پشتیبانی ایران از طالبان

صبح کابل
پشتیبانی ایران از طالبان

نویسنده: هاشم هدایت

جمهوری اسلامی افغانستان، همیشه تلاش کرده است که با دولت ایران روابط نیک و دولت محور داشته باشد؛ اما ایران برعکس؛ به‌صورت آشکارا و پنهانی و در امور داخلی افغانستان، دخالت‌های خصمانه و اظهاراتی که خلاف عرف روابط بین‌الملل است، در رسانه‌ها همگانی کرده‌اند.

چند روز قبل، پس از کشته شدن محسن فخری‌زاده – یکی از مقامات نظامی ایران، تعدادی از افراد گروه طالبان که در قطر به‌سر می‌برند؛ برای ابراز غم‌شریکی به سفارت جمهوری اسلامی ایران رفته و همدردی‌شان را با آن‌ها اعلام داشتند. پیام‌هایی که مقامات ایرانی در این مورد در رسانه‌ها منتشر کرده‌اند، بیان‌گر این دیدگاه است که ایران، طالبان را به‌عنوان یک گروه تروریستی نمی‌دانند. یکی از نماینده‌های مجلس شورای اسلامی – پارلمان ایران، از گروه طالبان به‌عنوان یک جنبش یاد کرده است. این در حالی است که جهان، طالبان را به‌عنوان یک گروه تروریستی می‌شناسند و جنایت‌هایی که این گروه در افغانستان انجام داده/می‌دهند، ماهیت تروریستی آن‌ها را کاملاً روشن ساخته است.

در سال ۱۳۷۷، زمانی که گروه طالبان، حاکمیت شهر مزارشریف را در اختیار داشتند، ۸ تن دیپلمات و یک نفر خبرنگار ایرانی را در کنسول‌گری ایران کشتند. گویا مقام‌های ایرانی، آن حادثه را فراموش کرده‌اند که اکنون از گروه طالبان به عنوان یک جنبش یاد می‌کنند.

اظهارات تازه‌ی مقام‌های ایرانی به این معنا است که از گروه تروریستی طالبان حمایت می‌کنند و این حمایت‌شان به این خاطر است که بتوانند از جنگ‌جویان گروه طالبان برای رسیدن به اهداف سیاسی و اقتصادی‌شان برسند.

سایت خبری- تحلیلی عصر ایران که روی‌کرد دولتی دارد؛ به تاریخ ۱۲ قوس ۹۹ در تحلیلی تحت عنوان «۱۰ نکته درباره‌ی دیدار هیأت طالبان از سفارت ایران» به‌صورت مشخص از گروه تروریستی طالبان حمایت فکری کرده و امریکا را دشمن مشترک ایران و طالبان یادآوری کرده است. این‌ موضوع، نشان‌دهنده‌ی این است که جمهوری اسلامی ایران روی‌کرد تروریستی دارد و از گروه های تروریستی حمایت می‌کنند.

انگیزه‌های دخالت منفی و خصمانه‌ی ایران در افغانستان، ریشه‌های اقتصادی؛ از جمله مسأله‌ی آب، و از سوی دیگر ریشه‌های سیاسی و امنیتی دارد.

اهرم‌های فشاری که ایران در اختیار دارد دو چیز است. اهرم فشار اول؛ گروه تروریستی طالبان که ایرانی‌ها آنان را تمویل و تجهیز می‌کنند. حد اقل در دو هه اخیر همیشه اسناد و شواهد معتبر در اختیار نیروهای امنیتی افغانستان قرار گرفته است که حکایت از حضور گسترده حکومت ایران به حمایت از گروه طالبان بوده است.

اهرم فشار دوم؛ مهاجرین افغانستان است که در ایران زندگی می‌کنند. حکومت ایران برخلاف قوانین بین‌المللی مهاجرت و خلاف ارزش‌های حقوق بشری، برخودهای ظالمانه و توهین‎آمیز با مهاجرین دارد. به‌صورت نمونه، در جریان سال ۱۳۹۹ نیروهای امنیتی ایران، موتر حامل تعدادی از مهاجرین افغان را با شلیک اسلحه به آتش کشیدند، مهاجرین افغانستانی را زنده سوزاندند و حتا زخمی‌های آن حادثه را در چپرکت‌های شفاخانه‌ها به زنجیر بستند و در نهایت بی‌شرمی عکس‌های‌شان را در شبکه‌های اجتماعی منتشر کردند. در حادثه‌ای دیگر؛ در سال روان، مرزبانان ایرانی، تعدادی از مهاجرین را به آب انداختند و تمام معیار‌های اخلاقی و حقوق بشری را زیرپا کردند.

