درنگ ِکوتاه بر نسل‌های دانشگاه‌ها در نظام تحصیلات عالی

صبح کابل
درنگ ِکوتاه  بر نسل‌های دانشگاه‌ها در نظام تحصیلات عالی

نویسنده: دکتر عارف نعیم‌زاد

دانشـگاه، به عنـوان مرکـز آمـوزش تحصیلات عالی در چرخه‌ی حیات‌ساز انسانی محسوب می‌شود و با توجه به هدف، نقش، خروجی‌ها، دیدگاه و مأموریت دانشـگاه‌ها در نسل‌های مختلف و بر اساس شرایط محیطی در جوامع مختلف، تغییراتی را به همراه بوده است.
در نسل‌های امروزی دانشگاه‌ها، افزایش رقابت و بهره‌برداری از آموزه‌ها و دانش در کنار آموزش و تحقیـق اهمیت پیدا می‌کند و تلاش در جهت تأمین ارتبـاط مستمر بیـن صنعت و دانشگاه‌ها قوت می‌گیرد.
نگاهی به پیشینه‌ی دانشگاه‌ها و سیر تحولات نظام آموزش تحصیلات عالی، نشان‌دهنده‌ی این موضوع است که دانشگاه‌ها مثل سایر بخش‌های جامعه همراه با روند تغییرات در جوامـع بشری، دگرگونی‌هایی در نقش و کارکردهای خود داشته و در تلاش بوده اند خود را با الزامات و نقش‌های جدید سازگار کنند.
گذری برنسل‌های دانشگاه‌ها
۱- دانشگاه‌های نسل اول: در اوایل، دانشگاه‌ها تدریس را وظیفه‌ی اصلی خود می‌دانستند؛ اگر چـه در دانشگاه‌های قبل از قـرن نوزدهم، علاوه بر آموزش و تدریس، تربیت هم مطرح بوده است؛ اما روش آموختن متکی بر حافظه‌سپاری و غیراستدلالی بود. نقش اصلی دانشگاه‌های نسل اول، آمـوزش نیروی انسـانی بوده؛ و این نسل از دانشگاه‌ها، دانشگاه‌های آموزش‌محور بودند. فعالیت‌های آموزشی در دانشگاه‌های نسل اول، بر توسعه‌ی انسانی متمرکز بوده و به طور کلی آموزش، وسیله‌ای برای شناسایی مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه و ارائه‌ی راه‌های حل مربوطه بوده است. فعالیت آموزشی از مهم‌ترین مشخصه‌های مورد انتظار در محیط‌های دانشگاه‌های نسل اول بود.
۲-دانشگاه‌های نسل دوم: تغییر و تحول در شرایط و نیازهای جوامع، موجب تغییر و تحول در مأموریت دانشگاه‌ها شد. مأموریت اولیه‌ی دانشگاه (آموزش)، بـه سمت تحقیق و پژوهش هدایت شد و پژوهش، افزون بر وظیفه‌ی سنتی آموزش، به کارکردهای دانشگاه افزوده شد. در دانشگاه‌های نسل دوم که دانشگاه‌های پژوهش‌محور تلقی می‌شود؛ رشد و توسعه‌ی علمی از طریق پژوهش حاصل مـی‌شود و در سایه‌ی توسعه تفکر پژوهشی بود که کشورها به تولید علم و اندشیه‌ورزی پرداختند. در این دانشگاه‌ها، تحریک اساتید برای درگیر شدن بیشتر با فعالیت‌هـای پژوهشی به عنوان یک بخش برجسته از سیاست‌های آموزشی در جوامع رو به رشد، افزایش یافت.
اگرچه دانشگاه نسل دوم مزایای خود را دارد؛ اما دریافت بودجه‌ی کافی برای انجام تحقیق دائما به عنوان یک چالش مطرح است. در دوره‌ی دانشگاه‌های نسل دوم، دانشگاه‌ها دانش اولیه را تولید می‌کنند؛ در حالی که شرکت‌ها و مؤسسات کاربردی، دانش تولیدشده را به یک کاربرد علمی تبدیل می‌کنند. این دیدگاه پاسخ‌گوی نیازهای آن زمان بوده است. در حال حاضر، این مدل پاسخ‌گوی همه نیازها نیست و باید یک مدل جدید در خصوص دانشگاه‌ها مطرح شود.
