خلیل‌زاد هر چیز را به توافق‌نامه‌ی امریکا-طالبان پیوند می‌زند!

صبح کابل
خلیل‌زاد هر چیز را به توافق‌نامه‌ی امریکا-طالبان پیوند می‌زند!

حکومت افغانستان، روز به روز از گفت‌‌وگوهای صلح، پس رانده می‌شود؛ اما هیچ تلاشی برای به دست گرفتن آن انجام نمی‌دهد. گروه طالبان با زیرکی تمام توانست با به بن‌‍بست کشاندن گفت‌وگوها، هیئت دولت را تحت حمایت خلیل‌زاد نشان بدهد و بگوید؛ اگر خلیل‌زاد در پیش‌آمدها با ما چانه‌زنی نکند، گفت‌وگو با جمهوری اسلامی افغانستان در شان ما نیست.
البته این موضوع، تنها برای طالبان نه که حتا برای شخص خلیل‌زاد نیز پر اهمیت دیده می‌شود؛ زیرا اگر حکومت افغانستان اداره‌ی گفت‌وگوها با طالبان را به دست داشت، اکنون نقش و میدان بازی فرستاده‌ی امریکا برای صلح افغانستان، پایان‌یافته تلقی می‌شد.
زلمی‌خلیل‌زاد، می‌خواهد در ایجاد افغانستان پس از صلح، نقش برجسته‌تری داشته باشد و برای رسیدن به این هدف، نیاز دارد موقف خود را به عنوان نماینده‌ی امریکا، برجسته‌تر کند.
از طرفی، کشورهایی چون روسیه و هم‌پیمانان آن؛ مانند ازبیکستان- که میل میزبانی گفت‌وگوهای صلح افغانستان را داشت- در کمین خلایی استند که امریکایی‌ها از خود به جا بگذارند و آنان برای پر کردن آن به میدان بیایند. بنا بر این، خلیل‌زاد هرگز از ماجرای صلح افغانستان و دوحه بیرون نمی‌رود.
این که در گفت‌وگوهای رسانه‌ای اعضای هیئت گفت‌وگوکننده‌ی طرف‌دار جمهوریت، حرف‌هایی مبنا بر به وجود آمدن میکانیسم‌های جدید گفت‌وگویی با عنوان «میکانیسم پیشنهادشده از سوی امریکا، قطر و برخی کشورهای دیگر» به زبان می‌آید؛ نشان می‌دهد که آن‌چه قرار است پس از حل بن‌بست‌ گفت‎‌وگوهای صلح اجرا شود، نه از اثر برنامه‌های حکومت که باز هم از روی سناریوی دیگران است.
محمد رسول طالب، عضو هیئت جمهوری اسلامی افغانستان در مصاحبه اش با بی‌بی‌سی گفته است که در روزهای اخیر، این کشورها (امریکا، قطر و دیگر کشورها) فعال‌تر شده و دیدارهایی با هیئت‌های دولت و طالبان داشته اند.
وجود چنین راه‌کارهایی تا به حال سبب حاشیه‌روی حکومت در گفت‌وگوهای صلح بوده است. اگر قرار باشد همین جریان ادامه داشته باشد، به زودی توافق‌نامه‌ی امریکایی‌ها با طالبان، اساس کار قرار خواهد گرفت؛ تا اکنون تلاش‌های زلمی‌خلیل‌زاد و همکارانش راهی به همین مقصد باز کرده است.
او در روز پنج‌شنبه‌ی هفته‌ی گذشته، گفته بود که هم‌راه با اسکات میلر، فرمانده‌ی ماموریت پشتیبانی قاطع در افغانستان، با طالبان روی موارد تازه به توافق رسیده ‌اند که بر مبنای آن، خشونت‌ها در افغانستان کاهش می‌یابد.
این گفته‌ی خلیل‌زاد در حین امیدواری، خطر تقویت موقف طالبان(مبنا قرار‌دادن توافق‌نامه‌ی طالبان- امریکا) را در گفت‌وگوهای این گروه با حکومت، بیش‌تر می‌کند. از یک ‌نظر، اگر طالبان با خلیل‌زاد توافق کند که جنگ در هلمند و کلیت آن را در تمام کشور، کاهش بدهد، آن‌چه برجسته خواهد شد، نقش توافق‌نامه‌ی آنان با امریکایی‌ها است.
هیئت گفت‌وگوکننده‌ی جمهوریت، تلاش دارد تا زمینه‌سازی کاهش خشونت و حتا آتش‌بس را به عنوان دست‌آورد مذاکره‌ی بدون میانجی پیش بکشد و بتواند، تاثیر نقش خودش را به عنوان نماینده‌ی یک حکومت مستقل، برجسته کند.
در مقابل آنان، طالبان نیز با پیش کشاندن پای خلیل‌زاد سعی کرده ‌اند، عکس این موضوع را نشان داده، بگویند؛ آنان به توافق شان با امریکایی‌ها متعهد استند و آن‌چه می‌تواند بر سیاست و تحرک‌های شان تاثیری داشته باشد، همین توافق است.
اسکات میلر کسی است که بارها حمله‌ی طالبان را در هلمند به عنوان تخطی طالبان از توافق‌نامه‌ی امریکا- طالبان-، اعلام کرده است. اکنون او، توقف این جنگ را بر اساس توافق‌نامه‌ی یادشده ممکن می‌سازد و این موضوع، این توافق‌نامه را برجسته می‌کند؛ توافق‌نامه‌ای که نه تنها از سوی طالبان بر آن تاکید شده است که از سوی بسیاری از سازمان‌های بین‌المللی، افراد خاص امریکا و… نیز بر آن تاکید شده و گفته ‌اند جنگ هلمند برخلاف آن در جریان است و هرچه زودتر باید متوقف شود.
تنها فشاری که اکنون می‌توان بر طالبان ایجاد کرد به وسیله‌ی همین توافق‌نامه ممکن است؛ آیا این به معنای سعی همگانی برای برجسته‌سازی آن نیست؟‎‎