برنامه‌ی توسعه‌ای القاعده در افغانستان و منطقه

ابوبکر صدیق
برنامه‌ی توسعه‌ای القاعده در افغانستان و منطقه

دونالد ترامپ، رییس جمهوری امریکا در روزهای اخیر تصمیم گرفته است تا میزان نیروهای امریکایی را در افغانستان به مرز ۲۵۰۰ تن کاهش دهد و شعار پایان دادن به «جنگ نا فرجام» را عملی کند. اما انتخابات اخیر ریاست جمهوری امریکا معادله‌ را به نفع جوبایدن رقیب دموکرات‌اش تغییر داد. قرار است در ۲۰ جنوری ۲۰۲۱ دونالد ترامپ کاخ سفید را ترک کند. اما هنوز روی برنامه‌ی خروج نیروها از افغانستان تأکید دارد، به نظر می‌رسد که ترامپ در روزهای اخیر قدرت‌اش نیز تلاش می‌کند، شعار پایان دادن به «جنگ نا فرجام» را عملی کند.
کاهش نیروها تا مرز ۲۵۰۰ نفر در افغانستان و عراق و برنامه‌ی خروج نزدیک به ۷۰۰ تن از نیروهای امریکایی مستقر در سومالیا، تا میانه‌‌ی ماه جنوری پایان خواهد یافت. در توافق‌نامه‌ای که میان امریکا و طالبان در ماه فبروری سال جاری در دوحه امضا شد، یکی از پیش شرطهای آن؛ قطع رابطه‌ی «طالبان با شبکه‌ی القاعده» بود. در سال ۱۹۹۶ زمانی که رژیم طالبان در افغانستان حاکمیت یافتند، شبکه‌ی تروریستی القاعده پناه‌گاه امن را زیر چتر حاکمیت طالبان در کشور ایجاد و حملات ۱۱ سپتامبر در ۲۰۰۱ را راه‌اندازی کرد.
اما آیا اکنون طالبان رابطه‌ی خود را با شبکه‌ی القاعده قطع کرده‌اند؟ انستیتوت خاورمیانه، در گزارشی دریافته است که القاعده، با گرو‌های مختلف تروریستی در منطقه،‌ رابطه‌ی نزدیکی دارد. گروه تحریک طالبان پاکستانی (TTP)، گروه طالبان در افغانستان، گروه دولت اسلامی داعش – شاخه‌ی خراسان (IS – K) و شبکه‌ی تروریستی حقانی از هم‌پیمانان نزدیک القاعده در منطقه و افغانستان استند.
این گزارش گفته است که گروه طالبان با پناه دادن القاعده در ساحات مرزی افغانستان – پاکستان سالانه نزدیک به ۲۰ میلیون دالر دریافت می‌‌کنند. کمپ‌های آموزشی این گروه در ساحات مرزی افغانستان و قبایلی پاکستان فعال اند و رهبران این شبکه زمینه‌ی انجام حملات را در افغانستان، پاکستان و منطقه‌ پیش‌بینی می‌‌کنند.
شاخه‌ی القاعده در جنوب آسیا (AQIS) با گرو‌ه‎های زیرمجموعه‌ی خود در ساحات کشمیر هند و ایالت مسلمان نشین سینک‌یانگ چین، رابطه‌های نزدیک دارد و در حال گسترش دادن نفوذ خود به جنوب آسیا است. کشته شدن « ابو محمد المصری» از رهبران گروه داعش در ۱۳ نوامبر در ایران و «حسام المصری» در عملیات نیروهای امنیتی – دفاعی افغانستان در غزنی، دال بر آن است که شبکه‌ی القاعده به عنوان نماینده‌ی جهادیزم جهانی، در منطقه فعالیت جدی دارد و در تلاش انبساط آن به آسیای میانه و جنوب آسیا است.
القاعده – طالبان
شبکه‌ی القاعده، پناه‌گاه‌های امن در ساحات تحت قلمرو گروه طالبان در مناطق گذرگاهی افغانستان – پاکستان و ولایت‌های جنوبی و شرقی افغانستان دارد و کمپ‌های آموزشی را برای جنگ‌جویان خود ایجاد کرده است.
به اساس گزارش سازمان ملل؛ القاعده در افغانستان نزدیک به ۴۰۰ – ۶۰۰ جنگ‌جو دارد و در ۱۲ ولایت افغانستان عملاً فعال است. پس از امضای توافق‌نامه امریکا – طالبان در دوحه، وزارت خارجه امریکا و از پابرجایی رابطه‌ی القاعده و طالبان هشدار داد.
