خروج ناتو و افزایش حملات طالبان، نه تنها مردم و دولت افغانستان را، بل کشورهای همکار در افغانستان را نیز نگران کرده است. دو هفته پیش، به دلیل افزایش ناامنی، سفارت آسترالیا در کابل، بسته شد. هرچند، آسترالیا، بستن سفارتش در این کشور را، مؤقتی خواند؛ اما شدت ناامنی و پیشروی طالبان در برخی مناطق افانستان، این نگرانی را به وجود آورده که ممکن سفارت این کشور در کابل، دوباره گشوده نشود.
طی ماههای اخیر، طالبان بارها یادآور شده اند که این گروه، اگر به قدرت برسد، امنیت دیپلماتها، نهادهای بینالمللی و حقوقبشری را خواهد گرفت. در آخرین مورد، این گروه در پیوند به خروج مترجمان، همکاران محلی نیروهای ناتو و مؤسسات خارجی، گفته است که آنان میتوانند به در افغانستان باقی بمانند و طالبان به هیچ کسی به دلیل همکاری با نیروهای خارجی، آسیبی نمیرساند. با این وجود، همکاران محلی ناتو و سفارتخانههای کشورهای خارجی در افغانستان، نگران افزایش ناامنی و رسیدن آسیب از سوی طالبان اند. گذشتهی طالبان و عدم پایبندی این گروه به وعدههایش، این ترس را به وجود آورده که اگر قدرت به دست آن بیفتد، به وعدهاش پابند نخواهد ماند. در دههی هفتاد، وقتی که طالبان وارد کابل شدند، با حمله به دفتر نمایندگی سازمان ملل، داکتر نجیبالله را بیرون کشیده و به دار آویختند. واردشدن آنان به دفتر نمایندگی سازمان ملل که از هر نوع تعرض مصون است، این نگرانی را افزایش میدهد که برای طالبان، هیچ خط سرخ بینالمللیای وجود ندارد و این گروه، همیشه علاقه به شیوههای غیرمتعارف جنگ داشته است.
تقسیم افقی قدرت و گرایش شدید طالبان و فرماندهان آن به خشونت، باعث شده است که این گروه نتواند به هیچ تعهدی پابند بماند. در عید رمضان امسال که طالبان درخواست آتشبس دادند و دولت نیز درخواست آنان را پذیرفت، در ولایتهای مختلف افغانستان حملاتی انجام شد که دولت آن را به طالبان نسبت داد. انجام این حملات در زمانی که آتشبس اعلام شده بود، بیانگر تقسیم افقی قدرت و عدم کنترل مرجع یا شخصی خاص، بر عملکرد سربازان و فرماندهان این گروه است. در این نوعی از تقسیم قدرت، هر فرمانده و سربازی، خودش تصمیمگیرنده و اجراکننده است و برای کاری که انجام میدهد، پابند هیچ مرجع باصلاحیت و معتبری نیست. این ساختار قدرت، به طالبان فرصت داده که در میدان جنگ مستقلانه و بهتر عمل کنند و همین ساختار نیز، باعث عدم اعتماد به این گروه شده است؛ چون، این نوعی از تقسیم قدرت، باعث میشود که هیچ کس یا مرجعی نتواند حرف آخر را بزند و هر کسی در هر موقفی تعهد بسپارد، ممکن است از سوی یک سرباز عادی این گروه شکستانده شود.
به تازگی، جنرال مکنزی، فرماندهی سنتکام –ستاد فرماندهی مرکزی ارتش امریکا-، در گفتوگو با خبرنگاران عربی، گفته است که اگر در نظام آیندهی افغانستان از امریکا خواسته شود که افغانستان را ترک کند، این کشور سفارتش در افغانستان را خواهد بست. هدف مکنزی از نظام آیندهی افغانستان، نظامی است که در آن طالبان سهم بیشتر داشته باشند یا نظامی که توسط طالبان ساخته شود. از نگرانی امریکا، چنین بر میآید که وضعیت امنیتی در افغانستان شکننده است و جنرال مکنزی، با درک وضعیت موجود، چنین اظهاراتی را مطرح کرده است. طرح چنین موضوعی در شرایطی که مردم افغانستان، هنوز انتظار دارند در صورت بدترشدن وضعیت، امریکا کنار دولت و مردم افغانستان خواهد ایستاد، میتواند انتظارات و روحیهی مردم را تضعیف کند. از سروصدای ایجاد پایگاه نظامی امریکایی در نقطهی مرزی افغانستان-پاکستان، امیدواریای به وجود آمده بود که امریکا از نزدیک بر جنگ افغانستان نظارت خواهد داشت و همچنان، تلاش خواهد کرد که در روند دولتسازی در افغانستان همکاری کرده و برای رسیدن به افغانستان بهتر تلاش میکند؛ اما اظهارات مکنزی، میرساند که امریکا نیز مانند مردم افغانستان، نگران بدترشدن وضعیت در افغانستان است و تا حدی، پذیرفته است که طالبان از موقف بهتری وارد این کشور خواهند شد.
در شرایطی که طالبان جنگ را تشدید داده اند و دولت هر روز به بهانهی عقبنشینی تکتیکی، ولسوالیهایی را به این گروه واگذار میکند، طرح این موضوع از سوی امریکا که ممکن سفارتش در این کشور را ببندد، از یک سو، روحیهی نیروهای امنیتی و دفاعی را در میدان جنگ کاهش میدهد و از سویی، به مهاجرت بیشتر کسانی خواهد انجامید که نگران آمدن طالبان و برگشت به دوران سیاه حکومت این گروه در افغانستان استند. باور بر این است که طالبان هیچ تغییری نکرده اند. اگر این گروه بتواند با زور به قدرت برسد، بدون شک، وضعیت برای همه کسانی که طرفدار دولت دموکرات و پیشرفت مطابق موازین جهانی استند، سخت خواهد شد. رسیدن طالبان به قدرت از طریق نظامی، به معنای واردشدن هزاران سرباز بنیادگرا و خشن در شهرها است. سربازان این گروه که جز خشونت و کشتن، دیگر برداشتی از زندگی ندارند، اگر با زور وارد شهرها شوند، مسلم است که دست به کشتار جمعی خواهند زد و هر آن کسی که در نظام فعلی کار کرده و یا عملکرد گروههای تروریستی را نقد کرده است، دشمن این گروه پنداشته شده و به مرگ محکوم خواهد بود.
دولت افغانستان که وضعیت فعلی، نتیجهی عملکرد نادرست آن است، فرصت زیادی ندارد تا اشتباههایش را جبران کند. هنوز، اگر ارادهای در دولت باشد، میتوان وضعیت را مدیریت کرد؛ اما سقوط پیهم ولسوالیها و تنشهای سیاسیای که بیشتر از هر گروه سیاسیای، دولت به آن دامن میزند، بیانگر شاریدگی وضعیت است و این شاریدگی، پس از خروج نیروهای ناتو، کار دست دولت میدهد. حالا که دیگر نیروهای خارجی در حال خروج از افغانستان استند، همه چشم و امید مردم، به نیروهای امنیتی و دولت دوخته شده تا بتوانند در میدان نبرد و میز مذاکره، از آنچه سهم مردم افغانستان است، دفاع کنند.