آتش‌بس برای صلح؛ اصرار دولت و انکار طالبان

حسن ابراهیمی
آتش‌بس برای صلح؛ اصرار دولت و انکار طالبان

«کاهش خشونت» اصطلاحی که از روند گفت‌وگوهای صلح بین امریکا و طالبان وارد ادبیات سیاسی صلح افغانستان شده است؛ این بیشتر بهانه‌جویی برای طالبان قلمداد می‌شود و اصرار به ادامه‌ی جنگ در افغانستان تا این که نشان‌دهنده‌ی توافق جمعی طالبان برای برقراری صلح با دولت افغانستان باشد.
تا این جای کار، آن گونه که اظهارات مقام‌های گروه طالبان واضح کرده، این است که طالبان دیگر تمایلی به دادن امتیاز به دولت افغانستان در روند گفت‌وگوهای صلح ندارند و شواهد حاکی از آن است که زلمی خلیل‌زاد، فرستاده‌ی ویژه‌ی امریکا در امور صلح افغانستان نیز به گونه‌ی محافظه‌کارانه هم‌نظر با طالبان است و بیشتر فشار را در این روزها بر دولت افغانستان می‌آورند که آنان یک قدم از خواسته‌ی شان پا پس گذاشته و به جای آتش‌بس بگذارند که طرح کاهش خشونت‌ها مورد توافق دو طرف افغانی در این گفت‌وگوها قرار بگیرد.
رد طرح کاهش خشونت‌ها که طالبان توافق شان بر آن است، از سوی دولت افغانستان منطقی‌ترین واکنش سیاسی‌ای بود که می‌توانست از سوی رییس‌جمهور غنی انتظار داشت. رییس‌جمهور باید هوشیار باشد که اگر کوچک‌ترین تغییر را در موقف فعلی خود بیاورد، در پایان نشست مذاکرات صلح افغانستان در قطر، بازنده‌ی مسلم این گفت‌وگو‌ها دولت افغانستان خواهد بود.
با جدی شدن بحث در باره‌ی چگونگی برگزاری مراسم امضای توافق‌نامه‌ی صلح میان نماینده‌ی رییس‌جمهور ترامپ و نمایندگان طالبان؛ انتظار این می‌رود که حکومت افغانستان در بوته‌ی آزمایش دشواری قرار گرفته است و باید در تلاش این باشد که بتواند به درستی در این مرحله‌ی حساس از پس رسالتی که بر دوشش است، به خوبی بیرون بیایید.
مطمئنا باید به رهبران طالبان که این روزها در قطر گرد هم آمدند و با مقام‌های امریکایی بیشتر از هر وقت دیگر به امضای توافق‌نامه‌ی صلح نزدیک شده اند، گوش‌زد کرد که هیچ‌گاه صلح در هیچ جای جهان با ادامه‌ی جنگ به دست نیامده است و اگر بخواهیم مفهوم «کاهش خشونت» را در روند گفت‌وگوهای صلح افغانستان از لحاظ معناپذیری سیاسی تفسیر کنیم، واضح است که اصرار طالبان مبنی بر «کاهش خشونت‌ها» بعد از امضای توافق‌نامه‌ی صلح با امریکا و هم‌زمان با شروع مذاکرات بین‌الافغانی بیشتر رنگ و بوی امتیازطلبی طالبان را دارد.
طرح «کاهش خشونت‌ها» برای طالبان حکم دست‌آویزی را دارد که طالبان می‌خواهند هر طوری شده آن را در تمام مدت زمان گفت‌وگو‌های صلح برای خود نگه دارند تا بتوانند از آن به عنوان اهرم فشاری بر حکومت افغانستان استفاده کنند که در نهایت سهم بیشتری را در حکومت بعد از صلح داشته باشند.
در شرایط حاضر این خواست طالبان را به درستی حکومت افغانستان توانسته است درک کند و می‌توان گفت تا قبل از شروع مذاکرات بین‌الافغانی اگر یکی از دو طرف گفت‌وگوهای صلح (طالبان یا حکومت) از خواست خود انصراف ندهند و بر سر یکی از دو مورد (آتش‌بس یا کاهش خشونت‌ها) به توافق نرسند، باید فاتحه‌ی گفت‌وگوهای صلح را برای افغانستان خواند و مطمئنا این اتفاق هم بعد از امضای توافق‌نامه‌ی صلح میان امریکا و طالبان نقطه‌ی اختلافی طالبان و حکومت ‌خواهد بود. تا آن زمان اگر نیروهای امریکایی از افغانستان خارج شده باشند، وضعیت را به گونه‌ی جدی برای حکومت افغانستان با خطر مواجه می‌کند.
بدون شک حکومت افغانستان در نبود نیروهای امریکایی برای ادامه‌ی جنگ با طالبان دچار چالش‌های جدی خواهد شد و اگر سناریوی صلح افغانستان چنین باشد، هیچ گاه امریکا حاضر به این نخواهد شد زمانی را که صرف خروج آبرومندانه‌ی نیروهایش از افغانستان کرده است، بار دیگر همان هزینه را صرف اعزام نیروهایش به افغانستان کند و در نتیجه، تحقق چنین پیش‌فرضی دور از واقعیت نخواهد بود که افغانستان بار دیگر صحنه‌ی جنگ‌های داخلی در منطقه شود و با گذشت هر روز برای مردم افغانستان، رسیدن به یک صلح پایدار تبدیل به رؤیایی باور نکردنی شود؛ رؤیایی که چهار دهه است مردم افغانستان هر روز و شب آن را می‌بینند؛ اما به واقعیت تبدیل نمی‌شود.
قابل درک است که اگر به درستی بخواهیم به نتیجه‌ی مطلوب در زمینه‌ی صلح در افغانستان برسیم، باید نگذاریم که حکومت افغانستان به عنوان نماینده‌ی مردم در روند صلح از موضع کنونی خود قدم پس بگذارد و طرح «کاهش خشونت‌ها» از سوی طالبان را بپذیرند.