نیویارک تایمز، در گزارش تازهای، پرده از گفتوگوهایی برداشته که میان دیپلماتهای امریکایی و نمایندگان طالبان در قطر، برای کاهش خشونتها در افغانستان جریان دارد. در این گزارش، آمده است که گفتوگوهای ویژهی نمایندگان طالبان و دیپلماتهای امریکایی، از ماهها به این سو بدون حضور نمایندهای از دولت افغانستان جریان دارد. نیویارک تایمز، به این نکته اشاره نکرده که امریکا برای درخواست کاهش خشونتها، چه پیشنهادی به این گروه داده است؛ اما تحلیلگران در این گزارش، تأکید کردهاند؛ اگر تا دو–سه هفتهی دیگر این گفتوگوها به نتیجهی لازم نینجامد، اولین شکست سیاست خارجی بایدن را رقم خواهد زد. طبق توافقنامهی دوحه، سه هفتهی دیگر تا مهلت خروج سربازان ناتو از افغانستان باقی مانده است.
نگرانیای که از این گفتوگو به وجود آمده؛ امتیازهایی خواهد بود که در بدل کاهش خشونت نسبی، برای طالبان داده خواهد شد؛ امتیازهایی که از شروع سفرهای خلیلزاد تا اکنون، به نفع افغانستان تمام نشده است. نتیجهی آزاد کردن بیش از پنج هزار زندانی طالب برای نشان دادن حسن نیت نسبت به صلح، نه تنها که زمینهساز صلح نشد؛ بلکه بیشتر بر نفس جنگ افغانستان دمید و سربازان عصبانی و عقدهای که از زندانها رها شده بودند، با خشونت و وحشیگری بیشتری به میدان نبرد برگشتند. حالا این گفتوگوها که در غیاب دولت افغانستان و بین طالبان و امریکاییها به راه افتاده است، بر این نگرانی انگشت میگذارد که اگر طالبان بپذیرند که خشونتها را کاهش میدهند، در بدل، امریکا چه چیزی برای این گروه خواهد داد تا آن را قانع کند؛ پول، امتیاز در گفتوگوهای صلح یا آزادسازی زندانیان باقیماندهی این گروه؟
موضوعی که روشن است، درماندگی امریکا در مقابل دیپلماسی بدوی طالبان است و این گروه، همانگونه که به هیچ پیمان بینالمللیای در نظامیگری باورمند نیست، حتا به تعهداتی که میبندد نیز پایبندی ندارد؛ چون در ساختارهای تروریستی، روابط عمودی تقسیم قدرت وجود ندارد و حتا اگر رهبران طالبان به پای چیزی که امضا کردهاند، متعهد بمانند، سربازان و فرماندهان محلی این گروه با عملکردهای خودسرانه، توافق را به چالش خواهند کشید و اگر این توافق بر محور کاهش خشونت باشد، هیچ تأثیری بر کاهش آن نخواهد گذاشت. در ساختارهای تروریستی، بر خلاف تمام جریانهای ساختارمند که یکی قضاوت میکند، دیگری فرمان میدهد و دیگری هم فرمان میبرد، هر فرد قضاوتگر، فرمانده و فرمانبر است. همین ساختار افقی تقسیم قدرت است که به همه افراد گروههای تروریستی، توان عملکرد مستقلانه میدهد و این توان، به افزایش بیشتر خشونتها و استفادهی بهتر از امکانات و زمان را فراهم میکند.
بنا بر این، امریکا نباید از یاد ببرد که اگر واقعا به دنبال حفظ دستآوردهای دو دههی اخیر در افغانستان است، نمیتواند به این گروه اعتماد کند و در بدل کاهش خشونتی که فقط روی ورق امضا میشود، بار دیگر به این گروه امیتازهایی بدهد که هم جبههی سیاسی این گروه را تقویت کند و هم جبههی نظامیاش را. نتیجهی امتیازهایی که پیش از این به طالبان داده شده، در کل به نفع این گروه هم در میز گفتوگو هم در میدان نبرد انجامید. با توجه به منطق عدم پذیرش مذاکره از سوی طالبان که منطق بومی-سنتی است و زمان اندکی که امریکا برای قبولاندن این گروه برای کاهش خشونت در اختیار دارد، نگرانی این است که دولت بایدن، برای حفظ موفقیت در سیاست خارجی خود، مجبور به دادن امتیازهای بیشتر نشود؛ امتیازهایی که به میزان افزودن قوت و اتوریتهی نظامی-سیاسی به طالبان، بر ضعف و ناتوانی دولت افغانستان در میز مذاکره و میدان نبرد کمک میکند.
در حالی که طبق گزارشهای رسانهها از منابع ناشناس، تا چند روز دیگر، هیئت دولت افغانستان برای گفتوگو با طالبان به ترکیه میرود و دولت افغانستان نیز طرحی را برای انجام این گفتوگوها ریخته است -که تا هنوز با جزئیات رسانهای نشده-، دادن امتیاز به طالبان به دلیل کاهش خشونتها که از سوی این گروه عملی نیست، میتواند طالبان را بیشتر از پیش بر خواستهای شان امیدوار کند و این توهم را به آنها بدهد که کم کم دارند به رؤیای امارت اسلامی نزدیک میشوند. آنچه امریکا در تبانی با دولت افغانستان برای حفظ ارزشهای دو دههی اخیر باید انجام دهد، آوردن فشار بر طالبان در میدان نبرد است تا ضعف این گروه در میدان نظامی، باعث سازش آن در میز گفتوگو شود. این مسلم است که دادن امتیاز به طالبان، هم به ضعف امریکا و هم به ضعف دولت افغانستان انجامید؛ ضعفی که نه تنها طالبان، بلکه دیگر گروههای تروریستی در منطقه و جهان را نیز روحیه میدهد و اگر طالبان به رؤیای امارت در افغانستان دست یابند، بدون شک، تبدیل به روزنهی امید و انگیزه برای همه گروههای ترویستی خواهد شد و خشونتها در افغانستان، منطقه و جهان را افزایش خواهد داد.