«شیپور چور» زده شده یا «چور» اعلام شده است، اصطلاح ناآشنا و تازه در افغانستان نیست، سالها است که آن را شنیده، خوانده و دیدهایم، سالها است که همه علیه فساد و نواخته شدن مداوم و هر روزهی شیپور چور مبارزه کرده ایم؛ اما هم صدای شیپور زیاد شده و هم فرهنگ چور نهادینه شده است!
«محمدعلی کلی» استورهی مانا و جاویدان ورزش میگفت، «این وظیفهی من است، علفها سبز میشوند، پرندهها پرواز میکنند، موجها روی شنها میکوبند و من هم حریفان را لِه میکنم.»
درست مثل سازوکار فساد، شیپور چور و مبارزه علیه آن در افغانستان. غربیها میگویند، هیچ توفیقی در ریشهکنی فساد ندارید، ما شعار میدهیم که دندانهای فساد را از بیخ میکشیم، فسادپیشهها مثل همیشه در تبانی با ارباب قدرت و مراجع زوردار، به کاروبار شان مصروف اند و مسؤولانی که هنوز فساد را میراث حکومتهای گذشته و دوران «حامد کرزی» میدانند.
در گذشته تا حرف از فساد میشد، میگفتند «من نبودم دستم بود، تقصیر آستینم بود»، فساد میراث گذشته است و این به معنای آن بود که ما همیشه برای فرار از مسؤولیت نیاز به تعریف «تقصیرکده»ی کذایی داریم تا هر چه ناکامی و بدبختی است را به آن حواله کنیم. همانطور که تمام ناهنجاریها در حکومتهای فاشیستی و استبدادی، ناشی از توطئه و استکبار بیرونی است، نه ضعف مدیریت، ناتوانی و ناهنجاریهای داخلی!
اگر این همه سال، فساد از حکومت گذشته به میراث مانده بود، سؤال این است که حالا فساد میراث چه کسی است و این میراث تا به کجا ادامه خواهد داشت؟ مشکل اصلی آن است که همهی ما مدعی درجه یک مبارزه با فساد و ریشهکنی آن استیم؛ ولی هیچ دستآورد و پیشرفتی نداریم و مدام شعار میدهیم و مدعی استیم که «من آنم که رستم بوَد پهلوان.» ادعا، لاف و پتاقی که به جای ریشهکن شدن فساد، باعث ایجاد خوشخیالی و اوجگیری بیش از حد فساد شده است.
خبرگزاری پژواک، مدعی است که ۳۲ دستگاه تنفس مصنوعی از افغانستان به پاکستان قاچاق شده است، معاون اول رییسجمهور، آن را رد میکند، پژواک میگوید که روی حرفش ایستاده و حاضر است با سند و مدرک، از مدعایش دفاع کند. هنوز این مشکل حل نشده است که خود حکومت، پرده از یک فساد جالب برداشته و معتمد گدام مرکزی وزارت صحت عامه را به اتهام دریافت رشوهی ۸۰ هزار دالری –بالفعل- دستگیر میکند!
سخنگوی لوی سارنوالی گفته است که در جریان قرارداد تولید کیت محافظتی کرونا با یک شرکت، برای اجرای قرارداد فقط به خاطر ثبت و طی مراحل اسناد قانونی این شرکت قراردادی، گدامدار رشوه گرفته است. نه یکهزار، نه دو هزار و نه دههزار که ۸۰ هزار دالر! پولی که ممکن نیست فقط به جیب یک گدامدار برود و یا او چنان قدرتی داشته باشد که بتواند با فراغ بال، چنین رشوهی را بگیرد یا حتا از کسی درخواست کند؛ مگر آن که کاسهی زیر نیم کاسه باشد و گدامدار، نقش قربانی و واسطه را داشته تا اگر اتفاقی افتاد، مثل همان ضربالمثل مشهور، دزدان بزرگ، به نام قانون، گردن دزد کوچک را بزنند!
من نمیگویم همهی مسؤولان در چنین دزدیها و رشوهستانیها شریک اند؛ چون نمیخواهم یکطرفه به قاضی رفته و به سیاهنمایی متهم شوم؛ اما وقتی گفته میشود شیپور چور نواخته شده است، مردم حق دارند با تماشای فیلم شمارش هشتادهزار دالر امریکایی توسط یک گدامدار وزارت صحت، از خود شان بپرسند که وقتی یک گدامدار، این قدر رشوه میگیرد، درآمدهای جانبی، شراکت در قرادادها و اخاذیهای دیگر برای او چقدر است؟ آیا مردم حق دارند از خود بپرسند که واقعا شیپور چور نواخته شده است و این که در این فضا، درآمدهای سایر مقامهای عالی رتبه، مقامهای تصمیمگیرنده و قدرتمند در حکومت چگونه است؟ وقتی تنها یک معتمد گدام، هشتاد هزار دالر رشوه میگیرد، حجم رشوه تا چه اندازه است؟ مردم حق دارند حرف معاون اول رییسجمهور و ادعای مبارزه با فساد شخص اول مملکت را باور نکرده یا حداقل آن را جدی نگیرند!
مردم حق دارند از خود بپرسند که کسی وقتی درآمد رسمی –معاشش- به ۲۰ هزار افغانی هم نمیرسد و معمولا آه ندارد که با ناله سودا کند، کوخ نشین و نزدیک به کارتن خوابی است؛ چگونه در مدت زمان کوتاه، صاحب همه چیز میشود؟ آیا مردم حق دارند وقتی عزیزان شان به دلیل نبودن دستگاه تنفس مصنوعی در شفاخانهها فوت میکنند، از مسؤولان شکایت کنند یا ندارند؟
یا وقتی شکم شان از گرسنگی به پشت شان چسبیده است، حق دارند همهی مقامها را در قوارهی گدامدار صاحب صحت عامه ببینند یا حق ندارند؟ اگر فاصله بین ملت و دولت هر روز بیش از دیروز باشد و دیگر مردم به حرف هیچ مقام و زمامداری باور و اعتماد نکنند، حق دارند. این که بپذیرند شیپور چور واقعی است، این که فساد تمام این سرزمین را حتا در دوران کرونا بلعیده، بدبختی و گرسنگی ناشی از آن محصول فساد گدامدارها و کسانی است که شبیه او استند!
مردم حق دارند به کارایی دفترهای مبارزه با فساد شک کنند و آنها را ناکارا و همسو با ارباب قدرت و ارباب فساد بدانند؛ چون وقتی نان و بودجهی خود را از حکومت میگیرند، استقلال و صداقت مبارزه با فساد رنگ میبازد. این روزها که کرونا و گرسنگی، دمار از روزگار مردم درآورده است، همهچیز حول محور فساد میچرخد و قوارهی همه همسان گدامدارها شده است!