نشر عکس‌های دسته جمعی جنگ‌جویان گروه تروریستی طالبان در سال جاری، در «پارک ملت» شهر تهران بیان‌گر حضور طالبان تروریست در کلان‌شهرهای ایران، تحت پوشش سپاه پاسداران است.

محرومیت فرزندان مهاجر افغان از تعلیم و تحصیل در ایران، یک امر عادی است و تا هنوز جمهوری اسلامی افغانستان نیز قادر به حل این معضل نشده است. یک روزنامه‌نگار افغان که در هنگام شیوع ویروس کرونا در ماه حوت ۱۳۹۸ در شهر اصفهان ایران سکونت داشت، گفته است که مسوولین صحی شهر اصفهان، به مهاجرین افغان امکانات صحی فراهم نمی‌کرده و آن‌ها را از تمام خدمات محروم کرده بود.

این رفتارهای حکومت ایران نه‌تنها برخلاف اصول روابط بین دو دولت همسایه است، بل؛ رفتارهای خصمانه و دشمنانه‌ای است که بیان‌گر خصومت حکومت ایران با ملت افغانستان است. طلوع نیوز، در مصاحبه‌ای که در سال روان، با عباس عراقچی – معاون وزارت خارجه ایران داشت، از روابط حکومت ایران با گروه تروریستی طالبان پرده برداشت و از آن با افتخار یاد کرد. وقتی مجری تلویزیون از گروه مجاهدین خلق یاد آوری کرد، آقای عراقچی با برافروختگی و عصبانیت جواب داد؛ مجاهدین خلق یک گروه بی‌ریشه و مزدور است.

مقامات ایرانی باید بدانند، به همان اندازه که آنان از مجاهدین خلق نفرت دارند؛ مردم افغانستان و جمهوری اسلامی افغانستان از گروه طالبان متنفراند.

وقتی مقامات ایرانی از روابط‌شان با گروه تروریستی طالبان پرده برمی‌دارند و آن را رنگ‌وبوی دوستانه می‌دهند، یک دروغ بزرگ است.

هدف حکومت ایران از روابط با گروه طالبان انگیزه‌ی صلح آمیز ندارد. بل؛ ایرانی‌ها می‌خواهند از طالبان به‌عنوان ابزاری جهت ناامن‌سازی افغانستان استفاده کنند.

اظهارات جواد ظریف- وزیر خارجه ایران در مورد مسئله آب، تهدید آشکاری بود که جمهوری اسلامی افغانستان را نشانه می‌رفت. این اظهارات، صورت ساده‌ی قضیه است که ایرانی‌ها در رسانه‌ها مطرح می‌سازند. در طرف دیگر؛ اهداف خصمانه و پنهان‌شان در مورد افغانستان به‌شدت خطرناک‌تر از این مسایل است.

سیاست‌مداران و تحلیل‌گران مسایل سیاسی در افغانستان، باید انگیزه‌های خصمانه ایران را تحلیل کنند و مردم افغانستان را از نیت‌های شوم حکومت ایران آگاه بسازند.

حکومت ایران، اگر با تروریستان همکاری کند و بخواهد از طریق گروه ترریستی طالبان و یا هر گروه تروریستی دیگری به اهداف‌شان برسند، خودشان نیز در گرداب تروریزم غرق خواهند شد. بر همگی هویداست که حکومت ایران از جمله حکومت‌هایی است که در دنیا، نفرت‌پراکنی می‌کند. آن‌ها اکثر حکومت‌ها دنیا را دشمن خود می‌دانند. بعد نیست که اگر کشور ایران، امکانات کشورهای اروپایی و امریکا را در اختیار می‌داشتند دنیا را دگرگون می‌کردند.