سوگ‌نامه‌ای که هر روز تکرار می‌شود

مجیب ارژنگ
سوگ‌نامه‌ای که هر روز تکرار می‌شود

دو روز می‌شود که جسد‌های یخ‌بسته‌ی ده شهروند افغانستانی در صفحه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود؛ افغانستانی‌هایی که برای رسیدن به آرامش و زندگی آسوده، می‌خواستند از خاک ایران رد شده و به ترکیه بروند؛ اما سرمای جان‌سوز زمستان در کوه‌های مرزی ایران و ترکیه توان زندگی را از این مهاجران گرفت و آن‌ها را با خود به خواب برد؛ خوابی که دیگر بیدار نمی‌شود.
مهاجرت غیر قانونی به خودی خود فاجعه‌آور است؛ اما زمانی که این مهاجرت در فصل زمستان باشد، آسیب‌پذیری‌های بیشتری را به همراه دارد. در زمستان‌ به دلیل بلند‌بودن ارتفاع بخش‌های مرزی ایران و ترکیه از سطح آب، به ویژه مسیری که مسافران قاچاقی از آن رد می‌شوند، ارتفاع برف به راحتی به بیش از یک متر می‌رسد. در این سرما مهاجران، برای پنهان کردن خود از دید پاسبانان مرزی، بارها ناچار می‌شوند روی زمین دراز بکشند؛ زمینی که پوشیده از برف است و جز سرما چیز دیگری برای مهاجران ندارد.
در این فصل از سال، مهاجران برای این که از مرز ایران وارد ترکیه شوند، ناچار اند در خوش‌بینانه‌ترین حالت و کوتاه‌ترین راه، چهار ساعت پیاده‌روی کنند و یا نیم ساعتی را از دریاچه رد شوند که رد شدن از دریاچه در فصل زمستان ناممکن می‌نماید.
مسافری که در این مسیر حرکت می‌کند، به دلیل خستگی و عرقی که می‌ریزد و یا به دلیل برف‌باری‌ها، بارها از سر تا پا خیس می‌شود، پیراهنش یخ می‌بنند و باز خشک می‌شود و باز یخ می‌بنندد؛ در چنین حالتی است که ده شهروند افغانستان، برای فرار از رنج‌هایی که در افغانستان دامن‌گیر شان است، راهی مرز ایران با ترکیه شده و جان خود را به قمار می‌گذارند و می‌بازند. ده جوانی که جان باختند، ده آرزوی ناتمامی بودند که به خاک سپرده شد؛ آرزوی رسیدن به آزادی و زندگی‌ای که نان در آن دغدغه‌ی نخست انسان نباشد.
عبدالباسط انصاری، سخن‌گوی وزارت مهاجران و بازگشت‌کنندگان، این حادثه را تأیید کرده و به روزنامه‌ی صبح کابل گفت :«از این حادثه دو روزی می‌گذرد و برای شناسایی و انتقال جسد‌های شان هنوز اقدامی نشده است.» او در ادامه می‌گوید که تلاش می‌کنیم جسد‌های این اشخاص به افغانستان انتقال پیدا کند.
از سویی هم وزارت مهاجران و بازگشت‌کنندگان در واکنش به این حادثه می‌گوید که مهاجرت‌های غیرقانون باعث دشواری‌ها و حتا از دست‌دادن زندگی مهاجران می‌شود. «برای پیش‌گیری از این کار ما برنامه‌های متفاوتی را در ولایت‌ها برگزار کرده ایم و همین‌گونه مرکز آگاهی‌دهی شماره‌ی ۵۵۸۸ را فعال کرده ایم که در همه ولایت‌ها در خدمت مردم قرار دارد.»
آقای انصاری هم‌چنان گفت که مردم می‌توانند در صورت مهاجرت‌های غیر قانونی، از این شماره آگاهی دریافت کنند.
روند مهاجرت افغانستانی‌ها به بیرون از کشور، از بس در درازای تاریخ تکرار شده است، انسان گاهی به این باور می‌رسد که مهاجرت جزو جدایی‌ناپذیر هویت افغانستانی است و هر افغانستانی خواسته یا ناخواسته ناچار به تجربه‌ی مهاجرت است. شهروند افغانستان، گاهی ناچار است خود مهاجرت را تجربه کرده و گاهی هم به گونه‌ی غیر مستقیم درگیر مهاجرت باشد. در حال حاضر افغانستان دو میلیون مهاجر درون‌مرزی (بی‌جاشدگان داخلی) و نزدیک به شش میلیون مهاجر برون‌مرزی (مهاجر بین‌المللی) دارد.
شرایط زندگی در افغانستان از دیر باز به گونه‌ای است که برای ادامه‌ی زندگی گاهی چاره‌ای جز مهاجرت در پیش نداری. زندگی افغانستانی انتخابی میان جبر و جبر است؛ جبری که دمار از روزگار آدمی درمی‌آورد.
از سال‌های سال به این سو شهروندان افغانستانی در اثر مهاجرت‌های غیر قانونی در مرزهای پاکستان، ایران، ترکیه و یونان و در آب‌های آزاد کشته می‌شوند. جهان نیم قرن اخیر کم‌تر روزی را می‌تواند به یاد بیاورد که در آن یک شهروند افغانستانی در اثر مهاجرت غیر قانونی صدمه‌ی جدی ندیده و یا کشته نشده باشد. کشته شدن ده شهروند افغانستانی در مرز ایران با ترکیه نیز ادامه‌ی این سوگ‌نامه‌ی بی‌پایان است.
این در حالی است که هنوز هم شمار زیادی از شهروندان افغانستان در مرزهای اروپایی یونان خوابیده اند تا بتوانند از کشیک پولیس فرار کرده و خود را به کشورهای پیش‌رفته‌ی اروپایی برسانند؛ همین‌گونه شمار دیگری از مهاجران افغانستان در جنگل‌های مسیر بالکان تازیانه‌ی سرد سرنوشت را می‌خورند تا خود را به مجارستان و از آن جا به کشور‌های پیش‌رفته‌ی اروپایی برسانند.