آزمایش‌های هوسانه؛ تجارت و بازی با خون مردم

نعمت رحیمی
آزمایش‌های هوسانه؛ تجارت و بازی با خون مردم

نظم اجتماعی در صورت بروز مصیبت و بلای همه‌گیر، مثل شیوع و گسترش ویروس کرونا بهم می‌ریزد، ادب، نزاکت، انصاف، اخلاق، انسانیت و احساس مسؤولیت در قبال جان انسان‌ها از بین می‌رود؛ درست مثل انسانی در حال غرق شدن که اگر عزیزترین عضو خانواده هم روبه‌رویش باشد، سعی می‌کند، سر او را زیر آب کرده و خود را بالا بیاورد. با تأسف –به دور از شعار-، این طبیعت انسان است؛ اما بروز وضعیت این چنینی، در صورتی است که همه چیز بهم خورده باشد و آدم‌ها فقط برای فرصت یک بار دَم و بازدَم اضافی، همه‌ چیز را زیر پا بگذارند. برای همین است که همیشه از انسان‌های شجاع، فداکار و کسانی که دیگران را به خود مقدم دانسته و حتا زندگی شان را فدای دیگران می‌کنند، تقدیر می‌شود که ما هم در جامعه و تاریخ خود، نمونه‌هایش را داشته و امروز هم داریم. سربازان شجاعی که همه چیز خود را فدای پاس‌داری از عزت و شرف کشور می‌کنند، جزو این دسته هستند.

افرادی دیگر که با خون همین سربازان و فداکاران تجارت می‌کنند، همه‌ی ارزش‌های را که سربازان برای آن جان داده اند، به راحتی و برای خود و خانواده اش فدا کرده و با جان مردم به خصوص در این روزهای کرونازده بازی می‌کنند. حقیقت آن است که بر خلاف تصور عموم، مبنی بر تلاش‌ مقام‌های حکومت برای مبارزه با کرونا و موفقیت آنان در کنترل این اپیدمی در افغانستان، اوضاع به شدت پیچیده، تراژیک و مصیبت‌بار است که پس‌لرزه‌های آن را در شکایت بیش از حد مردم می‌توان دید، در ضمن گسترش رو به افزایش و به مرحله‌ی خطرناک رسیدن ویروس کرونا، برکناری معاونان وزارت صحت عامه، تمام شدن کیت‌های آزمایش‌گاهی، پایین بودن ظرفیت بیش از حد توان آزمایش در لابراتوارها، انبار شدن نمونه‌های آزمایش در آزمایش‌گاه‌ها، کمبود شدید لوازم و تجهیزات پزشکی، مجهز نبودن تیم‌های درمانی و صحی با لوازم ایمنی، ترس و وحشت داکتران و پرستاران از افراد آلوده به ویروس که حتا منجر به فرار و کناره‌گیری آن‌ها از بیماران شده است، حضور افراد با نفوذ و سیاسی برای تجارت و آزمایش‌های هوسانه‌ی کرونای خود و افراد خانواده اش، معطل ماندن نمونه‌های آزمایش و فاسد شدن آن‌ها که به هیچ نتیجه‌ی منجر نشده و تست‌ها گم می‌شوند، کمبود شدید دستگاه‌های تنفس مصنوعی در شفاخانه‌های مخصوص کرونا، عدم آشنایی پرسونل با طرز کار و راه اندازی دستگاه‌ها، برخورد غیر حرفه‌ای و غیر انسانی با مریض‌داران –گو آن که نجس باشند- گرسنگی مفرط و رو به گسترش در جامعه، بالا رفتن نرم؛ اما دائمی نرخ و نوا، کمک‌های سخاوت‌مندانه و سه‌ونیم کیلویی حکومت به مردم درمانده و بی‌چاره، راحتی و طیف خاطر آسوده‌ی زمام‌داران، فراخ نبودن اقلیمی که دو رییس‌جمهور تصمیم دارند هرگز در آن نگنجند، فشار و قطع شدن کمک‌های جامعه‌ی جهانی، قدرت‌نمایی و قباحت‌زدایی از طالبان، سرنوشت نامعلوم جنگ و صلح و… ما را –نه زمام‌داران را- به کنج رینگ برده و هی مشت می‌زند، آکین، اپرکات، هوک –چپ، راست/ چپ، راست/ بالا، پایین/ بالا، پایین-؛ ناک داون شده ایم، روزگار شمارش می‌کند، چه زمانی ناک اوت شویم و دنیا دور سرمان چرخ بزند، دور نیست!

وقتی کشور با کمبود کیت‌های آزمایشی روبه‌رو است، کیت‌های که با گدایی به دست آمده و برخی شان ۷۰درصد احتمال خطا دارد و ۳۰درصد ممکن است درست تشخیص کند، وقتی نمونه‌های آزمایش مردم روزها در صف می‌مانند –فاسد شده و دور انداخته می‌شوند-، وقتی بیماران حتا بدون آن که نتیجه‌ی آزمایشش از آزمایش‌گاه‌های کابل به ولایت برسد، مرده و غریبانه دفن می‌شوند، وقتی هزاران نفر بدون علائم بیماری و در نبود تشخیص، در شهر چرخ می‌زنند؛ آن وقت –به گفته‌ی وزیر صحت- والیان، فرماندهان، زورمندان، سران قوه و زمام‌داران از آزمایش کرونا به عنوان یک «مُد»، استفاده کرده و برای آزمایش خود و لشکر خانواده‌اش، کارمندان صحی را زیر فشار می‌گذارند. او گفته است: «بدون شک، زورمند روزمند است، والی والی است و قوماندان قوماندان است؛ مراجعه می‌کنند و می‌گویند که تست من و خانواده ام را بگیرید، داکتر چپن سفید ما با کیت‌های تشخیصیه‌اش مجبور است که برود از او تست بگیرد.»

در ابتدا گفتم، نظم اجتماعی در صورتی در جوامع منظم بهم می‌ریزد که همه چیز از کنترل خارج شود؛ اما در افغانستان از آن‌جا که قدرت‌مندان و بزرگان- بیشترینه- جا و جلال شان را از درون بی‌نظمی، نظامی‌گری، آدم‌کشی و هرج و مرج به دست آورده اند؛ همیشه نظم اجتماعی برقرار نبوده و حتا پیش از کرونا، بی‌نظمی موج می‌زد یا اگر بود، توسط زورمندان –حتا مجریان زورمند قانون- بهم می‌خورد.

یعنی در جامعه‌ا‌ی که سبک زندگی، امکان‌ها و زندگی زمام‌دارانش هزاران سال نوری با مردم عام –رعیت- فاصله دارد، نباید انتظار دل‌سوزی، مردم‌سالاری و نجات جان مردم را از آنان داشت. واقعیت آن است –البته اگر زیاد بدبینانه نباشد-  وقتی که تفکر غالب مسؤولان، قومی، فردی و خانوادگی با تفکر زامبی‌محور است، این رفتارها را باید پذیرفت. در جامعه‌ا‌ی که بحران مثل یک هم‌زاد همیشه با آن بوده، زندگی کرده و بزرگ شده است؛ -با پوزش از انسان‌های خوب- انتظارِ داشتنِ خوی و رفتار انسانی، انتظار بزرگ و زیادی است. بهترین راه آن است که سعی کنید به کرونا مبتلا نشوید، مواظب خود و خانواده‌ی تان به هر قیمت باشید، اگر مبتلا شدید، انتظار آزمایش به موقع، درمان و بهبود نداشته باشید. در کشوری که زمام‌دارانش برای مد و از روی هوس با جان و خون مردم بازی می‌کنند!