تنش سیاسی بین ترکیه و امریکا، خبر ایجاد پایگاه نظامی امریکایی در مرز پاکستان و شایعهی امضای توافقنامهی نظامی بین پاکستان و افغانستان، چینشی از رویدادها است که سرنوشت آیندهی افغانستان را تعیین میکند. پس از اعلام خروج نیروهای ناتو، احتمال بر این بود که ترکیه ناجی بحران سیاسی و نظامی افغانستان شود و انتقال گفتوگوهای صلح از دوحه به استانبول، فصل جدیدی برای همکاریها و نزدیکی با ترکیه را باز کرده بود. ترکیه، رابطهی فرهنگی-دینی با افغانستان دارد و نسبت به پاکستان که مردم افغانستان آن را متهم به دخالت سو میکنند، گزینهی بهتری بود. از سویی، امکان همکاری بیشتر بین امریکا و ترکیه در افغانستان، همچنان قدرت امریکا در همسایگی ایران را تضمین میکرد. طبق گزارشها، قرار شده بود، امریکا با اتکا به اطلاعات استخباراتی ترکیه، عملیات علیه القاعده در افغانستان را انجام بدهد.
پس از این که جو بایدن، کشتار ارامنه در سال ۱۹۱۵ امپراتوری عثمانی را در بیانیهای رسمی، نسلکشی عنوان کرد، به رنجش سیاسی ترکیه انجامید. ترکیه، انتظار نداشت امریکا در حالی که فصل جدیدی از همکاری را با این کشور باز کرده، چنین موقفی در مورد کشتار ارامنه بگیرد. بایدن، اولین رییسجمهور امریکا بود که این کشتار را نسلکشی خواند. ترکیه، با این که معترف به افتادن اتفاقهای فجیع در آن زمان است؛ اما هیچ وقت آن را نسلکشی قبول نکرده. دولت ترکیه، در بیانهای نوشت که بیانیهی آقای بایدن را «رد و با قویترین عبارات محکوم میکند.» رنجش به وجود آمده، کولهبار مذاکرات صلح افغانستان را از استانبول دوباره راهی قطر کرد؛ پیش از آن که نشست استانبول برگزار شود. نگاههایی که امیدوارانه به ترکیه دوخته شده بود، دوباره ناامیدانه به قطر برگشت.
بازخورد تصمیم امریکا در افغانستان، آغاز اعتراضها در شمال بود. مارشال دوستم، در پیام تلفنیای به هوادارانش در فاریاب، از حمایت ترکیه گفت و آنها را تشویق به واکنش نظامی علیه دولت کرد. با این که دولت به شکل نمادین، والیاش را در پایگاه ارتش معرفی کرد؛ اما سرانجام پس از اعلام مهلت سهروزه از سوی معترضان، ارگ مجبور شد او را دوباره به کابل بخواهد. حرفهایی وجود دارد که دوستم، عضویت در شورای عالی دولت را نیز رد خواهد کرد؛ چون در فهرست احتمالی این شورا، از قوم اوزبیک تنها مارشال دوستم وجود دارد. با توجه به حمایت ترکیه از ترکتباران افغانستان، بعید نیست که این اتفاق بیفتد و شمال، به داعیهی فدرالیزمخواهی دوستم بدل شود. رقابت ترکیه و امریکا، امکان ادامهی این داعیه را توجیه میکند.
امریکا که نه با ترکیه خوب تا کرد و نه به ایجاد پایگاه نظامی در اوزبیکستان و تاجیکستان موفق شد، باید دنبال گزینهی دیگری میگشت؛ گزینهای که هم سابقهی همکاری با امریکا را داشته باشد و هم علاقهمند و دخیل در افغانستان. پاکستان، تنها گزینه بود؛ یار دیرینی که همکاری دوامدار و شاید غیرصادقانه با امریکا در امور افغانستان دارد. از لابیگری برای مجاهدین تا همکاری پنهان و پیدا با طالبان. همزمان با ایجاد تنش بین ترکیه و امریکا، رحمتالله نبیل، از امضای توافقنامهای بین افغانستان و پاکستان تویت کرد که بر مبنای آن، پاکستان در بخش آموزش نیروهای امنیتی افغانستان همکاری میکند؛ پاکستانی که متهم به آموزش طالبان است. هر چند، دولت پاکستان و افغانستان در این مورد اظهار نظری نکردند؛ اما گزارشهای محلی از ولایت پکتیا، از ایجاد پایگاهی در آن سمت خط دیورند خبر میدهد که احتمال همکاری بیشتر بین امریکا و پاکستان را تأیید میکند. اگر چنین همکاریای بین پاکستان و امریکا به وجود بیاید، احتمال امضای توافقنامهی نظامی بین افغانستان و پاکستان نیز قوت مییابد.
ناتو، متعهد به آموزش و کمک مالی به نیروهای امنیتی افغانستان است. برای این که بتواند به این هدف برسد، به جایی در نزدیکی افغانستان نیاز دارد؛ جایی که خدماتش را آسانتر ارایه کند. ایجاد پایگاه نظامی در مرز افغانستان-پاکستان، هم همکاری را آسان میکند و هم حضور و کنترل امریکا بر وضعیت را نگه میدارد. پاکستان، به دلیل همکاری اقتصادی گسترده با چین، موقعیت کلیدی برای امریکا است. حضور نظامی در پاکستان، به امریکا این فرصت را میدهد تا جلو گسترش دسترسی چین به منطقه را محدود کند.
آیندهی افغانستان که احتمال میرفت با ترکیه و اوزبیکستان گره بخورد، ظاهرا هنوز به پاکستان و امریکا گروه خورده است. وزیر خارجهی پاکستان، به تازگی در گفتوگویی با صدای امریکا گفته که «پاکستان دوست ندارد در مسائل داخلی افغانستان دخالت کند؛ اما اگر کابل بخواهد، اسلامآباد آمادهی هر نوع همکاری است.» این جمله، بیانگر علاقهی شدید پاکستان به افغانستان است. رقابت با هند و قبولاندن خط دیورند، باعث شده پاکستان نتواند توجهش را از افغانستان دور کند. این که آیندهی صلح افغانستان به کجا میانجامد، ظاهرا هنوز گنگ است؛ چون، همکاری پاکستان و امریکا، در تاریخ معاصر افغانستان پیامد خوبی نداشته. بحرانی که نزدیک به چهل سال است جریان دارد، حاصل همکاری این دو کشور در مورد افغانستان است. ختم جنگ افغانستان، به خستگی و خوشبینی آنها نسبت به این کشور بستگی دارد.