محیط‌ زیست شهری در پرتو فرهنگ شهرنشینی

صبح کابل
محیط‌ زیست شهری در پرتو فرهنگ شهرنشینی

نویسنده: عنایت‌الله رحمتی

انسان موجود اجتماعی و نیازمند نظم در زندگی است. محیط‌ زیست شهری در وابستگی بارز و قابل ‌ملاحظه‌ی فرهنگ شهرنشینی قرار دارد و کیفیت محیط‌ زیست شهری نیز، ازجمله الزامات آرامش و بهبود کیفیت زندگی شهری است. محیط ‌زیست هدیه‌ای ارزش‌مند ‌و نیازمند حفاظت است. فرهنگ شهرنشینی مجموعه‌ای ارزش‌ها، معیارها، فضاها، قواعد و مقررات که به زندگی شهری نظم و برابری می‌بخشد است. همه عناصر شهری به خصوص محیط زیست شهری به طور مستقیم و غیرمستقیم متاثر از فرهنگ شهرنشینی است. در بحث فرهنگ شهرنشینی؛ محور اصلی شهروند است.
شهروند نشانه‌ی افکار عالی انسان به ‌عنوان موجود اجتماعی و حرکت به سوی تمدن، برابری و قانون‌محوری است. شهروند قانون‌مدار سعادت فردی را در حیات جمعی می‌بیند و نسبت به هم‌نوعان خود و محیطی که در آن زندگی می‌کند احساس مسوولیت می‌کند. شهروند واقعی به قواعد اجتماعی پابند است و به محیط‌زیست خود احترام می‌گذارد؛ در چنین جامعه‌ای احترام به محیط‌زیست یک اصل پراهمیت است. شهروندان خوب طراحان زیبای شهر خود و نظم‌دهنده‌ای یک شهر زیبا و پاک است.
فرهنگ شهرنشینی تاریخ‌چه نسبتا طولانی دارد که دامنه‌ی آن در عصر مدرن امروزی گسترش ‌یافته است. گفته می‌شود که بحث فرهنگ شهرنشینی؛ نخستین‌بار توسط هانری لوفبور -جامعه‌شناس فرانسوی- در دهه‌ی ۱۹۶۰ مطرح ‌شده است. هانری در فلسفه‌ی خود حیات اجتماعی را در سه دوره‌ی؛ روستایی، صنعتی و شهرنشینی قابل‌ تقسیم‌بندی می‌داند و دیدگا خود را در رابطه با فرهنگ شهرنشینی طوری بیان می‌کند که شهر فضایی است که مستقیم با اجتماع و حیات اجتماعی روبه‌رو است و لازم پنداشته می‌شود تا فرهنگ شهرنشینی تقویت و حمایت شود.
شتاب‌گرفتن شهرنشینی در عصر امروزی به اهداف رفاه و آسایش، به یک موضوع چالش‌برانگیز و قابل ‌بحث بدل ‌شده است. افغانستان کشوری است که از الزامات محیط‌ زیست شهری و فرهنگ شهرنشینی به دور مانده است.
چالش‌های عمده‌ی محیط ‌زیست شهری در شهرهای کلان افغانستان؛ آلودگی گسترده‌ی هوا در فصل سرما، آلودگی و کاهش آب‌های زیرزمینی، انبار زباله‌های مدیریت‌ ناشده‌ی شهری، تراکم بیش ‌از حد وسایط نقلیه و آلودگی صوتی است. هوای پاک حق طبیعی همه افراد جامعه است؛ چیزی که آلودگی هوا آن را از شهروندان گرفته است. آلودگی هوا به ‌طور مستقیم بر سلامتی افراد جامعه تاثیر می‌گذارد.
طبق نتایج پژوهش‌های سازمان‌های بین‌المللی، آلودگی‌ها در بروز امراض خطرناک؛ مانند سرطان نقش موثر دارد. پدیده‌ی آلودگی هوا سیستم‌های داخلی بدن؛ مانند سیستم قلبی، تنفسی و هم‌چنان اندام‌های بیرونی؛ مانند جلد چشم‌ها را نیز تحت تاثیر قرار داده و پیامدهای مخربی را به وجود می‌آورد.
