تربيت جنسي کودکان را جدي بگيريد

خدیجه محمدی
تربيت جنسي کودکان را جدي بگيريد

به عنوان يک روان‌شناس و مشاور خانواده، پدر و مادران زيادی را ملاقات و مسائل زيادی را در امر تربيت فرزندان مشاهده کرده ‌ام؛ در مجموع به اين نتيجه رسيده ام که يکی از خلا‌های تربيتی، بی‌توجهی به تربيت جنسی از زمان کودکی است. عدم توجه به تربيت جنسی، می‌تواند پيامدهای زيادی را برای والدين و فرزند شان به بار بياورد. اين بی‌توجهی و ناآگاهی، می‌تواند به شکل رفتارهای تند، خشِن و واکنشی والدين در برابر کنجکاوی‌های جنسی طبيعی فرزند شان باشد، می‌تواند به شکل عدم نظارت صحيح بر فرزند و روابط او باشد يا می‌تواند عدم آموزش به فرزندان در مورد مسائل ضروری‌ای که در هر سن بايد بدانند، باشد. همه‌ی اين مسائل، احتمال خطرات جنسی را در فرزندان افزايش می‌دهد.

بارها دختران و بانوان را ملاقات کردم که گاهی برای نخستین‌بار موضوع آزار جنسی در دوران کودکی خود را مطرح کردند و از افکار، احساسات و هيجانات تلخ خود گفته اند؛ اين نمونه‌ای است از پيامدهای ناخوشايند بی‌توجهی به تربيت جنسی. در اين مطلب، به طور مختصر به ماهيت تربيت جنسی و اهمیت آن برای کودک و سلامت روانی و جنسی کودک پرداخته شده است.

تربيت، همه‌جانبه است. فرزند شما بايد در همه‌ی ابعاد، مورد تربيت و پرورش قرار بگيرد؛ نه فقط در جنبه‌ی ذهنی و جسمی. غالبا ً با ابعاد جسمانی، روان‌شناختی، ذهنی، اجتماعی و معنوی آشنا استيم. يکی از ابعاد مهم تربيتی، تربيت جنسی است. اين بُعدی است که مورد غفلت قرار گرفته است؛ غفلتی که می‌تواند پيامدهای ناخوشايند و حتا خطرناکی برای فرزندان، به ويژه در جامعه‌ی امروزی به بار آورد. برداشت نادرست از تربيت جنسی، موجب می‌شود تا بسياری از والدين تصور کنند که منظور از تربيت جنسی، آموزش مسايل جنسی و گفت‌وگو با کودک در مورد نحوه‌ی برقراری رابطه‌ی جنسی است. هر چند، آموزش نقش مهمی در تربيت جنسی دارد؛ اما به هيچ عنوان تربيت جنسی به اين معنی نيست.

تربيت جنسی فرايندی است که طی آن، نگرش‌ها، باورها و ارزش‌ها در کودک شکل می‌گيرد و در تمام طول عمر، بر موضوعات مهمی مثل روابط بين فردی و عاطفی، صميميت، هويت و گرايش جنسی او تأثيرگذار است. در فرايند تربيت جنسی، رفتارها و مهارت‌های والدين در اين زمينه، کيفيت ارتباط با فرزند، ارائه‌ی اطلاعات مناسب، به جا و به موقع، از اهميت بسيار زيادی  برخوردار است.

سوءاستفاده‌ی جنسی، نزدیک‌تر از آن است که شما فکرش را می‌کنید. شما می‌توانید با سه گام ساده، باعث تغییر شوید و رفتارهای پُرخطر را به کودک خود بفهمانید.

 اگر کسی خواست اندام‌ خصوصی بدن او را ببیند یا خواست که به او نشان دهد، این نگاهِ پرخطر است. صحبت‌کردن در باره‌ی اندام خصوصی کودکان، حرفِ پرخطر است. اگر فرد سوءاستفاده‌گر خواست اندام خصوصی کودک را لمس کند، این عمل لمسِ پرخطر است. بردن کودک در مکان خلوت و خصوصی بدون اجازه‌ی پدر و مادر در تنهایی، ‌ِپرخطر است. بغل کردن کودک و فشردن او به شکلی نامناسب، بغل‌کردنِ پرخطر است.

گام دوم: اگر هر کدام از این رفتارها اتفاق افتاد، واکنش نشان دهید و در دفاع و حمایت از کودک ‌تان اقدام کنید.

گام سوم: این اطلاعات را به دیگران آموزش دهید. هر چقدر این آموزش‌ها گسترده‌تر باشد، زمینه‌های آزار و مشکلات جنسی در جامعه کمتر می‌شود.

در باره‌ی باورهای غلطی که والدین در مورد تربیت جنسی دارند، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱- روند تربیت جنسی باید مقطعی و در صورت لزوم در اوایل نوجوانی انجام گیرد.

۲- اگر فرزندم نمی‌پرسد پس نیازی به توضیح دادن نیست.

