نگاه جنسیتی نسبت به زنان؛ بکوشید تا جامه‌ی زن نپوشید!

شریفه شهراد
نگاه جنسیتی نسبت به زنان؛  بکوشید تا جامه‌ی زن نپوشید!

واژه‌ی سیاه‌سر، یکی از صدها واژ‎ه‌ای است که در جامعه‌ی افغانستان، استفاده‌ی زیاد دارد. این واژه‌، بیش‎تر از سوی مردان و در خطاب به زنان گفته می‌شود. در خانواده، خیابان، محل کار یا صنف آموزشی، از این واژه‌ با تعبیرهای مختلفی استفاده می‌شود که برخی آن را، ویژگی مفهومی زنان می‌پندارند و برخی نیز با شوخی و برخورد طنزی با کلیشه‌های جنسیتی، آن را به کار می‌برند.
فواد، دانش‌جوی دانش‌گاه کابل، با این که استفاده از واژه‌ی سیاه‌سر برای بانوان را نمی‌پسندد؛ اما گاهی در جمع‌های دوستانه به قصد اذیت و شوخی، از آن استفاده می‌کند. فواد می‌گوید با این که اعضای خانواده‌اش را گاهی به شوخی سیاه‌سر می‌گوید؛ اما آنان واکنش تندی نسبت به او نشان می‌دهند.
جامعه‌ی سنتی افغانستان به دلیل بافت بومی-مذهبی، دچار کلیشه‌های جنسیتی زیادی است که در سطوح مختلف اجتماعی می‌توان آن را دید. گروه‌خوردن برداشت‌های مذهبی با سنت بومی مردسالاری و نگاه ضعیف به زنان، باعث شده است که وضعیت فرهنگی در افغانستان، علیه زنان شکل بگیرد.
یعقوب یسنا، منتقد و نویسنده، در باره‎ی واژه‎ی سیاسر نوشته است؛ «سر» نمایندگی از کلیت وجود انسان می‌کند. سر در واژه‌ی سیاسر به صورت مجازی معادل زن است. از نظر مفهومی، هرچه سیاه است به بدی و زشتی تعلق دارد. «در مناسبات فرهنگی جامعه‌های مردسالار و سنتی، حضور زن در بسیاری از مناسبات اجتماعی ممنوع است. چرا ممنوع است؟ برای این که زن سیاسر است. سیاسر در فرهنگ مردسالار نحس معنا می‌‌دهد.»
جهان مردسالارانه و دیدگاه مردانه نسبت به زنان، باعث شده است که زنان جنس ضعیف و نماد «بدبیاری» دانسته شوند. این نگاه، از روایت‌های دینی، تا متون ادبی و استوره‌ای و هم‌چنان ادبیات گفتاری جاخوش کرده که بیان‌گر دید فرهنگی نسبت به زنان است.
فواد، می‌گوید: «بعضی‌ها چون خانم‌ها را ناتوان فکر می‌کنند؛ می‌خواهند آن‌ها را پایین‎تر از خودشان نشان دهند، به نحوی قصد صدمه‌رساندن روحی به آن‌ها را دارند و یا هم می‌خواهند واکنش‌شان را ببیند.»
علاوه بر کاربرد شوخی‌گونه یا تمسخرآمیز واژه‌ی سیاه‌سر، این واژه، بیش‌ترین کاربرد را در خیابان‌ها دارد؛ جایی که از راننده تا فروشنده و همه، برای مخاطب قراردادن بانوان، بیش‌ترین استفاده از واژه‌ی سیاه‌سر را دارند. استفاده از واژه‌ی سیاه‌سر در جامعه و روابط غیرخانوادگی یا دوستانه، بیش‌تر، تنها گزینه‌ی مردم برای مخاطب‌ قراردادن زنان است. به باور بیش‌تر استفاده‌کنندگان، واژه‌ی سیاه‌سر تا این که به هدف خاصی استفاده شود، تنها نامی است که زنان با آن مخاطب قرار داده می‌شود.
نیلاب، دانش‌جوی خبرنگاری در دانش‌گاه کابل، از کاربرد این واژه در محیط اکادمیک شاکی است و می‌گوید که دانش‌جویان حتا برای متلک‌انداختن یا صحبت‌کردن با دختران، از این واژه استفاده می‌کنند. «در بیرون که چه، حتا مه ای کلمه را در پوهنتون، محیط اکادمیک از بچا شنیدم که مرا سیاسر گفتند.»
به نظر نیلاب، کاربرد این اصطلاح برای بانوان زشت است و هر باری که این کلمه را می‌شنود؛ احساس ناتوانی می‌کنند و فکر می‌کنند که ‌آن‌ها اشخاص ناتوان است. «به نظر مه کلمه‌ی سیاه‌سر، یعنی ناتوانی.»
فرهنگ عمید و معین که از واژه‌نامه‌های معبتر زبان فارسی است، واژه‌ی سیاه‌سر را به مفهوم‌هایی چون زن بیچاره، گناه‌کار و بی‌نوا تعبیر کرده است.
بسیاری از زنان که تلخی نگاه زن‌ستیزانه در جامعه را چشیده اند، به این باور اند که تولید ادبیات زن‌ستیزانه و استفاده از اصطلاحاتی که کلیشه‌های جنسیتی گذشته‌ی فرهنگ بومی را حمل می‌کند، نه تنها از سوی مردان بی‌سواد و سنتی؛ بل که از سوی افراد تحصیل‌کرده نیز رواج دارد که بیان‌گر عمق دیدگاه زن‌ستیزانه در جامعه و نهادینه‌شدن آن در سرشت آدم‌ها است.
