نویسنده: سید نورالله عالمی
اثرهای منفى و زيانبار سينما و تلويزيون به تناسب خصوصيات روانى، روحى و زمينههاى اجتماعى اشخاص، مىتواند مستقيم و يا غير مستقيم باشد؛ اين اثرگذارى، وابستگى تام به مجموعهی عوامل اجتماعى و فردى دارد. تأثيرهای غيرمستقيم آن روى افراد عبارت اند: از ايجاد نيازهاى كاذب و تمايلات و كششهاى عاطفى و جنسى، علاقه به جاه، مقام، ثروت و قدرت كه هيچگاه همآهنگى و تناسبى با شرايط فرد نداشته و غيرواقعى است.
رسانهها و وسایل ارتباط جمعى از اين جهت داراى ارزش و اهميت اند كه مورد استفادهی عموم مردم خصوصا جوانان قرار دارند و خصوصيات القاكنندگى و تلقينى فراوان بر روى بيننده دارند و باعث شكلگرفتن شخصيت كاذب و رفتارهاى مصنوعی در افراد مىشوند.
بنابراين، برنامهها، فیلمها و سريالها بايد داراى جنبههاى آموزشى و تربيتى و اخلاقى باشد و فقط جنبهی تجارتى نداشته باشد. يك فیلم و سريال خوب، نه تنها باعث تفريح و سرگرمى افراد، بلكه مكمِل اطلاعات و دادههاى مثبت آنها و تعالى فكرى و اجتماعى افراد مىشود. امروزه تلويزيون و سينما مرزهاى سياسى بين كشورها را در نورديده و استفاده از عقايد و افكار گوناگون، شيوههاى زندگى و فرهنگهاى مختلف را با هزينهی بسيار كم در مدت كوتاه، براى افراد فراهم كرده است؛ اين امر هم موجب تضاد فرهنگ بومى در نسل گذشته و جديد مىشود.
در فیلمها و سريالها صحنههاى خشونت، عصيان، قانونشكنى، عياشى، شهوترانى، پرخاشگرى، تجملگرایى، مالپرستى، ارضاى غرور و ترويج قدرتطلبى تبليغ وترويج مىشود و زمينههاى ارتكاب جرائم را فراهم مىكند.
سينما و تلويزيون، در ميان نوجوانان و جوانان، از لحاظ الگودهى، نقش بسيار مهمى را ايفا مىكند؛ زيرا اين گروه از افراد، در مسیر اجتماعى شدن، به طور مداوم از محيط اطراف خود كسب تجربه كرده و از ديگران الگو مىگيرند. لذا تأثير سينما و تلويزيون را در جرايم روی نوجوانان و جوانان نمىتوان ناديده گرفت. بسيارى از پژوهشگران معاصر جرمشناسى، فیلمهاى سينمايى و تلويزيونى را يكى از عوامل مهم جرم و جنايت در جوامع مختلف مىدانند. از جمله «شارلكولار» يكی از جرمشناسان مطرح سوئيس، طى مقالهاى در همين زمينه نوشته است: «فیلمهاى سينمايى و تلويزيون در حال حاضر، به صورت يكى از عوامل مهم انحراف و فساد اجتماعى جوانان ما، در آمده است. متأسفانه كارگردانان و تهيهكنندگان امروزى، بيش از پيش به انتخاب سوژههاى شهوانى و منحرفكننده پرداخته و تهيهی فیلم را يك منبع جلب منفعت براى خود ساخته اند.» بايد اذعان داشت كه امروزه بيشتر فیلمهاى سينمايى و سريالهاى تلويزيونى در افغانستان، مملو از صحنههاى قتل و جنايت، يا تجاوز و انحرافات جنسى است.
مسلم است كه اين گونه صحنههاى سينمايى، سرمشق بسيار بدى براى جوانان و نوجوانان ما به شمار مىرود؛ زيرا تماشاگران فیلمها و سريالهاى سينمايى، عموما با هنرپيشهی قهرمان فیلم همذاتپندارى كرده و بعدها در موقعيتهاى مناسب، دست به اعمال مشابه زده و مرتكب حركاتى مىشوند كه غالبا عنوان جرم يا جنايت دارد. شايان ذكر است در كشور ما در اين اواخر سريالهایی به نشر ميرسد كه بيشتر جوانان و نوجوانان از آن الگوبردارى ميكنند.