۳- شناخت موضوعات جنسی می‌تواند آسیب‌رسان باشد و باعث تحریک کودک شود.

 ۴-کودکان هیچ نوع احساس جنسی ندارند و موجودات جنسیتی نیستند.

۵- اگر کودکی رفتار یا گفتار جنسی مانند بزرگ‌سالان انجام می‌دهد، پس می‌داند این عمل چیست.

۶- تربیت جنسی در حد پاسخگویی به سوال‌های جنسی کودکان کافی است.

۷- والدین نیازی به یادگیری این مهارت ندارند و مربیان و معلمان می‌توانند جایگزین مناسبی برای آموزش باشند.

۸- کودک من در معرض سوء‌استفاده‌ی جنسی نیست.

در رابطه به آگاهی دادن جنسی به کودکان در سنین مختلف، می‌توان اطلاعات جنسی به کودکان را تقسیم‌بندی کرده و در هر سنی دادن اطلاعات به کودک متفاوت است؛ مثلا کودکان تا ۵ سالگی باید «نام صحیح اعضای بدن از جمله اعضای تناسلی را بدانند و درک کنند که نوزادان از رحم مادر متولد می‌شوند. مفهوم فضای خصوصی را هنگام تعویض لباس و رفتن به دست‌شویی بدانند، بتواند به راحتی با والدین یا فرد بزرگ‌سال قابل اعتماد دیگری در باره‌ی جنسیت صحبت کنند، نسبت به هویت مذکر و مؤنث خود عزت ‌نفس داشته باشد.»

کودک تا سن ۹سالگی باید بتواند تولید مثل حیوانات و گیاهان را به عنوان بخشی از چرخه‌ی حیات درک کند. در پاسخ به سوال‌های چون نوزادان از کجا می‌آیند؟ چطوری می‌روند در دل مادر؟ چطوری می‌آیند بیرون؟ چیزهایی شنیده باشد. از تفاوت بین دو جنس آگاه باشد و بتواند از واژگان صحیح برای اشاره به اندام تناسلی خود و جنس مخالف استفاده کند. مفاهیم مربوط به خانواده، یعنی پدر و مادرشدن را بفهمد. درک پایه‌ای از ایدز و بیماری‌های دیگری که از طریق رابطه‌ی جنسی منتقل می‌شود، داشته باشد؛ نسبت به سلامت و ایمنی خود احساس مسؤولیت کند. بتواند احساسات خود را با والدین یا افراد بزرگ‌سال قابل اعتماد در میان بگذارد.

کودکان ۹ تا ۱۳ سال باید جنسیت را به عنوان بخش طبیعی از زندگی درک کنند. با تغییرات طبیعی دخترها و پسرها در دوران بلوغ (عادت ماهیانه و احتلام) آشنا شوند. روند تولید مثل، از جمله مفاهیم آموزش جنسی را درک کنند. در باره‌ی انتقال ویروس ایدز و بیماری‌هایی که از طریق جنسی منتقل می‌شوند اطلاعات بیشتری به دست بیاورند. بدانند که سوء‌استفاده‌ی جنسی و عاطفی چیست و چگونه می‌توان آن ‌را تشخیص داد؟

پاسخ‌گویی به سوال‌های جنسی کودکان

پاسخ‌گویی به سوال‌های جنسی، شامل چهار مرحله می‌شود:

در مرحله‌ی اول از سوال کودک ‌تان استقبال کنید. مضطرب و شرمنده نشوید و موضوع را به شوخی و مسخرگی نگیرید. دقت کنید واقعیت را بگویید و در پاسخ دادن به سوال فرزند تان، طفره نروید. ‌در مرحله‌ی دوم می‌گوییم چه سوال خوبی! تو چی فکر می‌کنی؟ از میزان اطلاعات کودک سوال کنید. «چطور شد که این سوال برایت پیش آمد؟» اگر نگرش غلطی دارد، باید اصلاح شود. در مرحله‌ی سوم باید به او پاسخی ساده، کوتاه، قابل فهم و صادقانه داد و ضمنا فراموش نکنید اطلاعات پیش از حد ندهید. حداکثر ۲ یا ۳ جمله کفایت می‌کند. حتما ارزش‌های شخصی خود، مثل ارزش‌های مذهبی را هم بگویید. متوجه باشید که دروغ نگویید.

‌در مرحله‌ی آخر، میزان دریافت کودک و درک او را بررسی کنید. از کودک بخواهید دوباره تکرار کند. در صورت نیاز اصلاح مجدد کنید.