در مورد پیشنه‌ی واژه‌ی سیاه‌سر، اطلاعات دقیقی وجود ندارد. این واژه‌، بیش‌تر در ادبیات گفتاری وجود داشته و از نسلی به نسلی، به صورت شفاهی انتقال یافته است. با این که کاربرد سیاه‌سر با این شکلی از واژه‌سازی، وارد ادبیات نوشتاری فارسی نشده است؛ اما در ادبیات نوشتاری و سنت ادبی حوزه‌ی جغرافیایی افغانستان، روایت‌های بی‌شماری وجود دارد که این نوع نگاه نسبت به زنان را توجیه می‌کند.
سعدی، شاعر قرن هفتم هجری، کسی که گفته می‌شود ترجمه‌ی بیت مشهورش «بنی آدم اعضای یک‌دیگر اند که در آفرینش ز یک گوهر اند»، بالای دروازه‌ی سازمان ملل نوشته شده است، از زنان به عنوان موجوداتی متعلق به مرد و اسیر در خانه یاد می‌کند.
با این که سعدی، حرف‌های زیادی گفته است که بازخوانی آن، امروز می‌تواند جامعه‌ی افغانستان را برای عبور از این وضعیت فرهنگی بسته کمک کند؛ اما، او نیز، نتوانسته از دام باورهای فرهنگی و جنسیتی زمانش فرار کند. «ز بیگانگان چشم زن کور باد/چو بیرون شد از خانه در گور باد.»
این بیت سعدی، بیان‌گر نگاه جنسیتی مسلط بر جامعه‌ی فرهنگی زمان سعدی است که پس از آن نیز، به شکل‌های متفاوتی خودش را در بافت مذهب و سنت حفظ کرده است.
محدودیت زنان در خانه و نگاه بدبینانه‌ی مذهبی نسبت به برخی ویژگی‌های زنان، این قشر اجتماعی را در فرهنگ‌های مختلف بشری، به تعبیرهای بدشگون و نحسی گره زده است. زنان که به اساس طبیعت‌شان، در ماه، دست کم یک هفته را دچار چرخه‌ی قاعدگی استند، به اساس باورهای مذهبی، حق ادای مناسبک مذهبی و یا دست‌زدن به پخت‌وپز را در این زمان ندارند؛ این نوعی از نگاه، خودش را در بافت‌های مختلف اجتماعی جا داده که حتا مولانا، با این همه ادعایش از انسانیت و برابری، به دام برداشت‌های زن‌ستیزانه افتاده است. «هر بلا که در جهان بینی عیان/باشد از شومی زن در هر مکان.»
برداشت نامیمون از زن، بخشی از فرهنگ جسنیت‌زده در جوامع انسانی به خصوص جامعه‌ی شرق و کشورهای جهان سوم است. در این کشورها که هنوز نتوانسته اند از مناسبات فرهنگی سنتی عبور کنند، زنان نمادی از سیاه‌بختی، عدم عقلانیت و بدبیاری استند.
واژه‌ی سیاسر از جمله، کلمه‌هایی است که از دیر زمان به این سو مثل استوره‌ها از نسل به نسل منتقل شده؛ اما این واژه هیچ‎گاه وارد زبان نوشتاری نشده و از همین سبب در باره‎ای پیشنه‌ی این کلمه معلومات موثق در دست نیست و بیش‌تر مردم چون شنیده اند از همین خاطر هم استفاده می‎کنند. بیش‌تر سیاسر به بار معنایی نحس، سیاه‎‌‎بختی، شگون بد، یا موجودیت زن در مکانی باعث سیاه‌بختی و بدی می‌شود، استفاده می‌شود.
فاطمه آرین، دانش‌جوی دانش‌گاه پل‌تخنیک که از نابرابری جنسیتی شاکی است، می‌گوید که نه تنها مردان، زنان نیز، دچار این نگاه جنسیت‌زده نسبت به خودشان استند. «حتا مادر خودم به زنان سیاسر می‌گوید.» به باور فاطمه، همین مردانی که خود را عقل کل می‌دانند و زنان را ناقص عقل، در دامن همین زنان پرورش یافته و بزرگ شده اند. «زنی را که سیاسر خطاب می‌کنید مادر ابرقدرت‌های جهان است.»
نگاه جنسیتی به زنان و ناتوان‌دانستن آن‌ها، به حدی در بافت فرهنگی افغانستان گره خورده است که با اندک جست‌وجو، می‌توان به ده‌ها بیت، ضرب‌المثل، حکایت و فکاهه برخورد. «بکوشید تا جامه‌ی زن نپوشید» و یا «از زن جفا، از سگ وفا»، قسمتی از برداشت‌های فرهنگی نسبت به زنان است که به مرور زمان، در قالب ضرب‌المثل و جمله‌های کوبنده نسبت به آنان تبدیل شده است.
جهان، مردانه به پیش آمده و تصامیمی که جهان را تا این جا هدایت کرده است، معمولا توسط مردان گرفته شده. قدرت مردانه و نگاه بدبینانه نسبت به زنان، آن‌ها را از هر نوع دخالت در مسایل مهم خانوادگی، سیاسی و اجتماعی به دور نگه داشته است؛ تا آن جا که سنایی عزنوی، در بیت کوتاهی می‌گوید: «چون کردی مشورت با زن – خلاف زن کن ای نادان.»