توسعه‌ی شهرنشینی، رشد استندردهای زندگی و مصرف‌گرایی باعث افزایش زباله‌های شهری شده است. افغانستان به علت نداشتن مدیریت پایدار زباله‌های شهری و فرهنگ ناسالم شهرنشینی در معرض خطر بیش‌تر زباله‌های شهری قرار دارد. سوزاندن زباله‌ها در فضای باز و دفن کردن زباله‌های شهری، تاثیرات نامطلوبی روی سلامت شهروندان خواهد داشت.
شهر بدون زباله آرمان میلیون‌ها شهروند در عصر مدرن امروز است؛ اما نبود پالیسی جامع و قابل تطبیق از سوی دولت و رعایت‌نشدن فرهنگ شهرنشینی در افغانستان، زیبایی را از شهرها گرفته و چالش‌هایی را که در بالا یاد کردم هر روز افزایش می‌یابد.
فرهنگ پدیده‌ی اکتسابی است که انتقال‌پذیر، پویا و آموختنی بوده و از زمان دور در حال تغییر و تبدیل و ارزیابی می‌شود. شهر پدیده‌ای تاریخی است که مدام در حال تغییر بوده و این تغییرات مربوط درک و فهم، خرد و تخصص شهروند است.
جامعه‌ای که ارزش محیط‌ زیست را نشناسد، به آن علاقه نخواهد داشت و برای حفظ آن تلاش نخواهد کرد. میلیون‌ها انسان در شهرهای کلان افغانستان زندگی می‌کند که برای شان فرهنگ شهرنشینی تفهیم نشده و از الزامات محیط ‌زیست شهری و وابستگی آن با فرهنگ شهرنشینی آگاهی کافی ندارند. شهر سبز و پاک آرزوی همه شهروندان است. شهر سبز تحفه‌ی گران‌بهای ما است که به نسل آینده‌ی خود تقدیم می‌کنیم، تا بقای آن‌ها حفظ و رفاه شان تضمین شود. یک بخش دیگر از نبود رعایت فرهنگ شهرنشینی، نداشتن تجربه‌ی زندگی شهری است. افرادی که از روستاها وارد شهر می‌شوند از روی نداشتن آگاهی، فرهنگ شهرنشینی و قواعد اخلاقی اصول شهری را رعایت نمی‌کنند.
پرسشی که در این‌جا مطرح می‌شود، این است که آیا فرهنگ‌سازی مهم‌تر است یا قانون‌گذاری؟ قانون محیط ‌زیست رابطه‌ی انسان را با محیط ‌زیست و طبیعت تعریف می‌کند تا بحران‌های محیط‌زیستی کاهش بیابد؛ اما عقیده‌ای که قانون به ‌طور کامل از چالش‌های محیط‌زیستی بکاهد، به ‌دور از حقیقت است.
این موضوع را با یک مثال ساده واضح‌تر می‌کنم؛ برداشتن یک زباله و یا غرس یک درخت، مکلفیت قانونی نیست؛ اما قواعد اخلاقی و فرهنگ شهرنشینی ایجاب می‌کند. بنا بر این فرهنگ‌سازی موثرتر از قانون‌گذاری است.
فرهنگ سالم شهرنشینی ازجمله الزامات اساسی زندگی شهری به شمار می‌رود. ما با شهر خود چه کرده ‌ایم و چه می‌کنیم، باید با خود بیندیشیم. ما دنبال برون‌رفت از این چالش‌ها و ناهنجاری‌هایی استیم که برای حل این بحران‌ها نیاز به فرهنگ‌سازی است. فرهنگ‌سازی بدون آموزش و آگاهی امکان‌پذیر نیست.
شهروندان حق آموزش و دست‌رسی به اطلاعات محیط‌زیستی دارند. شهروندان باید ارزش‌های محیط ‌زیست شهری برای شان تفهیم و از فرهنگ سالم شهرنشینی آگاه شوند. آموزش رسمی -مکتب و دانشگاه- و غیررسمی -عموم مردم- که منابع اصلی آگاهی‌دهی عموم مردم؛ رسانه‌های جمعی، مساجد، روزنامه‌ها، جامعه‌ی هنری، نصب بنرهای آموزشی و آگاهی‌نامه در مکان‌های تفریحی از سوی متخصصان محیط زیست است