بازار مافیایی شهر؛ چرا اموالی که می‌خریم، کم‌کیفیت است؟

طاهر احمدی
بازار مافیایی شهر؛ چرا اموالی که می‌خریم، کم‌کیفیت است؟

افغانستان کشوری است عقب‌افتاده که سال‌های سال را در فقر و جنگ زندگی کرده که باعث شده نتواند به مسیر توسعه وارد شود. پس از سقوط طالبان و روی‌ کار آمدن حکومت کرزی، امیدواری‌هایی ایجاد شد تا کشور بتواند به‌سوی توسعه حرکت کند. توسعه و ترقی آن‌گونه که انتظار می‌رفت، پیش نیامد؛ اما تا حدودی تجارت و اقتصاد، حداقل در چند ولایت و چند شهر رشد کرد.
شهر کابل یکی از شهر‌هایی است که ممکن است در مقایسه با تمام شهرها و ولایات بیش‌ترین رشد را در بخش تجارت و توسعه را تجربه کرده باشد. در این شهر با آن‌که تولیدات خارجی به‌صورت انبوه وارد شده و در میان باشندگان آن پخش می‌شود؛ اما شکایت از کیفیت پایین این مواد در شهر، همیشه سر زبان‌ها بوده است.
باری یک فروشنده، می‌خواست چیزی را بیشتر از قیمت معمول به ‌فروش برساند و دلیلش هم آن بود که می‌گفت: «اِی سفارش خود تاجران جاپانی است.» حرف او تا جایی حرف درستی بود. اشیایی که در بازارهای افغانستان و بخصوص در شهر کابل، از کمپنی‌های جهانی به فروش می‌رسد، به‌طور معمول ارزش کمتری نسبت به همان جنس و از همان کمپنی در بیرون از کشور دارد. گاهی اندیشیده‌اید که چرا چنین است؟! شاید اولین فکری که در ذهن شما برسد، این باشد که افغانستان کشور فقیر است و مردمانش توانایی پرداخت پول بیشتر، برای جنس‌های باکیفیت‌تر را ندارند. ظاهراً این فکر در میان مردم جاافتاده و قبول شده است. معلوم نیست این فکر تا چه حدی واقعیت داشته باشد.
بسیاری از شرکت‌های جهان در تلاش‌اند تا با تولید مخصوص به نشان تجاری مختص به خود «برند» معروف شوند. مثلاً؛ شرکت تولید ماشین هندا به چنین چیزی دست یافته است. همین امر باعث می‌شود که کمپنی‌های مشهور و بزرگ جهان برای حفظ ثبات نشان تجاری‌شان، مبارزه کنند. به این منظور حداقل خود کمپنی‌های تولید‌کننده نمی‌خواهند با تولید اشیای کم‌کیفیت، به نشان تجاری‌شان لطمه وارد کنند.
توریستن وبلن، جامعه‌شناس قرن نوزدهم، به این باور است که سرمایه‌گذاری مانع صنعت (تولید) است، نه توسعه‌دهنده‌ی آن. این دانشمند امریکایی به این باور است که رهبران تجارت به‌جای تولید، به فعالیت‌های سخت احتکار کردن، سر جای خود ماندن و تسلیم نشدن می‌پردازند. به این صورت منافع تاجران در سود فروش است، نه کیفیت اجناس و تولید آن‌ها. در نظریات وبلن، تجارت در مقابل صنعت قرار می‌گیرد و با کنترل عرضه اجناس، از صنعت و تولید‌کنندگان بهره‌کشی می‌کنند. او حتا واضح می‌گوید: «رهبران تجاری آگاهانه مسئول رکودها هستند.»
نظر به گفته‌های وبلن، در دنیای فعلی شرکت‌های تولیدی توانایی تولید انبوه اجناس باکیفیت خوب را دارند؛ تنها بازرگان‌ها هستند که مانع تولید انبوه و پایین آمدن قیمت‌ها هستند.
حقیقت‌ دیگری را نیز نباید از یاد برد که بسیاری از تولید‌کننده‌ها با راه‌اندازی تجارت‌های بین‌المللی، توازن صنعت و تجارت را به‌خوبی حفظ می‌کند. به این صورت، توازن قیمت‌ها با کنترل تولید، حفظ می‌شود.
پایین آوردن کیفیت اجناس به سود هیچ شرکت تولیدی نیست؛ چون شرکت‌های تولیدی به‌قدر کافی فعال هستند که در میان‌شان رقابت راه افتد. با پایین آمدن کیفیت‌ یک نشان تجاری، ارزش تولیدات شرکت پایین می‌آید و این به سقوط شرکت کمک می‌کند. در این شکی نیست که هیچ سازمانی، خواستار سقوط خودش نیست؛ پس بخواهیم یا نخواهیم، رهبران تولید، نمی‌خواهند با پایین آوردن کیفیت‌ها به سقوط خودشان کمک کنند. در این صورت چگونه ممکن می‌شود که اجناس کم‌کیفیت؛ از ادویه‌ها گرفته تا وسایل برقی بازارهای افغانستان، به‌خصوص شهر کابل را پر کرده است.
