مشکل اساسی سازمان «سیا» در افغانستان

ابوبکر صدیق
مشکل اساسی سازمان «سیا» در افغانستان

نویسنده: Jeff Stein

منبع:SPY TALLK

برگردان: ابوبکر صدیق

این روز‌ حتما آمدنی بود؛ سازمان استخبارات امریکا (CIA) باید برای حضور خود در افغانستان پس از بیستمین سال‌روز حمله‌ی ۱۱ سپتمبر که ادعا می‌شود پای امریکا را به این جنگ کشاند، ابتکار عملی از خود نشان دهد.
بر اساس برنامه‌ی خروج جو بایدن که روز سه‌شنبه اعلام کرد، تا ماه سپتمبر پیش ‌رو، سازمان سیا نیروی حمایتی‌ای در افغانستان نخواهد داشت. همه‌ی نیروهای امریکایی تا ۱۱ سپتمبر سال روان میلادی افغانستان را ترک می‌کنند، تنهاگذاشتن سازمان سیا در افغانستان –برای نظارت‌داشتن روی شبکه‌ی تروریستی القاعده–، ماندن در گورستان است. به هر حال، بحث اساسی این است که نیروهای استخباراتی، برای نظارت از طالبان، القاعده، داعش و شبکه‌ی حقانی، تا چه زمانی باقی می‌مانند.
با خروج نیروهای امریکایی، سازمان استخباراتی امریکا (CIA) به فعالیت‌های خود در بگرام پایان داده است؛ زیرا این سازمان به محافظت نیروهای امنیتی‌ای که با « فساد» آلوده استند، اعتماد ندارد تا در برابر خطر‌های احتمالی از آن‌ها دفاع کنند.
بر اساس گزارش‌های سازمان استخبارات ملی که اعلام کرده که نیروهای امنیتی-دفاعی افغانستان با تلاش‌های خستگی‌ناپذیر برای گرفتن دوباره‌ی جغرافیای ازدست‌رفته در ۲۰۲۰، تقلا می‌کنند.
«به نظر می‌رسد که طالبان خود را برنده‌ی میدان جنگ می‌دانند.» در گزارش افزوده شده: «به همین دلیل به جنگ ادامه می‌دهند. دولت افغانستان تلاش می‌کند تا با ادامه‌ی حمایت‌های بین‌المللی از نیروهای امنیتی، طالبان را به عقب براند.»
جایی برای فرار و مکانی برای مخفی‌شدن نیست! راه‌برد‌سازان امریکایی نگرانی دارند که با بیرون‌شدن آخرین سرباز نیروهای ویژه‌ی مبارزه با تروریزم امریکا، دروازه‌ی نظام حکومت افغانستان به سقوط باز خواهد شد. گذاشتن کشوری در این حالت -شکنندگی– تجربه‌ی زمانی است که نیروهای ایتلاف شمال، توسط طالبان و اسامه بن لادن و القاعده عقب رانده شدند.
کارشناسان باور دارند که هیچ گزینه‌ی معقولی برای جلوگیری از طرح حملات در برابر غرب وجود ندارد. اسنفندیار میر، استاد در دانشگاه ستنفورد، به اکنومیست گفت: «به نظر می‌رسد که امریکا برای این کار نیروهای خود را در آسیای مرکزی و یا پاکستان جابه‌حا کند؛ اما طرف‌داران این دیدگاه، یک شبکه‌ی قوی حمایتی را در اداره‌ی بایدن با خود ندارند.»
این قابل درک است که کشورهای آسیای میانه زیر فشار جدی روسیه و چین قرار دارند؛ کشورهایی که به نظر می‌رسد در تلاش تضعیف امریکا در افغانستان بودند.
پاکستان متحد «حقه‌باز» امریکا است؛ [این کشور] برای مدت طولانی‌ای به طالبان پناه داد و پس از ورود نیروهای پیمان انتلانتیک شمالی –ناتو- و امریکایی‌ها [به افغانستان] به صورت پنهانی از جنگ‌جویان گروه طالبان در برابر نیروهای امریکا و ناتو حمایت کرد.
در سال‌های اخیر، برخی از مقامات پاکستانی از اسامه بن لادن، رهبر پیشین شبکه‌ی القاعده، در حیبت‌آباد پاکستان حمایت کردند تا این‌که نیروهای سازمان سیا (CIA) و تیم (Navy SEAL) در ماه می ۲۰۱۱ او را کشتند. ایمن الظواهری، جانشین اسامه بن لادن هنوز تحت حمایت سازمان جاسوسی پاکستان (ISI) قرار دارد.
کلن پیتر کلارک ( Colin p. Clarck)، کارشناس تررویزم خاورمیانه در سوفن گروپ ( The Soufan Group)، می‌گوید: «ما در بیست سال گذشته نتوانستیم بفهمیم که پاکستان چگونه از طالبان حمایت می‌کند. این همواره سر زبان‌ها بود؛ اما من هیچ‌گاه شاهد یک اقدام برنامه‌‌ریزی‌شده و واقعی برای جلوگیری حمایت سازمان جاسوسی پاکستان (ISI)از طالبان و القاعده و گروه‌های حامی بیرونی‌شان نبودم.»