امروزه جوانان و نوجوانان با تقليد از سريال «چقُر» در خيابانها رفتار افراد همان سريال را انجام ميدهند. بعضى مناطق در شهر كابل به نام چقُـر نامگذارى شده؛ يعنى آن جا خبرى از دولت و حاكميت قانون نيست. مورد ديگر اين تقليدها؛ مماتى سالنگ است؛ شخصى كه پايههاى برق را در سالنگ منفجر کرد. اين شخص با الگوبردارى و تقليد از سريال پولاد علمدار، اين اسم را روی خود گذاشته بود. فیلمها و سريالها به دو گونهی مستقيم و غيرمستقيم بر روى تماشاگران تأثير مىگذارد. اثر غيرمستقيم فيلمها به مراتب زيانبخشتر از اثر مستقيم آنها است؛ زيرا فیلم تحريكات بسيارى در ذهن بيننده ايجاد مىكند و غالبا انديشهی ارتكاب جرم را در وى مىپروراند؛ ولى آن جرم فورا واقع نمىشود، بلكه برخى از اين انديشهها به تدريج از بين مىرود و برخى ديگر در ضمير ناخودآگاه شخص مىماند تا شرايط مساعد ظهور آنها فراهم شود.
مصداقهایى با تأثيرات سوء و زيانبار فیلمهاى سينمايى و تلويزيونى در نوجوانان و جوانان:
۱- امروز اگر سرى به كوچه و پسكوچههاى شهر كابل بزنيم، بيشتر از هر چيزى به علامت چقُر بر ديوارها روبهرو ميشویم كه بيشتر مقلدان اين كار، جوانان و نوجوانان اند. اين سريال كه در يكى از رسانههاى تصويرى در افغانستان به نشر ميرسد؛ جوانان و نوجوانان با تقليد و الگوگيرى از اين سريال، خود را در قوارهی بازیگران همين سريال میبینند. بعضى مناطق در افغانستان به نام چقر مسما شده كه اين ميتواند يك پيام داشته باشد (در اين مناطق قانون حاكميت ندارد و مردمان اين جا تابع قانون خودشان استند.)
از زمان نشر اين سريال تا امروز، دهها صفحه در فيسبوك به نام چقُر ساخته شده است. «گابريل تارد» يكی از جرمشناسان مطرح در حوزهی جرمشناسى، منشأ ارتكاب جرم را تقليد ميدانست؛ «تارد» اعتقاد داشت: «رفتار و اعمال هر فرد در اجتماع، ناشى از تقليد است، افراد با تقليد از عادتها و رفتار ديگران، روابط اجتماعى خود را بر قرار مىكنند.
۲- چندى پيش، جوان ديگرى با تقليد از سريال پولاد علمدار كه اسم خود را مماتى سالنگ گذاشته بود، پايهی برق وارداتى را در سالنگ منفجر کرد، با اين كار، چند روز مردم كابل برق نداشتند.
اين جوان با تقليد و الگو گيرى از سريال پولاد علمدار، يك گروه چندنفرى ساخته بود كه بيشتر دست به اعمال خرابكارانه بزند.
۳- يك جوان با تقليد از فیلم دراكولاى افسانهاى، گلوى يك طفل ششساله را با دندان دريده و خونش را مكيده است كه عمر جاويدان بگيرد.
۴- يك نمونه تقليد از فیلمها در تركيه اتفاق افتاده است؛ پسر بچهی ٩سالهاى با ديدن يك فیلم شعبدهبازى، خواهر كوچكتر خود را كشته است تا دوباره او را زنده کند.
۵- با تقليد از سريال «ساعت خوش» بسيارى از كودكان بالشهاى خانه را به سر هم كوبيده و موجب خرابی و خسارت در خانواده شده بودند.
۶- با تقلید از یک سریال مافیایی، دو جوان، فرزند یکی از اقوام خود را به گروگان گرفته بودند.