رهبران شبکه‌ی القاعده در ایران، پاکستان و سوریه حضور دارند، اما برخی از رهبران ارشد این شبکه در افغانستان فعال اند و برنامه‌های توسعه‌ای به طرف جنوب و مرکز آسیا را در سر می‌پرورانند. شبکه‌‌ی القاعده رابطه‌ی زنجیره‌‌ای را با گروه تحریک طالبان پاکستانی (TTP)، طالبان افغانستان، شبکه تروریستی حقانی و گروه داعش – شاخه‌ی خراسان ایجاد کرده است؛ القاعده درتبانی با این گروه‌ها تلاش می‌کند برنامه‌‌ی راهبردی – تروریستی خود را در منطقه‌ گسترش دهد.
در حال حاضر نزدیک به ۲۰۰۰ جنگ‌جوی مرتبط به تحریک طالبان پاکستانی در کمپ‌های القاعده در مناطق مرزی افغانسان – پاکستان مشغول آموزش اند. یکی از اهداف القاعده در افغانستان و جنوب آسیا، حمله به بر اهداف توسعه‌ی اقتصادی چین، از جمله؛ هدف قرار دادن پروژه‌ی «یکراه و یک کمربند» است که جنوب آسیا را به مرکز آسیا وصل کرده است.
سازمان استخباراتی امریکا، اخیراَ هشدار داده است که القاعده در افغانستان هنوز به عنوان یک تهدید بالقوه‌ باقی مانده و مانند یک «آتش‌فشان» انتظار خروج امریکا را از این کشور می‌کشد تا حملات خود را علیه منافع امریکا و هم‌پیمان‌هایش راه‌اندازی کند.
شبکه‌ی القاعده، رابطه نزدیک با گروه‌های تندور-تروریستی در پاکستان ایجاد کرده است؛ گروه‌هایی مانند «لشکر طبیه‌»، «جیش‌الاسلام»، «جیش‌المحمد» و گروه «اسامه محمد» که در دو سال اخیر، در کشمیر به فعالیت آغاز کرده است و گروه «الانصار غزوه» از زیر مجموعه‌ی القاعده در جنوب آسیا است که فعالیت‌شان متمرکز به مناطق کشمیر و گذرگاه‌های مرزی هند – پاکستان است.
هرچند رابطه‌ی القاعده در سال‌های اخیر با «نهضت اسلامی ازبکستان» کم‌رنگ شده است. در کنار این، با گروه‌هایی مانند «حرکت اسلامی ترکمنستان» (ETIM) رابطه‌ محکم‌ برقرار کرده است و برای رسیدن به اهداف توسعه‌‌ای تروریستی به سمت آسیای میانه، تلاش می‌کنند تا با گروه‌های اسلام‌گرا در آسیای میانه تماس نزدیک داشته باشد.
رابطه القاعده با گروه‌های «خطابه امام بخاری»، «خطابه‌ التوحید و الجهاد» و «گروه اسلامی جهاد» که بیشتر درولایت‌های شمالی افغانستان که هم‌مرز با کشورهای آسیای میانه است دال بر این ادعاها است. در سال ۲۰۱۷ وزیر خارجه‌ روسیه در نشست «پیمان امنیت جمعی» که در برگیرنده‌ی جمهوری‌های آسیای میانه است گفت؛ نزدیک به ۱۲ هزار جنگ‌جوی داعش و سایر گروه‌های تروریستی مانند القاعده در شمال افغانستان فعالیت دارد. روسیه به عنوان یک قدرت منطقه‌ای، نگران نفوذ گروه‌های تندرو به داخل مرزهای این کشور است و جمهوری‌های آسیای میانه را دروازه‌ی ورودی ناامنی‌ مسکو تلقی می‌کند.
با این همه به‌نظر می‌رسد؛ اگر نیروهای امریکایی بدون در نظرداشت شرایط منطقه‌‌ای، غیرمسوولانه بیرون شوند، میدان به فعالیت‌های شبکه‌ی القاعده و سایر گروه‌های تروریستی فراهم می‌شود؛ زیرا اقتدار یافتن طالبان به افغانستان، زمینه را برای فعالیت‌ گروه‌های مختلف فراهم خواهد کرد. افغانستان یک‌بار دیگر به مرکز تروریزم بین‌المللی مبدل خواهد شد.
در آن صورت باید منتظر اتفاق‌های بدتر از حمله‌ی ۱۱ سپتامبر را کشید. هزینه‌ی نزدیک به ۱۰۰ ملیارد دالری امریکا و جامعه جهانی در طول ۲۰ سال به افغانستان، ضرب صفر خواهد شد.
یک‌بار دیگر سایه‌ی سیاه تحجر و تروریزم از خاک افغانستان بر منطقه و جهان مستولی خواهد شد. توافقنامه‌ی دوحه، شاید بتواند جنگ را برای امریکا پایان دهد؛ اما تروریزم هم‌چنان از افغانستان قربانی خواهد گرفت و این امکان نیز همچنان باپرجاست که افغانستان، بار دیگر حاکمیت زنجیره‌ای تروریزم جهانی را به تجربه بگیرد.