۳-دانشگاه‌های نسل سوم: کم‌بود بودجه برای پژوهش، تأثیری عمیقی بر نقش و کارکرد دانشگاه‌های نسل دوم به جای گذاشت. دانشگاه‌ها دیگر نمی‌توانستند متکی به بودجه‌های تخصیص یافته‌ی دولتـی و بدون توجه به مسائل اقتصادی و بازگشت سرمایه، به انجام پژوهش‌های علمی-کاربردی مبادرت ورزند. این باعـث شد تا دانشگاه‌ها برای دستیابی به بخش‌های خصوصی برای کسب سرمایه‌هـای بیشتر، بـه فعالیـت‌هـای تجاری و کسب و کار، روی آورند. مدل دانشگاه‌هـای نسل سوم، بـا عنـوان دانشـگاه‌های کارآفرین، رهبری آموزش‌های کارآفرینی را عهده‌دار شدند. کارآفرینی عامل محـرک اقتصادی کشورهای پیشرفته و در حال توسعه است.
دانشگاه کارآفرین، به دانشگاهی گفته می شود که:
۱-پـژوهش کارآفرینی را در دانشگاه انجام دهند.
۲-از انتقال فن‌آوری بهره‌مند باشند.
۳- محصولات جدیـد صنعتی- تولیدی در آن به وجود بیاید.
۴- شرایط محیطی مناسب در آن حکم‌فرما باشد و ایده‌های نوآوری در آن ایجاد شود.
با این همه، دانشگاه کارآفرین با محوریت علوم انجنیری، از دانش بازار بهـره‌مند است و از تجارب افراد صاحب تجربه در بازار بهره می‌برد؛ وجود افراد توانا، شایسته، علاقه‌مند و خـلاق در این دانشگاه‌ها ضروری است.
در دانشگاه‌های نسل سوم، دانشگاه‌هایی که می‌خواهند تحقیقات علمی پیشرفته را ادامه دهند، به دنبال جایگزینی برای دولت‌هایی استند که توان حمایت از هزینه‌ی تحقیقاتی با بودجه‌های بالا را ندارند و در نتیجه، همواره به دنبال همکاری با شرکت‌های فن‌آوری‌محور برجسته در سراسر جهان می‌باشند.
در نسل سوم دانشگاه‌ها، خارج شدن دانشگاه‌ها از حالت بومی، توسعه‌ی فرصت‌های تحصیل در خارج از کشور و رقابت دانشگاه‌ها برای جذب بهترین دانشجویان، جزو الزامات پنداشته می‌شود و دانشگاه‌ها به ابزاری صریح برای توسعه‌ی اقتصادی در اقتصاد دانش بنیان تبدیل می‌شوند. دانشگاه‌های نسل سوم، به طور جدی به بهره‌برداری و تجاری‌سازی دانشی که تولید کرده اند، می‌پردازند و هدف شان از اهمیتی یک‌سان با دو هدف آموزشی و تحقیقاتی برخوردار است.
در این نسل، تحقیق و توسعه است که بین تحقیقات علمی و صنعتی قرار می‌گیرد و با هر دو ارتباط برقرار می‌کند. اگرچه صنعت و بازار، چالش‌هایی را برای پژوهش‌های علمی و صنعتی فراراه دانشگاه‌ها به‌ وجود می آورند؛ اما از آنجا که فعالیت‌های تحقیق و توسعه، بسیاری را به دانشگاه‌ها و شرکت‌های صنعتی اختصاص می‌دهند، فرصت‌های بزرگی را نیز ایجاد می‌کنند .
امروزه، حرکت به سمت دانشگاه نسل سوم هم حرکت اجتناب‌ناپذیر است؛ زیرا روند‌هایی را که مدل نسل دومی را از بین می‌برند، نمی‌توان نادیده گرفت. در مدل نسل دومی، عدم امکان اداره‌ی دانشگاه‌ها به روش سنتی به دلیل افزایش تعداد محصلان مشکل‌تر شده، فرآیند جهانی شدن بر دانشگاه تأثیر می‌گذارد و منجر به رقابت جهانی در سه حوزه‌ی دانشجویان، استادان و قراردادهای تحقیقاتی شده است. ظهور تحقیقات بین‌رشته‌ای و اصطکاک‌های حاصل از آن به عنوان چالش جدید ظهور کرده، تحقیقات پیشرفته و مدرن با توجه به عدم دسترسی به منابع ناممکن و چالش‌های ناشی تحقیقاتی، خارج از دانشگاه ایجاد می‌شوند.
