هر روز که میگذرد، بحران افغانستان در ابعاد داخلی و خارجی رنگ تازهای به خود میگیرد و به همان میزان که فساد افسارگسیخته، کشمکشها، فقر، بیکاری، قدرتگرفتن تروریزم و شکنندهشدن امنیت در داخل، مردم را نگران میکند و قربانی میگیرد؛ در امریکا نیز به عنوان بزرگترین حامی افغانستان، بحرانهای تازهای در این ارتباط به وجود میآید.
بینتیجه ماندن گفتوگوهای صلح، برگزاری انتخابات بینتیجه و زمزمههای خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، به اندازهی کافی مسألهساز و موجب نگرانی بود که حالا روزنامهی واشنگتنپست، اسناد محرمانهی دوهزار صفحهای را در بارهی جنگ افغانستان نشر کرده که همه را به شوک برده است؛ افشاگریای که رسانههای این کشور آن را با افشاگری اسناد جنگ امریکا با ویتنام مقایسه میکنند؛ اما آنچه که در این گزارش اهمیت دارد، بخش داخلی و تأثیر حکومتهای افغانستان در این نابسامانیها است.
یکی از اساسیترین مشکلاتی که امریکاییها به آن اشاره کرده اند، عدم شناخت و درک کافی از افغانستان است که میتوان گفت، در بیشتر این سالها معیار شناخت آنها از افغانستان، کسانی بودند که خود آنها نیز شناخت کافی و درست از اوضاع افغانستان نداشتند و نتوانستند، تصویر کامل و شفاف از افغانستان ارائه کنند. مشکلات ساختاری و قوممحور سیاست افغانستان به دلیل منفعتطلبی دولتمردان ما، موجب شد که تعریف درست و واضح از دوست و دشمن، در این سرزمین موجود نباشد تا به نیروهای خارجی کمککننده نیز ارائه شود. مشکلی که هم به نیروهای نظامی افغان صدمه زد و هم نیروهای بینالمللی را سردرگم کرد تا ندانند، دوست کیست و دشمن کدام است.
بحث مواد مخدر و سودی که حتا برخی مقامها از کارتلهای مواد مخدر داشتند، باعث شد که با وجود سرمایهگذاری ۸٫۹۴ میلیون دالر برای ریشهکن کردن این پدیدهی شوم، نه تنها مواد مخدر از افغانستان کم نشود که با گسترش ساحهی زیر تسلط گروههای مسلح غیر مسؤول، کشت، پروسس، فروش و قاچاق آن نیز بیشتر شود.
یکی از مسائلی که همیشه سد راه پیشرفت و سازندگی در افغانستان بوده و موجب دلسردی مجامع بینالمللی شده، فساد بوده است. فساد گسترده در ابعاد گوناگون که سالها از آن حرف زده شده و حکومتها نیز هر کدام قول مبارزه با آنرا داده؛ اما در عمل، کاری انجام نداده اند. دولتهای گذشتهی افغانستان فرصتهای بزرگی را به همین دلیل از دست داده و به جای پرداخت به منافع ملی و مردم افغانستان، مشغول تجارتهای خانوادگی و زراندوزی شدند؛ فسادی که همه چیز این سرزمین را بر باد داد و کار را به جایی رساند که بگویند، کمک کردن به این سرزمین و ملت بیفایده است.
این خیلی بد است که روزنامهی یک کشور خارجی بنویسد، تنها از مواد سوخت و تیل مورد نیاز ارتش امریکا و افغانستان بیش از ۱۵۴ میلیون دالر دزدی شده است. بارها رسانههای خارجی و داخلی گزارش دادند و نوشتند که حکومت افغانستان در مبارزه با فساد بیتفاوت است و برنامههای بازسازی، به دلیل فساد گسترده، نه تنها پیشرفتی نداشته که نتیجهی بر عکس داده است. ادارهی بازرسی عمومی امریکا یا «سیگار» پیشتر گفته بود که اگر اختلاس، رشوت و فساد در افغانستان از بین نرود، پول مالیاتدهندگان این کشور در افغانستان هدر میرود.
فساد در بدنهی حکومت آنقدر گسترده و پیچیده بود که حکومتهای گذشته، رسما از کنترل آن عاجز ماندند و گفتند که حد اقل پولهای تان را از کشور خارج نکنید. سیگار، روزی نوشته بود که هیچ تغییرِ عمدهای در کارآمدی و تأثیرگذاری دادستانی کل افغانستان نیامده و این دفتر پیشنهاد امریکاییها را برای آموزش شیوههای جدید تحقیق رد کرده است.
واشنگتنپست به صراحت گفته، فساد آنقدر زیاد بود که بیشتر صاحبمنصبان بوی پطرول میدادند. آنچه مشخص است، این که زمامداران این سرزمین در تمام ابعاد ناکام ماندند و یک فرصت استثنایی برای نجات افغانستان را از دست دادند تا به گفتهی واشنگتنپست، افغانستان پس از این همه سال، هنوز هم وضعیتی شبیه آلمان نازی پس از جنگ در سال ۱۹۵۱ داشته باشد. نشر چنین گزارشهایی و به میان آمدن شائبههای جدی شکست امریکا در افغانستان، موجب میشود که گفتوگوهای صلح احتمالی و آیندهی این کشور، بیش از گذشته زیر تأثیر این فضا قرار گرفته و دشمنان این سرزمین برای تعیین تکلیف، دست بالا داشته باشند. این که دولت امریکا، حقیقتها را وارونه به مردم خود گزارش داده است، یا نه، یک بخش ماجرا است؛ اصل سخن آن است که زمامداران بیبرنامه و نظام سیاسی مریض افغانستان نیز در به وجود آمدن چنین فضایی بیتقصیر نبودند.