلماتیک که هر روز نیز شدت می‌یابد.
بعد، نوبت فعالیت‌های مخفی پاکستان و ایران رسید -چیزی که شرحش را دادیم- و در نهایت، پنهان‌کاری‌هایی از سوی حکومت، مجلس و احزاب جهادی رو خواهد شد که البته اکنون نیز قابل مشاهده است.
مخالفت‌های داخلی اکنون صرفا در رسانه‌ها وجود دارد اما؛ خیلی زود از حالت اطلاعاتی و معامله، خارج می‌شود؛ پوششی که برای تطهیر اعمال آنان، استفاده می‌شود؛ مخالفت‌های سیاسی خواهد بود. مخالفت‌های سیاسی‌ای که همه را حق‌به‌حانب نشان داده و زمینه‌ی بزرگترشدن آن؛ جنگ داخلی را مهیا می‌کند.