کودکان معتادی که فرصتی برای کودکی ندارند

حسن ابراهیمی
کودکان معتادی که فرصتی برای کودکی ندارند

مصرف مواد مخدر، تغییراتی در مغز انسان رخ می‌دهد که رفتار اختیاری مصرف را به رفتار اجباری تبدیل می‌کند. در نتیجه اعتیاد از همین طریق به مدت طولانی برای فرد ادامه پیدا می‌کند و منجر به اختلالات زیادی در جسم و روان او می‌شود.
کودکان، از آسیب‌پذیرترین گروه‌های سنی در برابر این معضل استند؛ چرا که در بسیاری از موارد، آن‌ها بدون آگاهی و اختیار، تحت تاثیر والدین یا محیط نامناسبی که در آن قرار دارند، دچار این مشکل می‌شوند. این کودکان یا معتاد به دنیا می‌آیند و یا این که با مرور زمان و قرار گرفتن در محیط ناسالم دچار اعتیاد می‌شوند.
یکی از مکان‌هایی که می‌توان شاهد تجمع این کودکان بود، پل سوخته‌ی کابل است. فرزندان مادرانی که خود دچار اعتیاد استند، از بدو تولد علائم اعتیاد را نشان می‌دهند. این علائم مواردی مثل: بی‌قراری و ناآرامی‌های شدید، عدم تمایل به شیرخوردن، اسهال، استفراغ و کم‌خوابی را در بر می‌گیرد.
این کودکان پس از به دنیا آمدن نیز در امان نیستند و ممکن است با تغذیه از شیر مادر دچار تشدید علائم شوند. به طور کل، مادران معتاد معمولا نمی‌توانند مراقب‌های خوبی برای نوزادان خود باشند؛ چرا که بسیار احتمال دارد آن‌ها کودکان شان را به خاطر بی‌قراری‌ها و ناآرامی‌هایی که دارند، مورد انواع آزار و اذیت و حتا آزارهای جسمی قرار دهند.
همچنین آن‌ها به دلیل بیماری و شرایط شان نیازهای نوزاد را مورد بی‌توجهی قرار می‌دهند
عوامل بسیاری می‌تواند منجر به اعتیاد در کودکان شود. برای مثال اکثر این کودکان در محیط‌های آلوده و نامناسبی رشد و پرورش می‌یابند. ممکن است بسیاری از آن‌ها توسط خانواده‌ی خود به اعتیاد کشیده شوند؛ چرا که خانواده‌ی این کودکان از آن‌ها به عنوان ابزاری برای گدایی (تکدی‌گری) استفاده می‌کنند. به همین خاطر این والدین معتاد نیازمند کودکانی ساکت و آرام در طول روز استند.
آن‌ها برای این کار مقداری مواد به کودک می‌دهند و در واقع خود شان به دست خود فرزندان شان را معتاد می‌کنند. از دلایل دیگری که خانواده‌ها به کودکان شان مواد می‌دهند، بی‌حوصلگی والدین بر اثر مصرف مواد مخدر است. این پدر و مادر به خاطر اعتیاد خود شان، حوصله‌ی مراقبت از کودک یا آرام کردن آنان را ندارند؛ از این رو برای آن که فرزند شان را آرام کنند، به او نیز مواد مخدر می‌دهند.
همچنین نبود مراقبت و نظارت کافی، در گرفتاری کودکان به این معضل بسیار مؤثر است. برای مثال ممکن است پدر خانواده تریاک یا متادون مصرف کند، در این شرایط بسیار مهم است که این مواد را از دسترس کودک دور نگه داریم؛ چرا که مصرف این مواد از سر کنج‌کاوی عواقب بسیار خطرناکی را برای کودکان به همراه خواهد داشت.
خوش‌بختانه درمان اعتیاد در دوران کودکی نسبت به بزرگ‌سالی با موفقیت بیشتری است. زیرا کودکان و نوجوانان پس از ترک، با وسوسه‌ی کم‌تری مواجه می‌شوند؛ به همین خاطر عود بیماری و بازگشت به اعتیاد پس از درمان با احتمال کم‌تری اتفاق می‌افتد.
درمان موفقیت‌آمیز کودکان معتاد تنها در صورتی اتفاق خواهد افتاد که آن‌ها از محیط‌های آلوده‌ی قبلی جدا شده و به آن مکان‌ها یا محیط‌ها برنگردند.
با وجود آن که کودکان برای ترک اعتیاد نیازمند فضاهای مخصوص به خود استند؛ اما در کل کمپ و مراکز اعتیادی که به طور تخصصی متعلق به این گروه سنی باشد در سطح شهر کابل و دیگر شهرهای افغانستان کمتر دیده می‌شود و یا در خیلی از شهرها شما نمی‌توانید چنین مراکزی را برای تداوی کودکان معتاد پیدا کنید. معمولا برای کودکانی که دچار اعتیاد می‌شوند از همان روش‌های دارویی مثل درمان با متادون که در بزرگ‌سالان به کار می رود، استفاده می‌شود و این یعنی آسیب بیشتر به کودک معتادی که در حال ترک اعتیاد است.
در مورد کودکان از درمان، مقوله‌ی پیش‌گیری اهمیت بیشتری دارد.
بسیار اهمیت دارد که کودک از محیط‌های آسیب‌زا دور شود و تحت مراقبت افراد واجد شرایط قرار بگیرد؛ چرا که در اکثر موارد کودک توسط اطرافیانش که خود مصرف‌کننده‌ی مواد استند به اعتیاد کشیده می‌شود.
چه بسا در زیر پل سوخته نمونه‌های بسیاری از همین، کودکان زندگی می‌کردند که توسط پدر شان، کاکای شان، مامای شان و حتا برادر شان یا مادر شان دچار اعتیاد شده بودند؛ اعتیادی به آنان اجازه‌ی این را نمی‌دهد که کودکی کنند.