اگر کودک در معرض پیام‌های جنسی قرار گرفت چه باید کرد؟

در مورد کودکی که در معرض پیام‌های جنسی قرار گرفته است، در ابتدا مداخله در بحران کنید. صحنه را مدیریت کنید. از واکنش هیجانی، خشم، پرخاش‌گری و ترساندن کودک پرهیز کنید. با کودک صحبت و اعتمادسازی کنید. از مسأله فرار نکنید. بگذارید بداند شما قصد تنبیه او را ندارید. اعتماد کودک را جلب کنید. دریافت کودک را بررسی کنید. از او بپرسید چه دیده است. میزان اطلاعات او را جویا شوید. از بحث هدایت ‌شده استفاده کنید. اطلاعات کودک را اصلاح و امنیت او را فراهم کنید. اطلاعات درست و متناسب با سن کودک بدهید. بر رازداری، حریم خصوصی و تناسب رفتار با سن، تأکید کنید. تدابیر لازم برای پیش‌گیری و اتفاق افتادن مجدد را انجام دهید و در نهایت واکنش‌های هیجانی کودک را تا مدتی نادیده بگیرید و با ثبات رفتار کنید.»

در صورتي ‌که تربيت جنسی، مورد توجه والدين قرار نگيرد، احتمالا  کودک از احساس ارزش‌مندی و عزت نفس پايين برخوردار است و هويت جنسی ضعيفی دارد. در نتيجه نمی‌تواند در آينده ارتباط خوبی با نقش‌های جنسيتی مناسب خود داشته باشد. به طور خلاصه، دختر در آينده، از زن بودنش خوشحال نيست و پسر از مرد بودنش؛ زيرا به حدی که بايد احساس کفايت و توان‌مندی در رابطه با هم‌جنسان خود نمی‌کند. همه‌ی اين عوامل می‌تواند بر روابط بين فردی، عاطفی و اجتماعی کودک در حال و آينده تأثيرگذار باشد. علاوه بر آنچه گفته شد، جامعه‌ی امروزی، نسبت به گذشته بسيار تغيير کرده است. موقعيتی که کودکان امروز در آن رشد می‌کنند، قابل مقايسه با سال‌های گذشته نيست. به راحتی می‌توانيد سال‌های کودکی يا نوجوانی خود را به ياد بياوريد و تفاوت شرايط زندگی امروزی با گذشته را به وضوح ببينيد. در کنار همه‌ی مزيت‌هايی که رسانه‌ها و گسترش اطلاعات در دنيای امروزی دارد، خطراتی نيز به همراه دارد. فرزندان امروز در صورت غفلت، بی‌توجهی و عدم نظارت صحيح والدين، در معرض آسيب‌های جدی‌تری قرار دارند. روابط پرخطر و آسيب‌زا و دوستی‌های ناسالم، سوء استفاده‌های عاطفی و جنسی که در صورت عدم نظارت، به راحتی می‌تواند در محيط‌های مجازی و واقعی اتفاق بيفتد، بخشی از  اين خطرات است.

جمع بندی

پدر و مادر عزيز! با توجه به آنچه گفته شد، می‌دانيم که به ويژه در جامعه‌ی امروزی غفلت از تربيت جنسی می‌تواند پيامدهای ناخوشايند و البته خطرناکی را برای فرزندان به بار بياورد. چه بخواهيم و یا نخواهيم، امروزه پيغام‌های جنسی بيشتری نسبت به گذشته وجود دارد که فرزندان ما در معرض آن قرار می‌گيرند.

از رسانه‌ها و شبکه‌های ارتباط جمعی گرفته تا افرادی که در ارتباط با فرزندان استند. مطمئنا نظارت کامل بر همه‌ی آنچه فرزندان از محيط خود دريافت می‌کنند، امکان‌پذیر نيست. راه حل عاقلانه برای فرزندپروری در دنيای امروزی، آگاهی و داشتن مهارت است. يک پدر و مادر آگاه می‌دانند که بايد فرزند خود را برای حضور در همين اجتماع شايد پرخطر آماده کنند. می‌دانند که نبايد يک شيوه‌ی تربيتی تک‌بُعدی داشته باشند؛ آن‌ها به همه‌ی ابعاد تربيتی فرزند خود توجه نشان می‌دهند. تربيت جنسی فرزند شان را جدی می گيرند؛ زيرا می‌دانند، در اين صورت فرزندی با عزت نفس بالا خواهند داشت که مهارت تصميم‌گيری درست در روابط بين فردی، عاطفی و يا شرايط پر خطر را دارد. پدر و مادر آگاه می‌دانند که تربيت جنسی کارآمد، نه تنها احتمال خطراتی مثل سوءاستفاده‌ی جنسی را برای فرزندان در جامعه‌ی امروزی کمتر و او را برای زندگی سالم آماده میکند. جالب است بدانيد که بسياری از مشکلات موجود بين افراد در روابط عاطفی و زناشويی، ناشی از عدم تربيت صحيح جنسی و غفلت از آن در دوران کودکی است. اصولا اين افراد در رابطه‌ی عميق عاطفی با طرف مقابل، احساس رضايت‌مندی نمی‌کنند و توانايی برقراری يک رابطه‌ی جنسی لذت‌بخش را ندارند.