دانشگاه‌های نسل سوم، دانشگاه‌های شبکه‌ای استند که با صنعت، بخش تحقیق و توسعه‌ی خصوصی، سرمایه‌گذاران، ارائه‌دهندگان خدمات حرفه‌ای و سایر دانشگاه‌ها به صورت دانش بنیان، در یک بازار ملی و بین‌المللی رقابتی فعالیت می‌کنند.
دانشگاه‌های نسل سوم، مجموعه‌ای از علوم و خلاقیت را به عنوان یک نیروی محرک، که از اهمیتی یک‌سان با روش علمی منطقی برخوردار است، در نظر می‌گیرند و در یک محیط بین‌المللی با طیف وسیعی از استادان و دانش‌جویان کار می‌کنند.
دانشگاه‌های نسل سوم تأمین مالی خود را از طریق تأمین مالی خارجی به جای تأمین مالی داخلی، تأمین می‌کنند .تأمین مالی داخلی مربوط به ایجاد ظرفیت است که سپس با یک سیستم بازرسی دولتی ترکیب می‌شود. تأمین مالی خارجی یعنی تمویل تحقیقاتی به مزایده گذاشته می‌شود. هر دانشگاه می‌تواند شرکت کند و تنها بهترین پیشنهادهای تحقیقاتی برنده خواهند شد.
دانشگاه‌های نسل سوم، شرکت‌های تجاری نیستند که در آن‌ها همه چیز در جهت به حداکثر رساندن سود کمک می‌کند؛ بلکه، دانشگاه به مأموریتش برای ایجاد دانش جدید و تبدیل آموزش به بخشی از فرایند تولید دانش ادامه می‌دهد. این مأموریتی است که باید در راستای دنیای امروز انجام شود.
۴-دانشگاه‌های نسل چهارم: دانشگاه‌های نسـل چهـارم؛ دانشـگاه‌هـایی بـا مأموریـت آموزشـی، پژوهشی، کارآفرینی و مبتنی بر فن‌آوری نرم استند. اساس فن‌آوری نرم به عنوان یک مقوله‌ی جدید؛ نگرش همگان را نسبت به صنعت، تولید، پژوهش، آموزش، بازاریـابی، کسب وکـار و حتا امنیت و دفاع تغییر داده است.. بخش بسیار بزرگی از فن‌آوری‌های نرم متکی، بـه دانش‌هایی اسـت که در حوزه‌ی علوم انسانی و اجتماعی گسترده شده اند. کشورهای پیش‌رفته از توجـه بـه گسـترش مرزهـای دانش؛ به تولید انواع فن‌آوری‌های انسانی، فرهنگی و آموزشی روی آورده اند که به صورت تجاری شده در بخش‌های مختلف جهت رفع مشکلات و تعالی و توسعه‌ی جامعـه از آن‌ها بهره گرفته اند. دانشگاه‌های نسل چهارم، علاوه بر داشتن کارکردهای سه نسل قبلی دانشگاه‌ها، برای علوم انسانی و فن‌آوری‌های نرم نیز برنامه دارند.


در نسـل چهـارم دانشـگاه‌ها، ارزش بر مبنای مشارکت راهبردی، کارآفرینی و میزان جذب سهم درآمـد از منابع خارجی و هدایت و رهبری و هم‌چنین میزان تأثیرگذاری بـر سایر عوامل در جوامع تعریف می‌شوند. آموزش بر اساس نیاز جامعـه و دانش‌جو انجـام می‌شـود و حـل چالش‌هـای جامعه به عنوان مبنا‌های شاخص تحقیق و پژوهش در نظر گرفته می‌شود .
۵-دانشگاه‌های نسل پنجم: در دانشگاه‌های نسل پنجم، انسان‌سازی و تمدن‌سازی از ویژگی‌های دانشگاه‌ها به حساب می‌رود. در این نسل، فرد رشته‌ی مورد علاقه‌ی خود را عنوان می‌کند و متناسب به خواست فرد، امتحان از فرد گرفته شده و مشخص می‌شود که فرد استعداد و توانایی تحصیل در رشته‌ی مورد نظر را دارد یا نه. در این نسل تلاش می‌شود که دانشگاه‌ها از کمیت‌محوری (مدرک تحصیلی محض: لیسانس، ماستر، دوکتورا و فوق دوکتورا) به سوی کیفیت‌محوری (تحصیل‌یافت‌گان ماهر) حرکت کنند.
بحث و یافته‌ها
دانشگاه‌های نسل جدید، به علاوه‌ی انجـام مأموریت نسل‌های گذشته‌ی دانشگاه‌ها، مسؤولیت برآورده‌سازی نیازها و خواست‌های مبتنی بر جامعه را بر عهـده دارند. بارزترین تفاوت دانشگاه‌های نسل جدید، برخورداری از رویکرد راهبردی است که می‌تواند محیط کارکردی خود را به صورت فعال شکل دهد.