تنها توضیحی که می‌توان برای وضعیت موجود داشت این است که؛ به دلایل مختلفی از جمله ناامنی‌ها و دورافتادگی افغانستان از حوزه فعالیت‌های تولیدی و تجاری، باعث شده است که شرکت‌های تولید انبوه در بیرون از کشور، بر بازارهای ما نظارت چندانی نداشته باشد. از طرف دیگر، شرکت‌های تولیدی در داخل به‌اندازه‌ای نیست که بر بازارهای داخلی غالب شود. ما در زمانی که اشیای زیادی نیاز داریم؛ اما نمی‌توانیم خود تولید انبوه داشته باشیم. از طرف دیگر، شرکت‌های فراملیتی با آن‌که اموال‌شان داخل افغانستان وارد می‌شود؛ اما این ساحه از نظارت جدی‌ آن‌ها خارج است. در نتیجه پای تاجران و تولیدکنندگانِ فرصت‌طلب به میدان کشیده می‌شود.
تاجران فرصت‌طلب که اکثریت مطلق‌شان افغانستانی هستند، با تولیدکنندگان نوپای خارجی که غرق در رقابت تجارتی قرار گرفته‌اند، تبانی کرده و اموال کم‌کیفیت را وارد بازارها می‌کنند. فقط کافی است اندکی در مورد شرکت‌های بزرگ دنیا، اشیایی که تولید می‌کنند و اشیایی که به ‌نام‌شان در کابل به فروش می‌رسد، تحقیق کنید. مثلاً روی نشان تجاری پرزه‌جات گوشی‌های سامسونگ را می‌پوشانند که مبادا در مسیر رسیدن به افغانستان افشا شده و مورد پیگرد قرار بگیرد. همین اجناس کم‌کیفیت، اما در شهر کابل و دیگر بازار‌های افغانستان با خیال راحت به فروش می‌رسد.
در بیرون از افغانستان نیز شرکت‌های کوچکی که به‌شدت مایل به تداوم فعالیت و بزرگ شدن‌شان هستند، مایل به شریک ‌شدن، به سود تجارت هستند. این‌ها به‌نام دیگر شرکت‌ها جنس تولید کرده و از نام آن‌ها سوءاستفاده می‌کنند. این کار از یک‌سو آن‌ها را در سود تجارت شریک می‌کند، از سوی دیگر، در بازارهای جدید به‌کار شرکت‌های بزرگ لطمه می‌زنند. در مقابل خود شرکت‌های رقیب یا نوپا، با نشان تجارتی متفاوت‌تری وارد عرصه می‌شود. این‌ها، اما در مقایسه به‌ شرکت‌های بزرگ تولید انبوه، کوچک‌تر از آن‌ هستند که بتوانند به‌آسانی تبدیل به نشان تجاری مستقلی شوند؛ اما ذات مبارزات اقتصادی سرمایه‌داری آن است؛ تا زمانی که امیدی برای پیروزی است، تلاش صورت می‌گیرد.
البته احتمال دیگری نیز است که شرکت‌های تولیدی رقیب نیز ممکن است با نشان تجاری رقیب، اجناس کم‌کیفیت‌تر تولید کنند. زمانی که تجاری برای خرید این‌گونه اجناس، وجود داشته باشد، هیچ مانع خود بازدارنده‌ای نیست که شرکت‌ها را از این کار منع کند، مگر قانون! قانون تا آن‌جا بازدارنده است که بتواند حاکم باشد. در شهر کابل و دیگر بازارهای افغانستان به‌آسانی می‌توان قوانین تجاری را نادیده گرفت؛ آن‌هم در خصوص شرکت‌های تولیدی فراملیتی.
وضعیتی که در کابل حاکم است، ممکن در بسیاری از شهرهای جهان سوم که زمینه‌ی فروش چنین اجناسی باشد، جریان داشته باشد.
کشورهای توسعه‌نیافته که نمی‌توانند اجناس مورد ضرورت خودشان را تولید کنند؛ میان تاجر و تولیدکننده، فاصله‌ی فاحشی وجود دارد؛ در حالی‌که در کشورهای پیشرفته رابطه‌ی نزدیکی میان تاجر و تولیدکننده وجود دارد. در بسیاری موارد، بخشی از کار تولیدکننده را فروش و تجارت اموالش تشکیل می‌دهد. رابطه‌‌ی تولیدکننده و تاجر، با نظارت دولت، توازن کیفیت و قیمت‌ها تا حد قابل قبولی حفظ می‌شود.
کابل اما شهری است که بیشترین اموال مورد ضرورت مردم در آن، از خارج کشور وارد می‌شود. این کار را هیچ‌کسی جز تاجران افغانستانی انجام نمی‌دهند. به این صورت متوجه می‌شویم که میان تولید‌کننده و تاجر فاصله‌ی قابل‌توجهی وجود دارد و تنها نقطه‌ی مشترک تولید‌کننده و تاجر، شریک بودن در سود است. از جانب دیگر، نظارتی بر این بازار وجود ندارد که بتواند از این وضعیت جلوگیری کند. در چنین زمینه‌ای اجناس با کمترین کیفیت و قیمت نسبتاً پایین به فروش می‌رسد. همین مسئله مانع بزرگی در برابر کارخانه‌های تولیدی داخلی‌ای که به کار آغاز می‌کنند، نیز است که بحث مفصل و مخصوص خود را می‌خواهد.
به این صورت، وقتی اموالی کم‌کیفیت از فروشگاه‌های کابل می‌خرید، تولید‌کننده را مقصر ندانید؛ این وضعیتی است که تاجران خود ما به وجود آورده است.