نویسنده: علی هزاره
امروز واقعن حالم خوب بود، کمی سرفه و کمی سردرد. گِرد چشم‌هایم گویا یک حلقه‌ی آتش است. هنوز باید استراحت کنیم تا قوای جسمی باز گردد. امروز دکترمان را دیدیم و او اطمینان داد که خطر رفع شده است و در دوره‌ی بعد از بیماری یا نقاهت هستیم.
صدیقه هم خوب است؛ اما هنوز عضلاتش درد دارد، دردهایش بیشتر در ناحیه‌ی تخته‌ی‌پشت است و بازوی چپ -او این درد را به درد زایمان تشبیه می‌کند-، البته دردها وقفه‌ای است و معمولن دوبار در روز، به سراغش می‌آید که درد سنگین‌تر در بعد از ظهر است.
من نسبت به او که حدود ۴ تا ۵ کیلو وزن کم کرده است، وضعم بهتر است و این نشان از اهمیت تغذیه‌ی مناسب در زمان بیماری دارد. ازآنجا که برخلاف سایر بیماری‌ها؛ مثل ریزش‌ها و سینه‌وبغل، مدت ابتلا در این بیماری بیشتر است، فکر می‌کنم که نباید زیاد به فکر پرهیزانه بود و بیشتر باید به فکر تقویت سلول‌های مبارز بدن بود، به این فکر کنیم که این ویروس شش‌ها را درگیر می‌کند که وظیفه‌ی اکسیژن‌رسانی را به عهده دارند و همزمان بیمار را به اسهال نیز دچار می‌کند، این یعنی سیستم جهاز هاضمه نمی‌تواند به اندازه‌ی کافی غذا را به منرال‌ها و انرژی بدل کند و اگر بیش از اندازه به فکر پرهیزانه باشیم، در واقع بدن را از دسترسی به بسیاری از منرال‌ها محروم کرده‌ایم.
ما در خلال این دوره، سعی کردیم غذایی که گلو را تحریک می‌کند و میزان سرفه را بالا می‌برد نخوریم، پس غذای سرخ شده کمتر و غذای آب‌پز شده بیشتر خوردیم، ادویه‌ی تند و مرچ را حذف کردیم و بسیار چربی نخوردیم؛ اما درست و بجا خوردیم. میوه بخشی جدا نشدنی از غذای روزانه بود و مایعات فراوان. از استراحت زیاد نترسیدیم؛ ولی همزمان سعی کردیم با کمی فعالیت فیزیکی، به گردش خونمان کمک کنیم.
داروها واقعن مؤثر بودند. جالب اینجا بود که خود دکترمان نیز به همین بیماری، مبتلا شده و همان سیستم دارویی را که برای خود تطبیق کرده بود را به ما داد. او دکتر بسیار مهربان و نازنینی است و من و صدیقه از این‌که بیمار او هستیم، خوش‌حالیم.
او، به ما اطمینان داد که تا دو روز دیگر، کاملن از خطر جسته و سلامت خود را باز خواهیم یافت. خواب به اندازه‌ی بسیار مهم است و داکتر تأکید کرد، به هر قیمتی که شده باید بخوابید و به بدن اجازه بدهید خود را بازسازی کند.
عزیزان، این بیماری ترسناک است؛ اما واقعن نباید ازش ترسید، با کنترل روحیه، تغذیه‌ی مناسب، باور داشتن به بدن هوش‌مند تان، اعتماد به پزشک و داشتن دوستانی خوب، می‌توانید آنرا شکست بدهید.
پ ن: نمی‌دانید که چه نقش بزرگی در بازیافتن سلامت ما داشتید، از همه سپاس‌گزاریم.