نتایـج حاصل از مطالعه‌ی دانشگاه‌های معتبر جهان نشان، می‌دهد کـه داشتن نظام آموزشی پایدار، روش‌های تحقیـق و پژوهـش جدید و شیوه‌های عملیاتی نوین، جزو الزامات حتمی است. دیدگاه‌های دانشگاه‌ها از رویکرد فهم ِمحض به مسؤولیت‌پذیری تغییر پیدا کـرده و مسؤولیت دانشگاه‌ها روی تأثیرگذاری در اقتصاد از طریق برآورده‌سازی خواسته و انتظارات جامعه، تعریف‌شدنی است.
ویژگی‌هـای دانشگاه‌های نسل‌های جدید، شامل نتایج تحقیقات باارزش علمی و حلال مشکلات، تأمین روابـط گسترده بـا سایر دانشگاه‌ها و ایجاد نقش اساسی در اقتصـاد محلی و جهانی؛ می‌شود. داشتن ژورنال‌های بین‌المللی، تدویر کنفرانـس‌های علمی و کسب شهرت علمی، از زمره‌ی موارد جانبی در دانشگاه‌های نسل جدید قلمداد می‌شود.
ایجاد مراکز کسب‌وکار جدید از طریق اختراعات دانشگاه‌ها و انتقال دانش بـه مؤسسات و شرکت‌ها، از جملـه راه‌کارهای تعاملی و ارتباط بـا صنعت است. ذهنیت‌دهی از طریـق تغییر نگرش‌هـای متولیان امور کشور و دانشگاه و هم‌چنین خواسته و انتظارات از دانشگاه، وظیفه و مسؤولیت‌پذیری را در دانشگاه‌ها تقویت کرده و با انگیزه می‌سازد.
از دید امروز، جامعه‌ی خلاق بهترین شانس برای شکل دادن بـه آینـده را از طریق دانشگاه‌ها دارد. دانشگاه‌ها می‌توانند مبنای درآمد خود را گسترش دهند، بـه توسعه‌ی اقتصاد محلی کمک کنند و بـا فعالیت‌هایی مثل مشـاوره، پشتیبانی و بهبود وضعیت را فراهم کنند.
حمایت از نوآوری و اختراعات به منظور حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی، از ویژگی‌هـای دانشگاه‌های نسـل سوم و چهارم بوده و دست‌یابی بـه روابط علمی فرامرزی در چهارچوب نیازها و خواست‌های بین‌المللی، در نسل‌های اخیر دانشگاه‌ها مشهود است.

جمع‌بندی
تجاری‌سازی، روشی است که می‌توان به واسطه‌ی آن دانشگاه را به اقتصاد پیوند داد و بـه خلق ثروت از نوآوری پرداخت. موفقیت در تجاری‌سازی تحقیقات دانشگاهی، مستلزم کنار هـم قرارگرفتن عوامل متعددی از جمله تفکر خلاق، مهارت مناسب، تفکـر کارآفرینی و منابع مالی، دانش کاربردی، مراکز پژوهشی، شرکت‌های دانش بنیان، قوانین و مقررات و منابع حمایتی می‌باشد.
امروزه دانشگاه‌های نسل جدیدتر باید در نظام تحصیلات عالی افغانستان جایگزین دانشگاه‌هـای نسل اولی شوند؛ تا نیازمندی‌های روز اجتماع را پاسخ‌گو باشند و بتوانند مسیر تجاری‌سازی تحقیقات در حوزه‌ی فن‌آوری‌هـای سخت و نرم را بـه شکل مطلوبی انجام دهند و استقلالیت مالی توأم با استقلالیت علمی شان زمینه‌سازی شود. سعی شود از ظرفیت‌های قانونی و حمایت‌های مالی و اعتباری به منظور تجاری‌سازی تحقیقات دانشگاهی نهایت استفاده به عمل آید.
بر وزارت تحصیلات عالی است تا سعی کند از ورود صنعت و بازار به دانشگاه و بالعکس، کارکردهای فن‌آوری‌های نرم به منظور حرکت در مسیر دانشگاه‌های نسل جدید، حرکت به سمت تغییر بنیادین در رشته‌های تحصیلی دانشگاهی و گسترش فرهنگ کارآفرینی و تفکر انتقادی، نهایت همکاری و حمایت را داشته باشند.