امارت منسوخ و فرار از نشست استانبول

صبح کابل
امارت منسوخ و فرار از نشست استانبول

در حالی که سه روز به نشست –به‌تعویق‌افتاده‌ی- استانبول باقی مانده، نه هیئت دولت افغانستان برای اشتراک به این نشست آماده شده و نه طالبان برای اشتراک به این نشست آمادگی نشان داده اند. پس از ختم پروسه‌ی ناموفق دوحه، امریکا در همکاری با ترکیه که روابط دیرینه‌ی فرهنگی-سیاسی با افغانستان دارد، تصمیم گرفت پای گفت‌گوها را به استانبول بکشاند و نشست در استانبول، از سوی بسیاری از تحلیل‌گران، کلید بحران صلح افغانستان خوانده شد.
در زمان‌بندی‌ای که قبلا برای برگزاری این نشست صورت گرفته بود، قرار بود به تاریخ «۱۶ اپریل»، هیئت طالبان و دولت افغانستان در استانبول دیدار کنند؛ دیداری که از سوی طالبان رد شد و ترکیه هم‌راه با قطر و ملل متحد، در اعلامیه‌ی مشترکی عنوان کردند که این نشست با چند روز تعویق، به تاریخ «۲۴ اپریل» برگزار می‌شود. زمان‌بندی دومی نیز از سوی طالبان رد شد و نعیم وردک، یکی از سخن‌گویان طالبان، در صفحه‌ی تویترش نوشت که؛ تا نیروهای خارجی به صورت کامل از افغانستان بیرون نشوند، این گروه «در هیچ کنفرانسی که درباره‌ی افغانستان در آن تصمیم‌گیری می‌شود، اشتراک نخواهد کرد.»
هر چند دولت افغانستان بارها از طالبان خواسته که در زمان تعیین‌شده در نشست استانبول شرکت کنند؛ اما ظاهرا نه پاسخی از سوی طالبان شنیده شده و نه حتا خود دولت که تأکید بر اشتراک در نشست استانبول دارد، هیئت و طرحی را برای حضور در این نشست نهایی کرده است. از قرایین چنین بر می‌آید که نشست استانبول بار دیگر به تعویق می‌افتد و یا لغو می‌شود؛ چون ترکیه که میزبان این نشست است و ادعای روابط استراتژیک فرهنگی-سیاسی با افغانستان دارد، ظاهرا با همکار و دوست تاریخی‌ اش به بن‌بست خورده و راهی برای پیروزی در برگزاری این نشست ندارد.
پا پس کشیدن طالبان، در حالی که امریکا اعلام کرده است تا ۱۱ سپتمبر –چهار ماه بعد-نیروهایش را به صورت کامل از افغانستان بیرون می‌کند و کشورهای دیگر عضو ناتو نیز از تصمیم امریکا پشتیبانی کرده اند، تعلل طالبان برای اشتراک در نشست استانبول، خبر از این می‌دهد که هنوز این گروه تروریستی، به موفقیت از راه جنگ فکر می‌کند و انتظار منطق گفت‌وگو و صلح از آن، زیادی است. چیزی که باعث شده است طالبان دست رد به نشست استانبول بزنند، نداشتن طرح و برنامه از سوی این گروه تروریستی است؛ چون، تنها طرح دست‌داشته‌ی این گروه که امارت اسلامی است، از سوی همه کشورهای دخیل در مناسبات افغانستان رد شده و این گروه اگر قرار باشد در نشستی اشتراک کند، باید طرح دیگری غیر از امارت اسلامی داشته باشد؛ طرحی که بتواند اقوام و گروه‌های مختلف افغانستان را در خود جا دهد. از طالبانی که جز نظامی‌گری خلاف همه اصول جنگی، تا اکنون چیزی ساخته نبوده، بعید به نظر می‌رسد، بتوانند طرح سیاسی بریزند و یا در میز گفت‌وگو، به مذاکره تمکین کنند؛ چون این گروه، نه تنها که چیزی از مناسبات امروزی جهان نمی‌داند؛ بلکه خلاف همه‌ی این مناسبات است.
این گروه که ادعا می‌کند در افغانستان طرف‌دار دارد و مردم خواهان حکومتی استند که آنان رؤیایش را در سر می‌پرورانند، به خوبی می‌داند که در جامعه‌ی امروز افغانستان جایی ندارد و نسل امروز افغانستان، نمی‌تواند دنباله‌رو آنان و طرحی باشد که چند تندرو مذهبی غرق در بازی‌های استخباراتی آن را طراحی کرده اند. برای همین، وقت‌کشی، تنها کاری است که در این وضعیت از طالبان بر می‌آید تا سرانجام نیروهای ناتو از افغانستان بیرون شوند و این گروه بتواند از راه نظامی‌گری و افزایش خشونت، به آن‌چه که می‌خواهد دست پیدا کند.
این که طالبان نه در نشست استانبول اشتراک می‌کنند و نه آماده اند در انتخابات زودهنگام اشتراک کنند، ناتوانی و عدم اعتماد این گروه به مردم و خود شان را نشان می‌دهد؛ مردمی که هر چه از این گروه دیده اند، خشونت بوده و خود شان که هر چه کرده اند نیز خشونت؛ خشونتی که باعث شده است آنان را پشت میز مذاکره بکشاند و این توهم را به آنان بدهد که اگر خشونت‌ها را هم‌چنان وحشیانه ادامه بدهند، می‌توانند آن‌چه که در میز مذاکره نمی‌توانند به دست بیاورند را، با گلوله به دست بیاورند. حالا که جامعه‌ی بین‌المللی و کشورهای دخیل در مناسبات افغانستان، از سرکشی طالبان و عدم حضور شان در گفت‌وگوهای صلح مطمین استند، بهتر است که فشارها بر این گروه افزایش داده شود تا از این خواب خرگوشی بیدار شوند و بپذیرند که نسل امروز افغانستان، نیازها و ارزش‌های جدیدی دارد و قرار است آن که از کوه پایین می‌شود، وسط آنان زندگی کند؛ نه این که آنان به کوه بالا شوند و مانند طالبان زندگی کنند.