ارگ و سپیدار دو رکن اصلی حکومت وحدت ملی در پنج سال گذشته بود. این حکومت بر اساس توافقنامهی سیاسی کابل با مداخلهی صریح جانکری وزیر خارجهی امریکا به نمایندگی دولت وقت این کشور به وجود آمد؛ حکومتی که بر خلاف نامش نه وحدت ملی را تمثیل کرد و نه حکومت داری مردمی را. عدم همپذیری سیاسی که از ابتدا در بررسی رویکرد سیاسی اشرفغنی و عبدالله دیده میشد، امروز تبدیل به نقطهی ثقل اختلافهای سیاسی حکومت وحدت ملی در آخرین روزهای باقیمانده از عمر سیاسیاش شده است.
نبود همپذیری سیاسی که به آن اشاره داشتم، البته به آغاز حکومت وحدت ملی برنمیگردد. این رویکرد قلدرمآبانهی سیاسی، ریشه در تاریخ و فرهنگ سیاسی دارد که ماجرای مفصلی است در تاریخ معاصر سیاسی کشور مان که با وجود تمام تلاشها برای آسیبشناسی آن؛ متأسفانه تا کنون برای مردم افغانستان و سیاست کشور بینتیجه مانده است.
با شدت گرفتن احتمال رسیدن به یک توافق کلی میان طالبان و امریکا بر سر صلح و نزدیک شدن به روزهایی از زندگی در افغانستان که خشونتهای حاصل از جنگ به حداقل برسد، رجزخوانی سیاسی ارگ ریاستجمهوری و قصر سپیدار، این خوشبینیها را در حال کاهش دادن است. محمداشرف غنی و عبدالله عبدالله به عنوان دو یار سیاسی و بازوی همدیگر در حکومت وحدت ملی، پنج سال پشت سکان هدایت کشتی حکومت بودند و این دو چهره در این سالها همواره از توافق نظر در مورد صلح، معیارها و محورهای مشترک سیاسی در این زمینه سخن میزدند؛ اما این گونه که از رجزخوانیهای رسانهای ارگ و سپیدار برمیآید، گویی صلح نقطهی اختلافی سپیدار و ارگ و مثال واضحی برای مقولهی «عدم همپذیری» سیاسی شده است.
واکنش روز یکشنبهی (۶ دلو) داکتر عبدالله در رابطه با اقدامهای اخیر حکومت وحدت ملی در مورد صلح و گفتههای رییسجمهور غنی در شهر داووس سویس، جرقهای بود بر انبار پر از باروت اختلافهای سیاسی میان ارگ و سپیدار که ادامهی این وضعیت به احتمال قوی حکومت وحدت ملی را با یک پایان تلخ سیاسی مواجه خواهد کرد.
داکتر عبدالله عبدالله، یکی از دو نامزد اصلی انتخابات ریاستجمهوری ۹۸، رییسجمهور غنی را متهم به سوءاستفاده از صلاحیتش در امور صلح کرد و گفت که ارگ مانع اصلی افغانستان برای رسیدن به صلح است. او گفت که تیم انتخاباتیاش خواهان شروع مذاکرههای صلح بدون قید و شرط شده است؛ اما در سوی دیگر روز دوشنبه (۷ دلو) صدیق صدیقی، سخنگوی ریاستجمهوری، در واکنش به سخنان آقای عبدالله، در توییتی نوشت، تلاشهای رییسجمهور غنی بوده است که امروز صلح افغانستان به یک گفتمان ملی، منطقهای و بینالمللی تبدیل شده و اولویت ارگ، صلح و ثبات دایمی در افغانستان است.
این جوابیههای پشت سر هم ارگ و سپیدار در پیوند به مذاکرههای صلح و پافشاری برای چگونگی برخورد با صلح، در حالی بین دو طرف اصلی حکومت وحدت ملی اوج گرفته است که تا هنوز طالبان به عنوان گروه اصلی این مذاکرهها، حکومت وحدت ملی را نمایندهی مردم افغانستان ندانسته و در ده دورهی گفتوگوهای صلح که تا کنون برگزار شده است، همواره تأکید بر حضور چهرههای سیاسی و رهبران جهادی به نمایندگی مردم افغانستان در داشته اند که این نشان میدهد حکومت وحدت ملی، شامل ارگ و سپیدار تا هنوز نتوانسته است جایگاه خود را نزد طالبان به اثبات برساند و این اختلاف دیدگاه میان سران حکومت وحدت ملی ناشی از همان عدم همپذیری سیاسی است.
در چنین شرایطی، ترس مردم افغانستان با وجود این اختلافها میان عبدالله و اشرف غنی، این است، صلحی که مردم افغانستان توانسته اند با تحمل زحمتها و مشقتهای بسیاری خود را در چندقدمی آن ببینند، حال قربانی رجزخوانی سیاسی ارگ و سپیدار شود که از همین حالا معلوم است تا رضایت طالبان را برای حضور سیاسی در میز مذاکرات صلح به دست نیاورند، رجزخوانی بر سر هیچ است و پایانش ثمری نخواهد داشت.