سکوت شکننده‌ی نظام فعلی و تشدید جنگ نرم مخالفان

داکتر عارف نعیم‌زاد
سکوت شکننده‌ی نظام فعلی و تشدید جنگ نرم مخالفان

اخیراً با خروج نیرو های امریکایی از میدان هوایی بگرام، جنگ نرم  مخالفان بیش‌تر از پیش شدت یافته است. طالبان به عنوان مخالفان اصلی نظام فعلی، با وجودی که تا هنوز برنده‌ی اصلی میدان‌های جنگ گرم نبوده اند، با استفاده از جنگ نرم، برای اشاعه‌ی تبلیغات به منظور تغییر افکار عمومی، استفاده برده اند و سعی کرده اند که تصویری شکست‌خورده، مأیوس‌کننده و ناامیدی از نظام فعلی افغانستان را ارائه دهند. در این جنگ نرم، بیش‌ترینه زیرساختی که به آن‌ها کمک کرده، فضای مجازی است که در آن بی‌شمار کاربر گاه و بی‌گاه سر می‌زنند.

طالبان  در این جنگ نرم، به ابزار روز این جنگ که فضای مجازی و سایبری است، دست یافته و بستری موج‌سواری روی احساسات و نگرانی کاربران و پیروانش را به خوبی فراهم آورده است. بعید به نظر می‌رسد که طالبان در این جنگ نرم، به تنهایی عمل کنند و کماکان حمایت تخنیکی پاکستان و سایر کشورهای حامی منطقه را با خود دارند.

احتمالاً، هدف اصلی طالبان در این جنگ نرم، استحاله‌ی سیاسی با هدف بی‌کار‌گی نظام فعلی، ایجاد رعب و وحشت در میان مردم، شایعه‌پراکنی در سقوط مناطق، تقویت روحیه‌ی نارضایتی مردم و  حاد نشان‌دادن وضعیت است.

 این در حالی‌ست که نظام فعلی افغانستان از نقطه نظر روحیه و مدافعه، تا هنوز پرچم‌دار میدان بوده و هم‌چنان با تلاش و سخت‌کوشی در پی بازپس‌گیری مناطق ازست‌رفته است و همه امکانات تشدید جنگ نرم را بر علیه مخالفان دارد. اگر قرار باشد بر اساس تقسیمات ادارای ولسوالی‌های ۳۸۸گانه‌ی افغانستان بحث شود، حدود ۳۳۸ ولسوالی تحت حاکمیت دولت افغانستان و صرفاً ۵۰ ولسوالی باقی‌مانده، دست طالبان است. آمار و نظرسنجی‌ها، نشان می‌دهد که از نقطه نظر نفوذ در سطح ولایات، طالبان تنها در ۶ ولایت نفوذ چشم‌گیر دارند؛ در حالی باشندگان ۲۸ ولایت دیگر در کنار نظام کنونی ایستاده اند.

افزایش دو برابر و  یک‌باره‌ی نرخ مهاجرت در هفته‌های اخیر و بی‌جاشد‌گان داخلی دال بر تشدید جنگ روانی و نرم است که دغدغه، هراس و نگرانی مردم را در پی داشته و روایت مهاجرت‌های سال‌های جنگ داخلی دهه‌ی ۹۰ یک بار دیگر به تکرار گرفته است.

با تأسف، به دلیل نبود مدیریت جامع مالی در سطح کشور، نوسان ارز خارجی و اُفت نرخ پول افغانی نیز به نحوی به حاشیه‌هایی از جنگ نرم فعلی بستگی داشته و با شایعه‌های مبنی بر سقوط سریع و دست‌به‌دست شدن مناطق، ارزش پول افغانی رو به کاهش گذاشته و این کاهش ارزش پول، مستقیماً روی سطح رفاه زندگی مردم و تجارت مواد ارتزاقی وارادتی اثر خواهد گذاشت.

منابع و موارد ضمنی نیز در تشدید جنگ نرم  اثرات خود را به دنبال خواهد داشت. نگرانی سفارت امریکا مبنی بر تبلیغات گسترده‌ی طالبان در فضای مجازی، پاسخ نگفتن پرسش خبرنگاران در خصوص افغانستان از سوی جو بایدن، رییس‌جمهور امریکا، تبانی ناخواسته و خواسته‌ی تعدادی از رسانه‌های تصویری خارجی و داخلی با ارائه‌ی داده‌ها و اطلاعات جنگ به سود مخالفان، روحیه‌ی عقب‌گرد مردم عادی و سنت‌گرا، فاصله بین مردم و نظام، تجدید قوای فرماندهان اسبق، تشکیل خیزش‌های مردمی و مواردی از این دست، باعث شده است تا جنگ نرم روانی به علاوه جنگ گرم موجود، باورهای اطلاعاتی مردم را زیر پوشش قرار داده و بر نگرانی‌های شهروندان بیفزاید.

