نویسنده: محمدعارف کیانی، ارکان حرب
مقدمه
افغانستان از نظر جغرافیای سیاسی (جیوپولیتیک) در موقعیت استراتیژیک و حساسی قرار دارد و همچنان از رهگذر امنیتی با توجه به بازبودن بیش از ۶۰۰۰ کیلومتر سرحد، یکی از آسیبپذیرترین و ناامنترین کشورهای جهان است. این آسیبپذیری، موجب شده است که ما نتوانیم در منطقه منحیث یک جغرافیای امن، صدای قابل شنیدن و رسایی داشته باشیم.
برای مهار آسیبپذیری امنیتی، نیازمند یک استراتیژی منظم امنیتی در پرتو ایجابات نظامی و استخباراتی استیم و رسیدن به این هدف، مشروط به داشتن رهبری فرهمند سیاسی است تا افغانستان را از الگوی ناامنی به سکوی تعامل و صمیمیت تبدیل کنیم.
با این حال اما دیده میشود که در طول چندین دهه، نه تنها که از این موقعیت حساس و مهم، استفادهی بهینهی ملی نشده است؛ بلکه این ظرفیت جغرافیایی، مبدل به چالش شده است. این چالش به بحران تغییر چهره داده و بحران به منازعهی خونین بدل شده است. اگر از این فرصت استفادهی روشمند نشود، این فرصت بزرگ و مهم بیشتر به عامل خشونت و زایش بحران بدل خواهد شد.
از یکسو افزایش بحران به صورت عموم و مخصوصا در این برههی حساس، رمق تحرک و نیل به آرامش روحی و آسایش را از مردم ربوده است. برای عبور از این جنگ تحمیلشده توسط کشورهای منطقه و فرامنطقه بر افغانستان و برای بقا، هیچراهی جز حرکت با قلم و قدم نیست. از سوی دیگر، مخالفین نظام از درک جنگ و اشغال اراضی، در اتاق گفتوگو امتیاز میگیرند و برای ادامهی جنگ تلاش بیپایان دارند تا امتیازات بیشتری برای خود بگیرند.
جنگ برای بقا و جنگ برای صلح در سنگر دفاع از عزت و شرف، امر مقدس است؛ روی این ملحوظ و دهها ملحوظ دیگر، بنده جهت ادای رسالت ملی منحیث یک شهروند مسول، بر آن شدم تا در پرتو حقایق عینی -امنیتی، نقد اصلاحمحوری همراه با راهکارهای عملگرایانه بر رژیم امنیتی افغانستان، حاوی محتویات ذیل داشته باشم:
۱: ارایهی تعریف کلی از جنگ؛
۲: تقسیمبندی جنگ از حیث نوعیت؛
۳: بررسی جایگاه افغانستان در نهادهای تاثیرگذار امنیتی منطقه؛
۴: وابستگیهای متقابل امنیتی افغانستان با منطقه و جهان؛
۵: نقش کشورهای منطقه در مناسبات سیاست و امنیت افغانستان؛
۶: سازمانهای منطقهای و تاثیرگذاری آنها بر صلح و جنگ افغانستان؛
۷: ارایهی تعریف واضح و چندبعدی از جنگ در افغانستان؛
۸: دکتورین و استراتیژی امنیتی؛
۹: وزارت دفاع (تشکیلات، ساختار، منابع بشری، لوژستیک و قانون ذاتی افسران )؛
۱۰: مدافعهی فعال (روش جنگ)؛
۱۱: پولیس در یک نگاه (وزارت داخله )؛
۱۲: ادارهی امنیت ملی؛
۱۳: دفتر شورای امنیت:
بخش دوم
۱: عوامل جنگ؛
۲: دشمنان نظام؛
۳: ساختار های دشمنان نظام؛
۴: منابع مالی؛
۵: جغرافیای تحت کنترل دشمن؛
۶: منابع بشری دشمن از لحاظ کمی و کیفی؛
۷: تاکتیکها و روشهای جنگ دشمن؛
۸: اهداف و مقصد دشمن؛
۹: بررسی مورال و انگیزهی دشمن؛
۱۰: نقاط قوت و ضعف دشمن؛
بخش سوم
۱: حامیان داخلی مخالفان نظام؛
۲: حامیان منطقهای؛
۳: حامیان بینالمللی؛
بخش چهارم
نسخهی ظفر
۱: راهکارهای استراتیژیک؛
۲: راهکارهای اوپراسیونی؛
۳: راهکارهای تکتیکی؛
۴: توصیههای کلی؛
۵: نتیجهگیری؛
با توجه به حساسیت شرایط و مهمبودن برههی زمانی، ارایهی یک تصویر حقیقی از جنگ، امری گرهگشا بوده و تا حدودی میتواند کارساز باشد.
هرچند با توجه به مغلقبودن ریشههای منازعه و بحرانهای متراکم، ارایهی یک تصویر حقیقی از جنگ، کار دشوار و توانفرسایی است؛ اما با وجود تمام موضوعاتی که در بالا ذکر شد، نویسندهی این متن، با بهرهگیری از تجارب و دانش مسلکی اش، تلاش خواهد کرد تا یک تصویر حقیقی از ماهیت جنگ افغانستان با کمال بیطرفی ترسیم کند.
تبیین مسایل فوق با استواری بر چارچوب متعارف علمی، پژوهشهای میدانی و مشاهدات نویسنده است و بدون گمان که این مطالب خالی از نقص نیست.
قابل یادآوری است، هر یک از نکاتی که در این مقاله با شما شریک شد، در قالب مقالات مورد بررسی قرار گرفته و هفتهی دو روز در روزنامهی صبح کابل نشر میشود.