بررسی خاستگاه انحراف

صبح کابل
بررسی خاستگاه انحراف

نویسنده: بهزاد برمک

بی‌تردید نسل جوان منحیث سرمایه‌ی اصلی کشور ما نیروی اساسی جامعه را تشکیل می‌دهد و در همه بخش‌های امور زندگی، حضور مؤثر و اساسی دارند. نقش سازندگی این نیرو در تغییر و تکامل زیرساخت‌های مادی و معنوی جامعه از اهمیت خاصی برخوردار است. انسان زمانی می‌تواند در مسیر اصلی انسانیت قدم بگذارد که بها و ارزش گوهر انسانی خود را بشناسد و هم با دست‌آوردهای علمی روز مجهز شده و با تکنیک‌های جدید آشنایی کامل بیابد.
اساس جوامع انسانی را نظم اجتماعی تشکیل می‌دهد و پایه‌های نظم اجتماعی را ارزش‌ها، هنجارها و نمونه‌های رفتاری معیین می‌کند. در واقع، هر جامعه از اعضای خود انتظار دارد تا از ارزش‌ها و هنجارها تابعیت و پیروی کنند؛ اما همواره عده‌ای از افراد جامعه این ارزش‌ها و هنجارها را رعایت نمی‌کنند. جامعه افرادی را که این ارزش‌ها، هنجارها و شیوه‌های معیین رفتاری را مراعات نمی‌کنند، منحرف می‌نامد و رفتار آنان را انحرافات اجتماعی می‌خوانند.
انحراف اجتماعی انواع متعددی دارد که می‌توان از انحرافات نخستین، دومین، انحرافات فردی، گروهی، آگاهانه، ناآگاهانه، طبیعی و سازنده نام بُرد. در بُروز انحرافات ما، رابطه‌ی علت و معلول را می‌توان مشاهده کرد/ عوامل گوناگونی مانند؛ عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در ایجاد پدیده‌ی انحراف، مؤثر اند.
انحراف برای جامعه خطرناک است و مقابله با آن باعث حفظ ثبات اجتماعی می‌شود. شاید ساده‌ترین تعریف برای رفتار انحرافی این باشد که بگوییم موضوع برقراری مناسبات میان افراد با جامعه یکی از مسائل مبرم و مهم هر کشور عصری و مدنی به حساب می‌‌رود. فاصله و دوری نوجوانان و جوانان از جامعه و تاریخ موجبات انحرافات در این قشر پُرتلاش را فراهم می‌کند.
برای جوامع ضرور است تا عواملی چون؛ ناتوانی در جامعه‌پذیری، وجود نواقص در فرهنگ‌پذیری، فقر، بیکاری، بحران سیاسی، نداشتن درآمد کافی جهت امرار معیشت، مهاجرت، حاشیه‌نشینی، تراکم جمعیت، شهرنشینی، اعتیاد به مواد مخدر، ضعف سیستم کنترل، از هم‌گیسختگی خانوادگی، خشونت فامیلی و معاشرت با دوستان ناباب را علت‌یابی کرده و در پی رفع و چاره‌جویی انحرافات بپردازند؛ چرا که افراد جهت گریز از ناگواری‌های اجتماعی، منحرف شدن را وسیله‌ی معقول نجات می‌پندارند؛ ولی هستند اشخاصی که با سازماندهی سالم و عزم استوار و متین، بدون آن که به مواد مخدر و سایر فساد و انحرافات گرفتار شوند، با فراگیری آموزش‌های حرفه‌ای و مسلکی برای خود، خانواده و جامعه‌ی بشری نه تنها نان حلال دست و پا می‌کنند؛ بلکه منحیث عضو مفید و فعال جامعه‌ی بشری، رسالت خویش را نیز ادا می‌دارند.
از آن‌ جایی که جوانان از استعداد، ذوق و سلیقه‌ای متنوع برخوردار اند و در سن و سال‌های گوناگون قرار دارند، دام‌های گسترده‌ای غرض کشانیدن‌ شان به انحرافات در جوامع موجود است که تلاش دارند تا آن‌‌ها را به کانون‌های خطرات جدی خراب‌کارانه و هراس‌‌افگنانه سمت‌‌وسو دهند. از همین‌ جا است که پژوهش‌گران و دست‌اندرکاران علوم اجتماعی با درک رسالت ‌شان، احساس مسؤولیت می‌‌کنند تا زیان‌های این‌ گونه انحرافات را به جوانان به صورت عریان بازگو کرده و این مطلب را نیز آشکارا بیان دارند که صِرف با وعظ و نصحیت ممکن نیست که جوانان را از مصاب شدن به انحرافات در امان دارد؛ بلکه مستلزم آن است که در سِن‌ها مختلف غرض تربیت سالم جوان با راه‌اندازی پروگرام‌های مفید و سودمند ورزشی، کتابخانه‌ای، تفریحی و برگزاری سیمینار و کنفرانس‌ها به کمک‌ شان بشتابند و ایشان را با تشویق از خطرهای احتمالی مصؤون کنند.
در نهایت، به خاطر جلوگیری از گستردگی انحرافات اجتماعی، ضرور به نظر می‌رسد که حس اعتماد در اشخاص و افراد تقویت شود و با تقدیر از شایستگی و توانایی‌های افراد، زمینه‌ی رشد استعدادهای بالنده‌ی افراد در ساحات دیگر فراهم آورده شود. به ضرورت‌های بیولوژیکی، روانی و اجتماعی پاسخ‌های مثبت ارائه شود و در برآورده شدن اهداف نافع جوانان در زمینه‌ی فعالیت‌های اجتماعی موانع ایجاد نشود.

به باور آگاهان مسائل اجتماعی افغانستان و ملاحظات مشهود، دیده می‌شود که کشور ما به عنوان یک جامعه‌ی جوان، فرایند گزار از جنگ و بحران به صلح و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز را به کندی تجربه می‌کند. جوانان در این کشور با چالش‌ها روانی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فراوان و فزاینده‌ای روبه‌رو می‌باشند که بیکاری، عدم اعتماد به آینده، اعتیاد به مواد مخدر، ازدواج‌های اجباری، فقر و بحران‌های هویتی، از قابل پیش‌بینی‌ترین پیامدهای وضعیت موجود بر زندگی جوانان افغانستان دانسته می شوند. رویارویی با این چالش‌ها به تدوین و اجرای برنامه‌های دقیق، علمی و منسجم در سطح نهادهای ملی و بین‌المللی مرتبط با جوانان در افغانستان نیازمند می‌باشد که تا اکنون به جز از برنامه‌های نمایشی و اقدامات محدودی در سطح پایتخت و چند شهر بزرگ افغانستان، نشانه‌های عملی از این گونه برنامه‌ها در کشور دیده نشده است.