عملاً، سکوت دم و دستگاه‌های رسانه‌ای دولت در برابر پیش‌روی‌های طالبان طی هفته‌های اخیر، دست برتر در جنگ نرم اعم از رسانه‌ای و تبلیغاتی را به گروه طالبان داده است. این مورد، تا حد زیادی بر افکار عمومی مردم افغانستان در خصوص این که با خروج نیروهای خارجی از افغانستان، بار دیگر طالبان کشور را به تصرف خود خواهند آورد، اثر گذاشته و افکار عمومی را درگیر فرار از این بن‌بست کرده است. در این سو اما؛ طالبان، با هجوم به فن‌آوری و استفاده از ابزار‌های رسانه‌ای مبتنی بر فن‌آوری روز، دست‌آوردها و پیش‌روی‌های‌شان را به مردم اطلاع‌رسانی می‌کنند.

امروزه، جنگ گرم محض، کارآیی چندانی در پیروزی ندارد؛ چون، بخش زیادی از پیروزی با جنگ نرم روانی و حداقل آن، با جنگ گرم و حضور در میادین جنگ تأمین می‌شود.

کم‌تر اتفاق افتاده است که طالبان قادر به نگه‌داری مراکز و مناطق تصرف‌شده برای مدت طولانی باشند؛ اما، این جا و آن جا، رسانه‌های خارجی در حد اغراق‌آمیزی، پیش‌روی‌های آنان را تبلیغ می‌کند. در هفته‌های اخیر، طالبان با استفاده از فضای مجازی، به جنگ نرم‌شان شدت داده و هرازگاهی، تصاویر و ویدیوهایی را نشر می‌کنند و کاربران فضای مجازی، آگاهانه و ناآگاهانه به بازنشر اطلاعات ارائه‌شده اقدام می‌کنند و گاهی دقیقاً به تربیون مخالفان دولت، چهره بدل می‌کنند.

نگرانی‌ای که جزو موارد ضمنی در جنگ نرم نزد مردم مطرح شده، این است که با خروج نیروهای خارجی و تهدید تسخیر مناطق از سوی طالبان ، فرماندهان محلی در حال افزایش نیروهای خود استند. این فرماندهان محلی با افراد مسلح در یک گردهم‌آیی شرکت می‌کنند تا حمایت خود را از نیروهای امنیتی افغانستان علیه طالبان اعلام کنند. با احیای شبه‌نظامیان مسلح محلی برای جلوگیری از حمله‌ی طالبان، مدیریت جنگ افغانستان به بحران ناخواسته کشیده خواهد شد. این گروه‌های مسلح که در رهبری آن‌ها فرماندهان اسبق استند، در برخی مناطق در هم‌سویی نیروهای دولت افغانستان می‌جنگند؛ اما در بسیاری از موارد ، آن‌ها از ارزش‌ها، باورها و تنظیم‌های حزبی و محلی خود دفاع می‌کنند. این می‌رساند که ما در حال بازگشت به دهه‌ی جنگ داخلی پس از سقوط دولت نجیب‌الله استیم که چندین گروه متخاصم با یک‌دیگر جنگیدند و افغانستان را به یک جنگ داخلی ویران‌گر فرو بردند و هزاران افغانستانی، تباه، برباد و بی‌خانمان شدند. رویدادهای دهه‌ی جنگ داخلی، شاهد ظهور جنبش طالبان بود که به تشکیل امارت اسلامی منجر شد؛ اما فرماندهان اسبق، پس از حمله‌ی هوایی b52 امریكا دوباره به قدرت بازگشتند.

 اکنون، با توجه به شرایط پیش‌آمده و خروج نیروهای خارجی و  تهدید تسخیر مناطق از سوی طالبان، فرماندهان محلی به آرایش و افزایش نیروهای خود رو آورده اند. به نظر می‌رسد که آن‌ها برای محافظت از خود و قلمرو محلی خود، به نیروهای امنیتی دولتی اعتماد زیادی ندارند.

طی هفته‌های گذشته، طالبان به پیش‌روی‌هایی دست یافته اند و تعدادی از ولسوالی‌های ولایات شمالی را تحت کنترل خود در آورده و در برخی موارد، تعدادی از ولسوالی‌های ولایات را محاصره کرده اند. متأسفانه، در بسیاری از مناطق، سربازان دولت بدون هیچ گونه درگیری -به دلیل تحت تاثیر قرارگرفتن جنگ نرم- پست‌های خود را رها کرده و در برخی موارد، بدون درگیری‌ای، به طالبان پیوسته اند.

همگانی‌شدن این بخش از ناکارگی رهبری نهادهای امنیتی-دفاعی، باعث می‌شود که جو عمومی به نفع طالبان شکل بگیرد و خاموشی دستگاه تبلیغاتی دولت از دست‌آوردهای آن در میدان جنگ و پنهان‌کاری از رسانه‌ها، باعث شده است که گروه طالبان در فضای رسانه‌ای میدان بیش‌تری برای حضور پیدا کنند. دوام چنین وضعیتی، بدون شک به زیان دولت و شهروندان است.