شدت جنگ و پیروزی طالبان در مناطق روستانشین طی هفتههای اخیر که ارتباط مستقیم به یکدندگی عملکرد ارگ و نبود اجماع سیاسی بین دولت و رهبران سیاسی دارد، ریاستجمهوری را مجبور کرده است تا برای مدیریت جنگ و وضعیت جاری دست به دامن رهبران سیاسی ببرد.
دیروز، در نشستی در ارگ ریاستجمهوری، رییسجمهور با تعدادی از رهبران سیاسی و حزبی دیدار کرده است. در این دیدار که عنقریب با سفر غنی و عبدالله به امریکا ترتیب شده بود، سران دولت و رهبران سیاسی، بر اهمیت اجماعی سیاسی در مورد جنگ و صلح افغانستان تأکید کرده و همچنان در مورد سفر غنی و عبدالله که قرار است در «۲۵ جون» صورت بگیرد، بحث و گفتوگو شده است.
دولت، در شرایط حساسی قرار دارد. عملکرد سمتی و یکدندهی ارگ، باعث افزایش فاصله بین سران حکومت و رهبران سیاسی شده است. نتیجهی این فاصلهی سیاسی و نبود اجماع را، میتوان در پیشروی طالبان طی هفتههای اخیر دید. در دیداری که دیروز در اگر برگزار شده بود، بیشتر رهبران سیاسی حضور داشتند. حضور این رهبران، گویای این است که ارگ نتیجهی عملکردهای ناسنجیدهاش را دیده و به اهمیت اجماع سیاسی در مقابل طالبان، پی برده است.
هرچند، در نشست دیروز ارگ، بیشتر در مورد صلح و آیندهی سیاسی افغانستان بحث شده است؛ اما این دیدار، میتوانست فرصت خوبی برای بسیج مردمی باشد و حکومت که این روزها عملکرد افتضاحی در مدیریت جنگی داشته است، از رهبران سیاسی درخواست بسیج مردمی در مقابله با طالبان را میکرد.
در این نشست، تأکید شده است که باید گروههای مختلف سیاسی در افغانستان، از جمهوری و ارزشهای آن دفاع کنند. دفاع از جمهوری، تنها دفاع از دستآورهای دو دههی اخیر نیست. دفاع از جمهوری، دفاع از مردمی است که به صورت نسبی از این ارزشها سود میبرند و زندگی زیر سایهی جمهوری را، بر طالبان ترجیح میدهند. دولت، باید از همه طرفهای سیاسی در افغانستان، بخواهد که در کنار همکاری سیاسی در گفتوگوهای صلح، صف واحد نظامیای را در کنار نیروهای امنیتی و دفاعی تشکیل بدهند تا در شرایط حساس، از شهرها دفاع کنند و همچنان، پالیسیای ساخته شود تا ولسوالیهای تحت کنترل طالبان، از کنترل این گروه خارج شود.
طالبان، با هر ولسوالیای که سقوط داده اند، به صف نیروهایشان افزوده شده. صدها جوان بیکار در مناطق روستانشین، به صفوف این گروه پیوسته و از مزایایی که جنگ به دنبال دارد، مستفید شوند. بنا بر این، اگر دولت، نتواند ساحهی حاکمیت طالبان را کاهش دهد، این گروه، مردم را مجبور به جنگیدن مقابل دولت میکند و هر قدر مناطق بیشتری را در کنترل داشته باشد، سربازگیری بیشتری خواهد کرد.
بر اساس قانون طالبان، هر منطقهای که زیر کنترل آنان است، در شرایط حساس نظامی و حملات سازمانیافتهی این گروه، مردم مجبور استند برای آن سرباز بدهند. این سربازان، به گونهی جبری از خانوادهها گرفته و به میدان جنگ فرستاده میشوند. برای طالبان، جان مردم، هیچ ارزشی ندارد؛ آنان، به قیمت بهدستآوردن یک ولسوالی، حاضر اند دهها نفر تلفات بدهند و اما آن منطقه را تصرف کنند. این سیاست طالبان در کنار سربازگیری جبری این گروه از مردم، تنها راه موفقیت آن در سقوط ولسوالیها بوده است.
انتظار میرود نشست دیروز ارگ، بر تقویت انسجام مردم علیه طالبان انجامیده و زمینهی این را فراهم کند که همکاری بین نیروهای مردمی و نظامی، طالبان را از اطراف شهرها آواره و ساحهی حاکمیتشان را محدود کند. دولت، باید بداند که بدون همکاری مردم، مقابله با طالبانی که به هیچ قانون جنگی و جان انسان ارزش قایل نیستند، دشوار است و باعث کاهش انگیزه در نیروهای امنیتی و دفاعی میشود.