برگردان: محمد میرویس غیاثی
منبع: نیویارکتایمز
روزنامهی نیویارکتایمز نگاشته است: ایالات متحدهی امریکا بعد از اخراج نیروهایش از افغانستان قبل از ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۱م، به خاطر جلوگیری از این که افغانستان دوباره جایگاه امنی برای تروریستان باشد، نقشهی جدیدی را در جنگ افغانستان روی دست دارد. طرح این جنگ با هواپیماهای بدون سرنشین، تجسسی و شبکههای جاسوسی استوار است.
در مقالهای که «اریک شمیت و هیلینا کوبر» در این رابطه نگاشته است، میگویند: استخبارات امریکا و کشورهای غربی در نبود امریکا و کشورهای همپیمان آن در افغانستان، در حال طرح نقشهای قوی و سری برای جنگ افغانستان استند. در این نقشه، از تجربههای تلخ و دشوار دوران اوباما و تصمیم او برای بیرونکردن نیروهای امریکایی از عراق استفاده میشود؛ تجربهای که بعد از سه سال سبب ظهور داعش در عراق شد.
واشنگتن در حال حاضر با شریکان خویش در ناتو در رابطه به جای بدیل متمرکزکردن دوباره نیروهای شان رایزنی میکنند. شاید این نیروها را در کشورهای همجوار افغانستان مثل تاجیکستان، قزاقستان و اوزبیکستان مستقر کنند. همچنان جنگندههایی که از سطح ناوهای هواپیمابر در خلیج و اوقیانوس هند و حتا از خود ایالات متحده ـ به خاطر مورد هدف قراردادن جنگجویانی که هوپیماهای جاسوسی حرکات آنان را زیر نظر دارد ـ پرواز میکنند.
بعد از خروج نیروهای ایالات متحدهی امریکا، خطر فروپاشی قوتهای کماندوی افغانستان وجود دارد، که معلومات زیادی از حرکات جنگجویان را برای قوتهای امریکایی ارایه میکنند.
مسئولان امریکایی میگویند: ترکیه که علاوه بر نقشی که در سازمان نظامی ناتو دارد، روابط بسیار تاریخی و قوی با افغانستان دارد و بخشی از قوتهای خویش را در افغانستان نگه میدارد. این قوتها معلومات امنیتی از بقایای تنظیم القاعده را در افغانستان جمعآوری میکنند.
با وجود همهی اینها؛ قیادت مرکزی قوتهای نظامی امریکا در تامبای فلوریدا و هیئت ارکان مشترک آنها در واشنگتن، وظیفهی انکشاف طرحها و تواناییهای بدیل خروج نیروهای امریکایی از افغانستان را دارند.
جو بایدن در روز چهارشنبه، گفت: روشی را که در آن بازنگری صورت میگیرد، از برگشت القاعده در افغانستا جلوگیری میکند. او اضافه کرد: ما به تهدید بازگشت تروزیزم متوجه استیم؛ پس به بازنگری تواناییهای خویش در مبارزه با تروریزم میپردازیم و در منطقه نظارت کافی میداشته باشیم؛ تا از ظهور دوبارهی تهدیدات تروریستی بر کشور خود جلوگیری کنیم.
گروهی از سرکردگان نظامی و قانونگذاران اما از هردو حزب -دموکرات و جمهوریخواه- ادارهی بایدن را از این بر حذر میدارند که؛ در صورت نبود فشار دایمی از طرف قوتهای عملیاتی ویژه و عملیات قوتهای امنیتی در افغانستان، بدون شک تنظیم القاعده به مناطقی که طالبان بر آن مسلط استند، بر میگردد. در این رابطه، جوزیف ماگویر -قمندان سابق یگانههای نیفی سیل- که سرپرست کارکردهای استخبارات ملی در زمان ترامپ بود، میگوید: «معلومات استخباراتی هر قدر خوب هم باشد، هیچگاه جای وجود عملی نیروها را پر کرده نمیتواند و در آن صورت همهی تلاشهای ما در حمایت از کشور مان، به شکل بسیار بارز نابود میشود.»
در زمانی که مسئولان نظامی مصروف ارایهی طرح تعدیلشده از طرح جو بایدن استند، مسئولان وزرات دفاع و سران برجستهی نظامی، بدیل دیگری را در زمان فعلی و در صورت برملاشدن عیب و نقص در دو طرح دیگر، بسیار بعید میدانند.
در حال حاضر، بیشتر از ۱۶ هزار همکار امنیتی ملکی و از جمله ۶ هزار امریکایی در افغانستان کمکهای لوژیستیکی به حکومت افغانستان ارایه میدارند؛ این آخرین آماری است که پنتاگون آن را همرسانی کرده است. مسئولان نظامی، نقش این پیمانکاران امنیتی را در مقابله با القاعده در آینده ناچیز میدانند. با این که بعضی از تحلیلگران میگویند: این امکان وجود دارد که آنها میتوانند در تربیت نیروهای امنیتی افغانستان سهم فعال داشته باشند.
