فقرِ علاوه بر جنگ؛ ۱۸میلیون شهروند به کمک نیاز دارد

محمد گوهری
فقرِ علاوه بر جنگ؛ ۱۸میلیون شهروند به کمک نیاز دارد

فقر، در کنار چالش امنیتی و سیاسی در افغانستان، از چالش‌های بنیادی در این کشور است و خصوصا در سال جاری که بیش‌تر ولایت‌ها دچار خشک‌سالی شده است، این چالش افزایش خواهد یافت. هرچند، آمار دقیقی از درصدی فقر در افغانستان طبق بررسی‌های تازه‌انجام‌شده وجود ندارد؛ اما آخرین آماری که از زبان رییس‌جمهور غنی در برنامه‌ی افتتاح پروژه‌ی دسترخوان ملی شنیده شد، نزدیک به ۹۰ درصد مردم افغانستان زیر خط فقر زندگی می‌کنند که درآمد روزانه‌ی‌شان زیر دو دالر امریکایی است.
خشک‌سالیِ افزود به جنگ‌ که به دلیل فشارهای طالبان پس از اعلام خروج نیروهای ناتو، دامنه‌ی آن گسترش یافته است، از عوامل بالقوه‌ی افزایش فقر است. طبق آخرین آماری که روز گذشته توسط وزارت خارجه‌ی امریکا به نشر رسید، در سال روان، ۱۱۵ هزار نفر به دلیل جنگ‌های داخلی، از خانه‌های‌شان بی‌جا شده و به مراکز شهرها و یا ولایت‌های دیگر پناه برده اند. وزارت خارجه‌ی امریکا، نوشته است که با بی‌جاشدن این تعداد در سال جاری، مجموع افراد بی‌جاشده و نیازمند در این کشور، به ۵۰۰ هزار نفر رسیده است.
خواب پیروزی از طریق جنگ، بیش‌تر از هر زمانی طی دو دهه‌ی اخیر، میدان نبرد را گرم کرده است. طالبان که دچار توهم شکست ناتو و امریکا شده اند، همه‌روزه در روستاهای افغانستان، شعار پیروزی سر می‌دهند و تلاش دارند با این شعار که توانسته اند، ابرقدرتی چون امریکا را با هم‌کاران نظامی‌اش –ناتو- شکست بدهند، پیروز میدان جنگ افغانستان خواهند شد و با این نوید پیروزی، سربازگیری‌شان را افزایش داده اند. این گروه، هم‌زمان با افزایش سربازگیری و دادن نوید پیروزی به نوجوانان و جوانان بی‌سواد و بی‌کار، حملات نظامی‌شان را نیز بر میدان‌های نبرد و شهرها افزایش داده تا چنگ و دندانی نشان داده و پیروزی‌ای که سال‌ها است خواب آن را می‌بیند، از راه جنگ به دست بیاورد. تشدید جنگ و افزایش دامنه‌های خشونت که به هیچ کسی؛ حتا بی‌دفاع‌ترین مردم ملکی نیز رحم ندارد، بیش‌تر از هر زمانی، باعث شده مردم از محل بودوباش‌شان که تبدیل به میدان جنگ نامتعارف شده است، کوچ کنند و به جاهای دیگری، پناهنده شوند.
بیش‌تر کسانی که به دلیل تشدید جنگ، مجبور به مهاجرت داخلی شده اند، مردم روستانشین و کشاورز استند. این مردم، درآمدی جز زمین و مال‌شان ندارند و زمانی که از منطقه‌ی‌شان آواره می‌شوند، تقریبا هیچ چیزی را نمی‌توانند با خود‌شان انتقال دهند؛ جز نیازهای اولیه‌ی زندگی که برخی آن را نیز انتقال داده نمی‌توانند. وضعیت به‌وجودآمده، در کنار فقر موجود به اثر خشک‌سالی، همه‌روزه به آمار فقر در این کشور کمک می‌کند و افراد بیش‌تری را، به صف کسانی می‌فرستد که نه جایی برای ماندن دارند و نه نانی برای خوردن.
به تازگی، وزارت خارجه‌ی امریکا، از کمک بیش از ۲۶۶ میلیون دالر به افغانستان گفته و تأکید کرده است که بخشی از این پول، برای ۱۸ میلیون نیازمند به کمک‌های بشردوستانه که نزدیک به پنج میلیون آن، بی‌جاشدگان داخل اند، کمک خواهد شد. وزارت خارجه‌ی امریکا، در اعلامیه‌ای گفته است که با کمک این پول، مجموع کمک‌های بشردوستانه‌ی امریکا به افغانستان از سال ۲۰۰۲ تا اکنون، به ۳٫۹ میلیون دالر می‌رسد. در بخشی از اعلامیه، گفته شده که از این پول، برای ایجاد سرپناه، فرصت‌های شغلی، کمک‌های غذایی، بهداشت و مبارزه با کرونا و تأثیرات پس از آن، مصرف خواهد شد.
