طالبان و القاعده؛ دوقلویی تروریزم در افغانستان

صبح کابل
طالبان و القاعده؛ دوقلویی تروریزم در افغانستان

یکی از نکات مهم در توافق‌نامه‌ی دوحه بین امریکا و طالبان، قطع رابطه‌ی این گروه با دشمن قسم‌خورده‌ی امریکا –القاعده- بود. هر چند، چند ماه پیش که گزارش‌هایی از هم‌کاری طالبان با القاعده نشر شد، ذبیح‌الله مجاهد، سخن‌گوی طالبان، گفت که در هیچ جای توافق‌نامه‌ی دوحه، به قطع رابطه‌ی این گروه با القاعده اشاره نشده؛ اما خروج امریکا و ناتو، نشان می‌دهد که این کشور، از تهدید القاعده خاطرجمع شده و نگرانی ندارد که بار دیگر، توسط حملات سازمان‌دهی‌شده‌ی القاعده، آسیب ببیند.
در کنار دلایل بی‌شماری که پای امریکا و ناتو را به افغانستان کشاند، اصلی‌ترین دلیل، حضور القاعده در این کشور بود. شبکه‌ی تروریستی القاعده، ۲۰ سال پیش توانست با طراحی و اجرای حمله بر مرکز تجارت جهانی در امریکا، تهدید بالقوه‌ی جهانی تروریزم را بالفعل کند. پس از این حمله‌ی تروریستی، امریکا، وارد افغانستان شد که در کنار القاعده، حامیان این گروه –طالبان- را نیز در افغانستان نابود کند و سرانجام پس از ۲۰ سال، به این نتیجه رسید که اگر نتوانست طالبان را از بین ببرد، دست‌کم القاعده را از بازی کنار زد. با این که گزارش‌هایی از هم‌کاری نزدیک القاعده و طالبان پرده بر می‌دارد؛ اما امریکا می‌گوید که القاعده را در افغانستان نابود کرده و این گروه، دیگر نمی‌تواند علیه منافع امریکا دست به عملیات تروریستی بزند. از اطمینان امریکا، چنین بر می‌آید که طالبان یا پاکستان که هم‌کار استژیک امریکا در مبارزه با تروریزم است، به سیاست‌مداران امریکایی وعده‌ی سرکوب القاعده را داده اند تا این کشور بتواند پایش را از جنگ فرسایشی و دوام‌دار افغانستان بیرون بکشد.
به تازگی، بخش نظارتی سازمان ملل متحد، در گزارشی، از افزایش حملات تروریستی طالبان در سال جاری میلادی نسبت به زمان مشابه در سال گذشته خبر داده و گفته است که بین رهبران طالبان و القاعده، روابط خویشاوندی‌ای شکل گرفته است که نه تنها از سردشدن روابط این دو گروه تروریستی جلوگیری می‌کند؛ بل که زمینه‌ی هم‌کاری بین نسل دوم القاعده و طالبان را افزایش داده است. بر اساس این گزراش که سی‌ان‌ان به نشر رسانده، گروه طالبان، با وجود تلفات زیادی که داشته اند، با نوید پیروزی در مقابل امریکا و جهان، سربازگیری‌شان را افزایش داده و تعداد نیروهای جنگی این گروه، از ۵۸ هزار تا ۱۰۰ هزار افزایش یافته است.
بر اساس این گزارش، ۸ تا ده هزار نیروی جنگی خارجی در افغانستان مصروف عملیات تروریستی و جنگ علیه دولت استند که زیر نظارت و هم‌کاری مستقیم طالبان فعالیت می‌کنند. نیروهایی که بیش‌تر از طریق القاعده وارد افغانستان شده و در هم‌کاری با طالبان، برای سقوط دولت می‌جنگند.
با این که امریکا بار و بندیلش را بسته و تا اکنون نزدیک به چهل درصد از نیروهای ناتو افغانستان را به قصد کشورهای‌شان ترک کرده اند؛ اما گزارش‌ها از هم‌کاری‌های گروه‌های تروریستی و به خصوص القاعده و طالبان، خبر از تشدید و پیچیدگی جنگ افغانستان پس از خروج نیروهای ناتو می‌دهد. هدف طالبان و القاعده، به لحاظ تیوریک، به هم نزدیک و هم‌پوشانی دارد؛ بنا بر این، اگر القاعده کمک کند که طالبان در جنگ افغانستان پیروز شوند، به نفع این گروه است و هم‌چنان، با پیروزی طالبان در افغانستان، برای القاعده فرصتی فراهم می‌شود که حملات تروریستی جهانی‌اش را، از افغانستان طراحی و اجرا کند. طالبان، نه تنها که مانع چنین حملاتی نخواهند شد؛ بل که اجرای حملات توسط القاعده علیه منافع امریکا، به لحاظ دو قطب جنگی اسلام و کفر که طالبان خود را مدافعان صف اسلام می‌دانند، برای این گروه نیز موفقیت و پیروزی دنیایی و اخروی پنداشته می‌شود.
حالا که امریکا ظاهرا رفتنی است و راهی برای ماندنش تعریف نکرده –جز حضور شش هزار سرباز برای تأمین امنیت سفارت این کشور در کابل-، باید از نزدیک بر رابطه‌ی تنگاتنگ طالبان و القاعده نظارت داشته باشد تا مطمین شود که این برادران ناتنی، دست‌شان تا آرنج در یک کاسه نیست و اگر هست، فرصتی برای‌شان مساعد نمی‌شود که به تهدید بالفعل برای افغانستان و جهان تبدیل شوند. عدم توجه به هم‌کاری این دو گروه، می‌تواند آن چه ۲۰ سال پیش در امریکا اتفاق افتاد را در قسمت‌های مختلف جهان تکرار کند. این که امریکا منتظر بماند تا در حمله‌ی بعدی، دوباره علیه این گروه اقدام کند، بهتر است پیش از این که چنین هم‌کاری‌ای قوی و قابل اجرا شود، با فشار بر طالبان یا شناسایی و سرکوب عوامل القاعده در این کشور، این دو گروه را تضعیف کند.