انسان به گونهی ذاتی در طبیعت آزاد است. او، حق دارد در هوای آزاد زندگی کند، از بودن در آن لذت ببرد و کسی یا نهادی مانع استفاه از این حق نشود.
زمانیکه انسانها از زندگی بومی بیرون شدند و برای تشکیل جامعه، قوانینی دستو پا کردند، آزادی آنها محدود شد؛ اما در این روند، هدف از تشکیل جامعه و سپردن رهبری به دولت، پشتیبانی از حق آزادی شهروندان بوده است.
آزادی به همان اندازه که آزاد است به همان اندازه محدود است؛ در حقیقت آزادی افراد جامعه در برابر هم قرار دارد و از تقابل این آزادیها ما به تعادل میرسیم. زمانی که آزادیهای انسانی یک جامعه با هم به تعادل نرسد، آن جامعه نمیتواند به نظم دست پیدا کند و زمانی که نظم شکل نگیرد، عدالت، گسترهی تطبیقی پیدا نمیکند.
انسانها تا جایی میتوانند از حق آزادی خود بهره بگیرند که به آزادی دیگران صدمه نرسانند؛ تعادل میان آزادیهای افراد یک جامعه برای دوام آزادی و استفاده از این حق لازمی است.
از سوی دیگر به اساس دستورهای حقوق اساسی، هیچ شخص نمیتواند کنشگریای داشته باشد که اثرهای زیانباری بر دیگری بگذارد.
نزدیک به سه ماه میشود که افغانستان درگیر اپیدمی کرونا است؛ در این مدت به اندازهای در رسانهها به این اپیدمی و روشهای پیشگیرانه از آلوده شدن به آن، پرداخته شده است که شهروندان نمیتوانند بهانه بیاورند که خطرها و روشهای انتقال آن را نمیدانند.
همینگونه دولت برای آگاهیدهی در رابطه به روشهای پیشگیرانه از آلوده شدن به کرونا، ۲۷ میلیون افغانی مصرف کرده است.
زمانی که ما در خانه نمیمانیم و به بهانهی احوالپرسی عیدی از خانه بیرون میشویم و به دیدن دوستان و بستگان خود میرویم، هر کدام از ما از جایگاه عاملهای بالقوهی انتقال دهنده، به فعلیت میرسیم و این میتواند کم از کم اعضای خانواده و به دنبال آن، افراد بیشتری را آلوده کند.
ممکن ما خود به ویروس کرونا آلوده نباشیم؛ اما میتوانیم آن را با دستان، پیراهن و یا کفش خود انتقال دهیم و آن را در جامعه پخش کنیم.
هیچ یک از شهروندان این حق را ندارد تا برای بهرهگیری از حق آزادی خود، زندگی دیگران را با خطر رو به رو کند.
برای این که ما آزادی دیگران و منافع همگانی را رعایت کرده باشیم، نیاز است در روزهای عید در خانه بمانیم.
ماندن در خانه و رعایت دستورهای پیشگیرانه در صورت نیاز برون شدن از خانه، نوعی کنش اخلاقی است.
ما به حکم اخلاق، مکلف به انجام نیکیها، خوبی کردن و سود رساندن به دیگران استیم؛ از سویی هم ما باید به دیگران آسیبی نرسانیم، از آسیبپذیری دیگری پیشگیری کنیم و یا آن را کاهش دهیم.
اخلاق از ما میخواهد که، با کنشهای بیباکانه و نابخردانهی خود، به زندگی دیگران و آن چه از دوام زندگی آنان پشتیبانی میکند، آسیب نرسانیم.
در میان شهروندان کسانی اند که به سلامت خود و دیگران ارزش میگذارند؛ اما فرهنگ پسرو جامعه، باعث میشود، فرد در چنین جامعهای، از مهمانی که در روزهای عید به خانهاش میآید، پذیرایی کند؛ این در حالی است که او دوست ندارد، در روزهای عید و ناعید تا پایان قرنتین، کسی به خانهاش بیایید.
نیاز است که از یک سو ما شهروندان را که دوستان و بستگان نزدیک ما استند، در این ناگزیری قرار ندهیم و از سویی هم، شهامت نپذیرفتن مهمان را در خود ایجاد کنیم.
از سوی دیگر به حکم منطق و عقل سلیم نیز ما محکوم به ماندن در خانه و رعایت قرنتین استیم.
در سه روز گذشته، رشد اپیدمی کرونا شدت بیشتری یافته است که تنها در شبانه-روز شنبه (۳جوزا)، ۷۸۲ نفر آلوده به کرونا در کشور شناسایی شده است.
این در حالی است که وزارت بهداشت، توانایی آزمایشگیری چیزی دور و بر ۱۰۰۰ مورد را در روز دارد.
با این وضعیت، اگر وزارت صحت بتواند در روز پنج هزار نمونه را آزمایش کند، ممکن بیشتر از ۳ هزار نفر آن آلوده به ویروس کرونا باشند.
اینها همه نشاندهندهی شدت خطر است. رعایت نکردن دستورهای پیشگیرانه و رفتن ما به خانههای دیگران در این روزها، میتواند خطر را از آن چه هست، بزرگتر و فراگیرتر کند.
هر لحظه بیرون بودن از خانه میتواند، باعث آلوده شدن به ویروس کرونا شود؛ اما این بیرون بودن، بیشتر زمانی نگرانکننده است که از روی هوس باشد نه ناچاری. در برون شدنهای هوسانه، فاصلههای اجتماعی و دستورهای پیشگیرانه رعایت نمیشود؛ این باعث میشود که افغانستان، در روزهای پیشرو وارد موج تازهی شیوع ویروس کرونا شود.
بیایید در روزهای عید در خانه بمانیم و از راه گوشی یا استفاده از شبکههای ارتباطی مجازی، خود را از حال یک دیگر آگاه کنیم.
در خانه ماندن باعث میشود، به ویروس کرونا آلوده نشویم؛ این یعنی ما به بودن خود ارزش میگذاریم؛ بودن افراد جامعه تا زمانی که ارزشمند نشود، آن جامعه به تغییر و در نهایت به شکوفایی اجتماعی نمیرسد.