یک جنگ تمام‌عیار؛ تقابل نسل نو و فساد اداری

صبح کابل
یک جنگ تمام‌عیار؛ تقابل نسل نو و فساد اداری

نویسنده: کریستال بیات

پس از نشر گزارش تحقیقی توسط یکی از روزنامه‌ها در پیوند به سوءاستفاده‌ی کُد۹۱ پالیسی توسط رییس‌جمهور کشور، برای برخی از مقام‌های ارشد دولتی و غیر دولتی، واکنش‌ها در پیوند به فساد اداری در کشور بالا گرفته است.

فساد اداری در افغانستان، لکه‌ای سیاه و تاریک بر دامن دولت افغانستان و داغی‌ست بر جگر مردم این کشور – مردمی که غم نان قامت راست بسیار شان را کژ کرده است.

کشورهای مختلف جهان و سازمان‌های بین‌المللی کمک‌کننده در افغانستان، همواره از نبود شفافیت در نوع مصرف کمک‌هایی که به افغانستان می‌کنند شاکی بوده‌اند. در نشست‌ها و کنفرانس‌های گوناگون، از دولت افغانستان تعهد مبارزه با فساد در افغانستان گرفته شده و دولت جمهوری اسلامی افغانستان نیز همواره به جامعه‌ی جهانی تعهد مبارزه در برابر فساد اداری را داده‌ است.

نهادها و کمیسیون‌های مختلفی، به‌منظور مبارزه با فساد اداری در کشور شکل گرفته است؛ اما از آن‌جایی که مبارزه با فساد‌های کلان مالی در کشور، به‌دلیل آن‌که اکثراً موردی بوده است نه نظام‌مند، نتایج مطلوب و قناعت‌بخشی به جامعه جهانی که از حامیان اصلی دولت افغانستان پس از ۲۰۰۱ بوده‌اند، در پی نداشته است.

فساد اداری از چالش‌های عمده‌ی فراروی کشور ما بوده است. یکی از عوامل نارضایتی جدی شهروندان که موجب فاصله‌ میان حکومت و مردم شده، بدون هیچ تردیدی، فساد اداری بوده ‌است. بیش‌تر شهروندان، بر این باورند که فساد اداری؛ عامل فقر، بدبختی، ناداری، بی‌کاری و حتا دوام جنگ در کشور است. فساد اداری، به روح و روان شهروندان تأثیرات منفی گذاشته و باورمندی مردم نسبت به ارایه خدمات توسط حکومت را کاهش داده است. از طرف دیگر، بی‌باوری مردم به حکومت، بر رویه‌ی کشورهای امدادرسان و  نیز کمک‌های آن‌ها سایه افکنده است.

 یک بخش کلان فساد در افغانستان، به فرهنگ سیاسی سنتی حاکم بر نظام برمی‌گردد. فرهنگ سیاسی سنتی موجب شده تا حکومت افغانستان، در طول سال‌های متمادی، به چهره‌های سیاسی سنتی از خزانه ملی، یعنی بیت‌المال باج‌دهی کند. رهبران سیاسی سنتی، همواره به بهانه‌های گوناگون در حوزه‌های مختلف از حکومت باج‌گیری کرده‌اند. این باج‌دهی حکومت و پرداخت بودجه‌ی ملی، به برخی از رهبران سیاسی سنتی، کم‌کم برای شهروندان عادی شده و تمام امید شهروندان کشور، به نخبگان نسل نو اداری – سیاسی دوخته شده است. توقع مردم از نخبگان اداری-سیاسی نسلِ نو، به‌مراتب بیش‌تر از چهره‌های کهنه اداری-سیاسی است.