با این همه، پاکستان یکی از مراکز مهم و تأثیرگذار است تا از آن‌جا طالبان را در افغانستان زیر نظارت قرار دهد. در این راستا، سازمان جاسوسی پاکستانی یک تهدید تلقی می‌شود.
دیدگاه دیگر این است که؛ در کشورهای خلیج فارس یک ناو امریکایی استقرار یابد و رهبران القاعده و داعش در افغانستان را، با هواپیماهای بدون سرنشین هدف قرار دهند. تجربه‌ نشان می‌دهد که این رویکرد نیز در ۲۵ سال گذشته موفقیت چندانی نداشته است.
کلارک، نویسنده‌ی کتاب «پس از خلافت؛ دولت اسلامی داعش و آینده‌ی پراکنده‌ی تروریزم» گفت: «مطمینا ما رهبران القاعده را در ساحات FATA (ایالت‌های قبایل‌نشین فدرال پاکستان) هدف قرار می‌دهیم؛ اما این رویکرد، مثل هدف قراردادن کورموش با چشم‌های بسته است.»
حدود ۷ هزار نیروی ناتو و غیرناتو با آغاز خروج نظامیان امریکایی در اول ماه می، از این کشور بیرون می‌شوند. بریتانیا حدود ۷۵۰ سرباز در بخش‌های غیرجنگی در افغانستان دارد که تمام این نیروها به صورت دسته‌جمعی با نیروهای امریکایی بیرون می‌شوند. یک مقام ارشد بریتانیایی، به گاردین گفته است: «اگر آن‌ها (امریکایی‌ها) بیرون شوند، ما هم بیرون می‌شویم.»
طالبان با انتقاد از به تعویق‌افتادن تاریخ خروج نیروها توسط بایدن، گفته اند؛ در صورتی که نیروهای امریکایی در اول ماه می از افغانستان بیرون نشوند، آن‌ها حملات خود بر نیروهای ناتو و امریکایی را‌ آغاز می‌کنند. توافق خروج نیروهای امریکایی در اداره‌ی ترامپ با طالبان به امضا رسید.
اعلام خروج نیروهای امریکایی، به عنوان تهدیدی آشکار برای حکومت افغانستان به رهبری محمداشرف غنی است. لولر میلر (Laurel Miller)، فرستاده‌ی ویژه پیشین امریکا در امور افغانستان و پاکستان، گفت: «همه‌ی دیدگاه‌ها روی این توافق دارند که خروج زودهنگام نیروهای خارجی از افغانستان، منتج به سقوط اداره‌ی کابل خواهد شد.»
سیت جانسون، رییس پروژه‌ی تهدیدهای احتمالی در مرکز مطالعات راه‌بردی واشنگتن، گفت: «این روند تأثیر منفی‌ای روی انگیزه‌ی نیروهای دولتی و هم‌چنان نیروهای امریکایی خواهد گذاشت؛ چون نیروهای امریکایی تنها حامیان نیروهای امنیتی افغانستان بودند. چشم‌انداز این سناریو، خاطرات اتفاق‌افتاده در سایگون و موگادیشو را زنده می‌کند.»
تصور کنید، نزدیک به ۳۰ هزار زنی که در این اواخر توانسته‌ اند تلاش‌های زیادی برای به‌دست‌آوردن حقوق‌شان انجام دهند، در صورت حمله‌ی طالبان آماده‌ی فرار از کشور و پناه‌بردن به کشورهای همسایه استند. یک افسر استخباراتی به من گفت؛ در صورتی که نیروهای امریکایی بیرون شوند، این اتفاق خواهد افتاد. این‌جا کشتی نیست که افراد بتوانند با آن خود را به آن‌سوی ساحل برسانند؛ مانند سایگون که در ۱۹۷۵ سقوط کرد؛ یا چرخ‌بالی وجود نخواهد داشت تا دیپلمات‌های امریکایی و افسران سازمان CIA و دوستان افغانستانی‌شان را برای مصؤونیت به سفارت امریکا انتقال دهند.
فرودگاه بگرام که در ۳۸مایلی کابل قرار دارد، در زمان حضور نیروهای امریکایی همواره هدف راکتی طالبان قرار می‌گرفت. اگر جنگ‌جویان اسلام‌گرا بخواهند، می‌توانند با راکت‌ها فرودگاه‌ها را هدف قرار دهند.
یکی از موضوعات خیلی مملوس، فاجعه‌ی بشری در افغانستان است که احتمال وقوع آن بیش‌تر است؛ اما اکنون روشن نیست که این ماجرا با خروج نیروهای امریکایی اتفاق بیفتد. آن‌ها حدود دو دهه به نام این ‌که در افغانستان برنده اند، خود را فریب داده اند. یک جنگ‌جوی اسیر طالب، گفت: «امریکایی‌ها ساعت را در اختیار دارند و ما زمان را در اختیار داریم. اکنون زمان آن فرا رسیده است.»