سال گذشته، در کنفرانس جینوا، توافق شد که تا چهار سال دیگر، ۱۳ میلیارد دالر برای حکومت‌داری خوب و رسیدگی به نیازمندان در افغانستان، کمک شود. این کمک‌ها، اگر به جای درست مصرف شود، شاید بتواند بخشی از مشکل موجود را حل کرده و افغانستان را به موقعیت بهتری برساند؛ اما، تجربه‌ی دو دهه‌ی اخیر، نشان داده است که هیچ چیزی در این کشور سر جایش نیست و حتا پولی که به صورت کمک بشردوستانه وارد این کشور می‌شود، توسط افراد و حلقات خاصی در دولت و پیمان‌کاران خارجی، حیف‌ومیل می‌شود. بارها، نهادهای مبارزه با فساد بین‌المللی و داخلی، از حیف‌ومیل‌شدن میلیون‌ها دالر توسط افرادی در کلیدی‌ترین پست‌های داخلی گزارش و اسناد نشر کرده اند؛ اما آشفته‌بازار سیاست در افغانستان، به دست عده‌ای زالوصفت افتاده که هر قدر از خون و نان مردم می‌مکند، سیر نمی‌شوند.
با خروج نیروهای خارجی از افغانستان، کشورهای مختلفی که در افغانستان نیروهای نظامی داشتند، توجه‌شان را به کمک‌های بشردوستانه کشانده و در حال انجام کمک‌های هنگفت به این کشور استند؛ اما به میزان بدشدن وضعیت در میدان‌های نبرد، دزدی از پول بیت‌المال نیز افزایش می‌یابد و بسیاری از کسانی که در چرخه‌ی قدرت، صلاحیت کلیدی دارند، پول‌هایی که وارد این کشور می‌شود را به شیوه‌های مختلف به کشورهای بیرونی انتقال داده و سرمایه‌گذای می‌کنند تا در فرصتی که افغانستان دیگر جای زندگی برای‌شان نبود، خودشان را نیز از این کشور بیرون کشیده و به ویلاها و قصرهای‌شان برسانند.
این که حتا انتظار داشته باشیم که در شرایط حساس کنونی، دولت باید تلاش کند با کمک صادقانه به مردم، حمایت مردمی‌اش را تقویت کرده و از سقوط به دست طالبان نجات بدهد، انتظاری است زیادی؛ چون، تجربه نشان داده است که دولت، هیچ‌گاه تنگنای مردمی و سیاسی‌اش را نشناخته و درست در زمانی که برای منافع خودش دست‌کم باید مردم را نگه می‌داشته، کاری کرده است که به نارضایتی بیش‌تر مردم، افزایش چالش و تنگ‌ترشدن عرصه‌ی دولت‌داری‌اش انجامیده است.
حالا که نیروهای ناتو در حال خارج‌شدن است، وضعیت از آن‌چه که تا اکنون بوده نیز، بدتر خواهد شد؛ چون، جنگ روانی‌ای که با خروج ناتو در گرفته است، نگرانی‌ها را بیش‌تر کرده و نگرانی‌ بیش‌تر، به این معنا است دزدهای بیت‌المال را هارتر می‌کند و بیش از پیش، تلاش خواهند کرد از هر طریقی که می‌شود، پول بیش‌تری پس بیندازند و برای روزهای فرارشان نگه دارند.
تنها حربه‌ای که می‌تواند در شرایط موجود دولت را حفظ کند و از سقوط نجات بدهد، عمل‌کرد صادقانه‌ی دولت است که هرچند بعید به نظر می‌رسد؛ اما، اگر دولت، بتواند برای حیثیت ازدست‌رفته‌اش کاری کند، راهی جز این ندارد. شناسایی افراد و ساحات آسیب‌پذیر به لحاظ اقتصادی، آوردن شفافیت در کمک‌رسانی و نشان‌دادن حسن نیت و صداقت نسبت به مردم، حتا اگر در حد نیرنگ کوتاه‌مدت هم باشد، می‌تواند موقف دولت در مقابل طالبان را بازتعریف کرده و در جایگاه بهتری قرار دهد؛ چون، سال بدی به لحاظ اقتصادی پیش روی افغانستان قرار گرفته و بدون شک، سمتی که بتواند به کمک مردم برسد، نزد مردم مقبولیت بیش‌تر یافته و قابل دفاع خواهد بود.