بی‌تدبیری حکومت در امور امنیتى، جنگ داخلی را در پی خواهد داشت!

صبح کابل
بی‌تدبیری حکومت در امور امنیتى، جنگ داخلی را  در پی خواهد داشت!

آغاز گفت‌وگوهای صلح و نزدیک شدن به زمان خروج نیروهای خارجی از افغانستان، نگرانی‌های بسیاری را ایجاد کرده است. یکی از بزرگ‌ترین نگرانی‌های دولت‌مداران و شهروندان کشور، پس از خروج نیروهای خارجی، سقوط به کام جنگ‌های داخلی است. روز شنبه‌ی همین هفته، حمدالله محب –مشاور امنیت ملی افغانستان- نیز گفته است که احتمال دارد افغانستان پس از ترک عجولانه‌ی نیروهای خارجی به کام جنگ‌های داخلی سقوط کند.
شکل‌گیری جزیره‌های کوچک مسلح در روستا‌های افغانستان به نام ملیشه‌، استراتژ‌ی‌ای‌ بود که به پیامد آن فکر نشده بود و توسط دولت کرزی بنیان گذاشته شد. اکنون همین ملیشه‌ها در کنار دیگر گروه‌های تروریستی، مشغول مدیریت مواد مخدر و جنگ علیه دولت افغانستان برای پایداری و تأمین منابع مالی‌شان هستند.
دولت افغانستان هنگامی که باید به تقویت نیروهای امنیتی-استخباراتی می‌پرداخت، ‌دنبال راه‌حل‌های جدا از ساختارهای امنیتی راه افتاد؛ چیزی که باعث شد اکنون با دشواری مبارزه در برابر تروریزم قرار بگیرد.
بیرون از ساختار تشکیلاتی نیروهای امنیتی، سلاح دادن به افرادی که حتا در یک نظام منسجم تشکیلاتی گرد بیایند، پیامد مطلوبی برای هیچ نظامی ندارد. این گروه‌ها شاید در کوتاه‌مدت با امکانات فراهم‌شده از سوی دولت، بتوانند برای ایمن‌سازی مؤثر واقع شوند؛ اما در درازمدت خطرهای بسیاری را متوجه کشور می‌کند. اکنون بقایای پولیس محلی افغانستان نیز یکی از عوامل تهدید جدی علیه دولت افغانستان به شمار می‌رود و مردمان محلی از حضور این نیروها شکایت دارند.
ایجاد پولیس محلی در زمان انتقال قدرت از نیروهای خارجی به نیروهای داخلی، یکی از استراتژی‌های مهم دولت افغانستان و متحدانش برای تأمین بهتر امنیت کشور، در نظر گرفته شده بود. این استراتژی –سازمان‌دهی و ساختن پولیس محلی از مردم محل برای امنیت روستاهای دوردست- اکنون سبب شکل‌گیری جزیره‌های کوچک مسلح در افغانستان شده است. بیم آن می‌رود که اربکی‌ها در کنار دیگر مسبب‌ها، یکی از عوامل جدی جنگ داخلی افغانستان شوند.
گزارش‌های تأیید نشده‌ای وجود دارد که بیشتر اربکی‌ها -پولیس محلی افغانستان- از بقایای جنگ‌ داخلی و ناقضین حقوق بشر شکل گرفته و اکنون که افغانستان در آستانه‌ی فصل دیگری از جنگ و صلح-گفت‌وگوهای صلح- قرار دارد، جزیره‌های کوچک مسلح که توسط خود حکومت بنیان گذشته شده، می‌تواند با مدیریت مزرعه‌های مواد مخدر و معدن‌های افغانستان به گونه‌ی بالفعل بر ضد دولت سلاح بردارد.
در روند ناامن‌سازی افغانستان، استراتژی‌های ناکام دولت کرزی و کنونی، بیشتر از همه‌ی عامل‌ها نقش داشته است. دولت پیشین با بی‌تدبیری، نیروی‌های پولیس محلی‌ای را شکل داد که اکنون یکی از تهدیدهای جدی علیه دولت و مردم افغانستان به شمار می‌رود.
دولت کنونی افغانستان نیز با دشمن‌‌تراشی‌های بی‌وقفه‌اش، بی‌تدبیری مشابهی را انجام می‌دهد که ممکن است بیشتر به جنگ‌های داخلی منجر شود.
از هنگام رسیدن اشرف‌غنی به ریاست‌جمهوری افغانستان، نیروهای امنیتی دفاعی افغانستان جدا از این‌که در مقابل تروریست‌ها می‌رزمند، به جنگ قومندان‌های محلی نیز می‌روند که پیوسته این جنگ‌ها به ناکامی نیروهای امنیتی در برابر قومندان‌های محلی منجر شده است.
مشکل اصلی اما این است که پس از درگیری‌های شدید، همین قومندان‌های محلی به دولت افغانستان می‌پیوندند. نمونه‌ی بارز آن؛ قیصاری و غوریانی است. قیصاری پس از درگیری دو روزه با نیروهای امنیتی در شهر مزارشریف از محل واقعه فرار کرد و چندی بعد با حمایت دولت افغانستان وارد کابل شد.
گزارش‌هایی نیز وجود دارد که غوریانی پس از درگیری هرات به کابل آمده و با دولت معامله کرده است. همین علی‌پوری که اکنون توسط دولت دزد و تروریست خوانده می‌شود، دو سال پیش به‌دست دولت گرفتار و دوباره از زندان حکومت آزاد شد و اکنون دوباره دشمن حکومت شده است. نمونه‌هایی از این دست بی‌تدبیری حکومت بسیار است.
بنیاد گذاشتن و سازمان‌دهی پولیس محلی برای ایمن‌سازی و رزمیدن نیروهای امنیتی در مقابل قومندان‌های محلی و دوباره خلعت دادن آن‌ها توسط حکومت،‌ برخوردی است که از نبود استراتژی ملی‌محور برمی‌آید. دولت افغانستان نیاز دارد با یک استراتژی‌ مشخص، ظرفیت‌های محلی را در چارچوب نیروهای امنیتی بیاورد و از آن در برابر دشمنان قسم‌خورده‌اش که تروریستان است استفاده کند.
با پیش گرفتن این راهبرد، دولت از اتکا به نیروهای خارجی آزاد خواهد شد و تنها با کمک‌های اقتصادی می‌شود چاره‌ی راه امنیتی افغانستان را سنجید؛ در غیر این صورت استراتژی‌هایی که با بی‌تدبیری از سوی دولت گرفته می‌شود، نقش مهمی در ناامن‌سازی افغانستان و شروع جنگ‌های داخلی خواهد داشت.