وزیر دفاع ایالات متحده، گفته است که واشنگتن در تلاش رسیدن به یک توافق سیاسی با گروه طالبان است، اما نه به این معنی که هرگونه توافق را میپذیرد. این دقیقا چیزی است که حکومت و مردم افغانستان از شروع گفتوگوهای صلح میان ایالات متحدهی امریکا و گروه طالبان بر آن تأکید میکردند و خواستار آن بودند. افغانستان با همکاری کشورهای جهانی، در طول هجده سال گذشته، توانسته است زمینهی سیاسی و فرهنگی خوبی را به وجود بیاورد تا موضع محکمی را برای مبارزه با افراطیت و تروریزم در خود ایجاد کند. اگر این موضع از سوی کشورهای جهانی مورد حمایت قرار نگیرد و طالبان در گفتوگوهای صلح به امتیازاتی برسد که در برابر جوانان و دستآوردهای سالهای یادشده بیایستند، نه تنها افغانها بلکه کشورهای همکار افغانها نیز صدمه خواهند دید.
حکومت افغانستان، نگرانی خود را از خطرات و پیامدهای ناشی از امضای تفاهمنامهی صلح میان امریکا و طالبان، چنین بیان کرده است:«نگرانی اصلی حکومت افغانستان در تفاهمنامهی امریکا با طالبان، در این است که از پیامدها و خطرات ناشی از آن چگونه جلوگیری به عمل میآید؟» سوالی که نه تنها ذهن سیاسیون بلکه بسیاری از مردم عادی را نیز به خود مشغول کرده است؛ تضمینی که قرار است پس از تفاهم میان طالبان و ایالات متحده به وجود بیاید، از چه مجرایی قابل اجرا خواهد بود و آیا نظام و ارزشهایی که در طول سالهای گذشته به عنوان مواضع ضدیت با افراطیت در افغانستان، رشد یافته است، تقویت و حمایت خواهد شد؟
به نظر میرسد، هر تضمینی که برای مبدل نشدن افغانستان به پایگاه دوبارهی تروریستان، به وجود بیاید، هرگز نمیتواند به اندازهی نظامی که در تضاد با چنین چیزی رشد یافته و دارای دیدگاه نظری در میان مردم و بخصوص جوانان شده است، تضمینکننده باشد.
مردم افغانستان، در طول سالهایی که گذشت، تواناییهایی را به دست آوردهاند که دشمنان آنان، بیشتر از هر نوع قدرت نظامیای از آن هراس دارند؛ به واقع، جنگ اصلی را مردم و فرهنگ مردمسالارانه با هراسافگنی به دوش دارد. یکی از دیدگاههای مهم در این رابطه، هراس پاکستان از رشد نظام دموکراسی در افغانستان است؛ زیرا چنین احساس میشود که راه پیش رو، در نهایت به یک افغانستان امن و با ثبات ختم میشود. افغانستانی که دیگر وابستگیهای سابق را به پاکستان و کشورهای مغرض دیگر ندارد. بر این اساس، تمام سعیای که از سوی پاکستان صورت میگیرد، روی تخریب ارزشهای مردمی یاد شده، متمرکز شده است.
ایالات متحدهی امریکا، با تمام تلاشهایی که در راستای ایجاد نظام مردمی در افغانستان داشته است، با اعتماد به پاکستان و نقش این کشور در گفتوگوهای صلح، دچار اشتباه بزرگی شده است. پاکستان همواره به عنوان کشور مداخلهگر در امور داخلی و حتا خارجی افغانستان، ظاهر شده و در هر نوع فعالیتی که محوریت آن را موضوعی مرتبط به افغانستان تشکیل بدهد، به ضرر افغانها کار میکند.
تا حدی که خروج عجولانهی نیروهای امریکایی از افغانستان، بیتاثیر از حضور پاکستان در گفتوگوهای صلح نیست. آنچه پاکستان در طلبش است، تزلزل در وضعیت امنیتی است تا مانع برگزاری انتخابات ریاست جمهوری شود. انتخابات، میتواند مواضع مردمی یادشده را در میان مردم افغانستان بیشتر تقویت کند و این تقویت به ضرر پاکستان ولی به نفع ثبات افغانستان، تمام میشود.
پاکستانیها، نقش مهمی در گفتوگوهای صلح دارند و این میتواند با بازی بهتر سیاسی افغانها، به سود مردم تمام شود اما؛ باید در نظر داشته باشیم که در هر چالشی که فراراه گفتوگوهای بینالافغانی صلح به وجود آمده، نقش پاکستان برجسته بوده است. زیرا آنان به دنبال توافقی استند که حاکمیت نظام جمهوری در کشور را زیر سوال ببرد؛ پاکستانیها دنبال به حاشیه کشاندن حکومت افغانستان در این گفتوگوها استند و این دلیل اصلی بحرانی شدن صلح در افغانستان است. صبغتالله احمدی، سخنگوی وزارت خارجه، در برگهی تویتر خود نگاشته است که آقای ربانی، وزیر خارجهی کشور، به منظور اشتراک در سومین دور گفتمان وزرای خارجهی افغانستان، چین و پاکستان، به اسلامآباد رفته است. گفته میشود که در این نشست، پیرامون مذاکرات صلح افغانستان نیز بحث و گفتوگو خواهد شد. بنابر این، حضور دولت افغانستان در چنین نشستهایی باید بیشتر از پیش برنامهریزی شود تا به هر نحوی محوریتی، به دست بیاید که حکومت در آن دخیل باشد.
پاکستان با رابطهی خوبی که با چین و دیگر کشورها دارد، امتیاز بیشتری نسبت به افغانها به دست آورده است و اگر رای کشورهایی چون چین را با خود داشته باشد، حرفش بیشتر به کرسی خواهد نشست؛ نکتهای که باید حکومت و تمام سیاسیون افغان مواظب آن باشند.