بنا بر دستور بایدن، امریکا ۳۵۰۰ نیروی نظامی خویش را از افغانستان خارج میکند. این نشان میدهد که نیروهای موجود پنتاگون ۱۰۰۰ نفر بیشتر از آنچه است که رسماً به آن اعتراف میکند. این گنگبودن تعداد نیروها از آنجا سرچشمه میگیرد که بعضی از عناصر قوتهای ویژه را در لست معاشات قوتهای علمیات ویژه (آرمیرنجرز) قرار داده اند که تحت نظر پنتاگون در افغانستان وارد خدمت شده اند. ادارهی اوباما همین فریب را در تعداد نیروهای خود در پوشش یک بروکراسی به نام «سطح ادارهی قوتها» به کار برده بود، که در نتیجه، قوتهای شان در میدانهای جنگ بیشتر از حدی میبود که رسما اعلام میکردند و مردم عام از آن بیخبر بودند. با این حال، مسئولان در پنتاگون میگویند که آنها به این روش -فریب در تعداد نیروها- اقدام نمیکنند و با وجود بدگمانی و شک تحلیلگران، آنها از قوتهای غیراعلامشده در افغانستان چشمپوشی نمیکنند. ویلیام إم أرکین، یک تن از تحلیلگران باتجربه و مؤلف کتاب «جنرال بدون لباس نظامی»، میگوید: داستان جنگهای بیپایان ما ناشناخته مانده است؛ جنگهایی که «ما فعالانه در عملیاتها برضد تروریزم اشتراک میکنیم و همهی تلاش ما این است که قوتهای خویش را تقلیل بدهیم و آنها را به قوتهای از چشم پنهان و غیررسمی بدل کنیم که بتوانند کار بیشتری را انجام بدهند.»
جو بایدن در تعلیقات خویش بعد از خروج نیروهایش از افغانستان، گفت: «ایالات متحدهی امریکا در تصفیهی صلحآمیز مسئلهی افغانستان و همکاری نیروهای امنیتی آن فعالانه کار خواهد کرد.» ولی ترس از این است که این قوتها از هم بپاشند و تنظیم القاعده دوباره به افغانستان برگردد. مسئولان امریکایی ترس تزلزلی را دارد که تصمیم بایدن ایجاد کرده و میتواند وضعیت امنیتی را شکنندهتر کند. نظر به اعتراف مسئول برجستهی امریکایی، تعدادی از نخبگان افغانستانی فرار از کشور را آغاز کرده اند و درخواست مهاجرتها به شکل بیسابقهای افزایش یافته است.
مسئولان برجسته در ادارهی بایدن، گفته اند: اگر طالبان جنگ را آغاز نکنند، قوتهای نظامی امریکا تا سه ماه دیگر افغانستان را ترک میکنند. خود بایدن و دیگر مسئولان در ادارهی او بارها طالبان را از حمله بر قوتهای امریکایی در حین خروج بر حذر داشته اند. در صورت اقدام به چنین عملی، از عکس العمل شدید خبر داده اند و این که؛ این کار شان، عملیات خروج را به تعویق میاندازد.
یک مسئول سابق در قمندانی قوای عملیات خاص «مارینز» گفت: برای پنتاگون لازم است که به آموزش قوتهای امنیتی افغانستان تا حد امکان در خارج از افغانستان ادامه بدهد؛ زمینههای کورسهای عملی پیشرفته را برای آنها مساعد کند؛ همانند آنچه که برای قوای عراقی در اردن انجام دادند؛ چون اگر قوتهای امنیتی افغانستان از هم بپاشد، بدون شک بزرگترین مصدر اطلاعات معلوماتی قوتهای امریکایی در رابطه با القاعده و دیگر گروههای تروریستی در افغانستان، از میان میرود.
مارک پولیمروپولوس، ظابط سابقهدار «سیآیای» که بیشترین وقت خود را در عملیاتها برضد تروریزم و از جمله در افغانستان سپری کرده است، میگوید: «در رابطه با آنچه که سخن میگوییم، جمعآوری معلومات امنیتی و اقدام به وقت مبنی بر آن معلومات است؛ آن هم بدون کدام تعهد اساسی به جز از سفارت امریکا در کابل.» او از چگونگی عملیات دستگاههای استخبارتی بدون وجود نیروهای نظامی میپرسد و آن را مورد سوال قرار میدهد؟
قوتهای نظامی افغانستان با چالشهای بزرگی روبهرو استند؛ در سال گذشته، این نیروها اراضی زیادی را در مقابل طالبان از دست داده اند و در مقابله با طالبان، بیشتر بر پشتوانهی هوایی قوتهای امریکایی متکی بودند. در شرایطی که مصداقیت قانونی حکومت افغانستان زیر سوال برود، بدون شک، ملیشههای مسلح که جزوی از جنگهای داخلی در دههی نود قرن گذشته بودند، دوباره سر بلند میکنند و نیروهای خود را از نو مسلح.
ویلیام ایچ ماکریفین -دگروال متقاعد- میگوید: اگر رییسجمهور بایدن موافقت کند، ما میتوانیم بعد از خروج مان از افغانستان، کمکهای نظامی زیادی به این کشور بکنیم؛ اما چالشی که پنتاگون با آن مواجه است، کیفیت اقدام نظامی از راه دور است که تاریخ این نوع عملیات، همیشه با کامیابیها و ناکامیها آمیخته است. اطلاق راکتهای کروز هم از پایگاههای نظامی، نتایج بسیار اندکی دارند. ایالات متحدهی امریکا، پایگاههای نظامی در خلیج فارس و اردن دارد و بزرگترین پایگاه آن در خاور میانه، در قطر است. اگر عملیات ویژه هر قدر کع از راه دور باشد، احتمال ناکامی آن بیشتر و نتایجی که به دست میدهد بسیار فاجعهبار خواهد بود.