 همان‌طور که می‌دانیم، فساد در سطح کلان، عبارت از رابطه‌ی دو سویه میان دولت و جامعه است. فساد اداری در هر دو سطح، یعنی دولت و شهروند و عملکرد شان اتفاق می‌افتد‌. دولت ناکارا و جامعه ضعیف، هر دو از فساد اداری رنج می‌برند. دولت به‌خاطر جایگاه‌اش در سطوح مختلف جهانی و عدم رضایت مردم از آن و مردم به‌دلیل ناتوانی در پیش‌گیری از فسادهای کلان مالی. بدیهی است که مردم نیروی اجرایی نیستند و نمی‌توانند جلو فسادهای گسترده مالی را بگیرند؛ آن‌ها غالباً بعد از یک رخداد نادرست، از طریق رسانه‌ها باخبر می‌شوند که همین امر، خود می‌تواند بر روان جمعی – به‌مرور زمان- اثرگذار باشد.

یکی از موارد بحث برانگیز، کد۹۱ پالیسی است که به رییس‌جمهور افغانستان صلاحیت داده شده تا آن‌را – در چارچوب قانون – در اختیار داشته و از آن استفاده کند. در چنین حالتی، بسیاری از نهادها و در کل شهروندان، خودشان را ناتوان می‌‌یابند؛ چون ارگ ریاست جمهوری، به‌ منابع در اختیار داشته، دست‌برد می‌زند و بیت‌المال، در دست‌رس برخی از نهادها یا چهره‌ها قرار می‌گیرد/گرفته است. کد۹۱ پالیسی، جهت مقاصد و اهدافی که دولت آن‌را به مصرف رسانده، واکنش‌ و نارضایتی‌ شهروندان و نخبگان خارج از دستگاه دولت را در پی داشته است.

در سوی دیگر اما؛  روزنه‌ی امیدی – هرچند اندک برای شهروند افغانستان وجود دارد. مردم امید دارند که نسل نو اداری – سیاسی روی کارآمده، بتوانند خط سرخ تیره‌ای بر سرنوشت گذشته مردم بکشند و طرحی نو بیاندازند.

انتظار مردم این است که نخبگان اداری-سیاسی شامل نظام، باید جدی‌تر از همه در برابر فساد برخورد کنند. داخل شدن نسل جوان افغانستان در ادارات مهم دولتی، از یک طرف نیاز مبرم است و از سوی دیگر فرصت مناسبی‌ست برای رفتن به‌سمت یک کشور توسعه یافته و عاری از فساد اداری، سیاسی و اخلاقی. پهلوی دیگر گزارش تحقیقی یادشده، واکنش مقام‌های ارشد حکومتی است که از آنان در گزارش نام برده شده است. واکنش‌های مقامات ارشد دولتی، اکثراً از سوی نخبگان اداری-سیاسی بوده است. به‌این مفهوم که بیش‌تر، چهره‌های پیر‌تر سکوت اختیار کرده‌اند. میزان واکنش‌های نخبگان اداری-سیاسی داخل نظام، به میزان انتقاداتی که از آن‌ها صورت گرفته است سنجیده می‌شود. یعنی این‌که؛ دیگران همه ساله از منابع و کُد۹۱ پالیسی استفاده کرده‌اند؛ شما چرا؟ همین شما چرا، توقعِ شهروندان از نسل نو در حکومت‌داری را بلند می‌برد. انتقادهای شدید شهروندان به نخبگان اداری-سیاسی داخل نظام که در گزارش از آنان نام برده شده است از یک‌طرف اگر رضایت مردم را کاهش می‌دهد و مردم را بیش‌تر بی‌باور می‌سازد؛ از سوی دیگر مسئولان جوانی که از آنان در این یاداشت به‌عنوان نخبه‌ی اداری-سیاسی یاد شده است را متوجه عملکردهای شان می‌سازد و سطح پاسخ‌گویی را بلندتر می‌برد.

 حق دست‌رسی به اطلاعات و آزادی بیان، از دستاوردهای مهم و اساسی مردم افغانستان است. نشر گزارش‌های تحقیقی در برابر فساد اداری و هر موضوع دیگر، به حکومت و مردم افغانستان کمک می‌کنند تا هم بیش‌تر حساسیت نشان داده شود و هم پاسخ‌گویی به میان بیاید.