بسیج مردمی؛ میخی که طالبان به تابوت‌شان کوبیدند

محمد گوهری
بسیج مردمی؛ میخی که طالبان به تابوت‌شان کوبیدند

بسیج مردمی در حمایت از نیروهای امنیتی و دفاعی کشور، در شرایطی که طالبان به شکل چشم‌گیری در مناطق روستایی افغانستان پیش‌روی داشتند، ناامیدی‌ها را تبدیل به امیدواری کرده است. از آغاز اعلام خروج نیروهای ناتو از افغانستان، گروه طالبان، تمام توان نظامی و تبلیغاتی‌اش را بسیج کرد تا بتواند پس از خروج ناتو، با زور نظامی بر افغانستان حاکم شود. در اولین روزهای اعلام خروج ناتو که برابر بود با آغاز عملیات بهاری این گروه، طالبان با حمله بر چند ولایت افغانستان، خواستند توانایی نظامی‌شان را به نمایش گذاشته و با سقوط دست‌کم یکی از چند ولایتی که حملات نظامی‌شان را متمرکز کرده بودند، خودی نشان دهند. حملات سازمان‌یافته و هم‌زمان این گروه بر ولایت‌های هلمند، بغلان، کندز و یکی دو ولایت دیگر، نه تنها نتوانست موفقیتی برای این گروه به دنبال داشته باشد، بل که با ضدحمله‌ی زمینی و هوایی نیروهای امنیتی و دفاعی، صدها تن از سربازان این گروه کشته و زخمی شدند.

طالبان که در استراتژی سقوط ولایت‌ها ناکام مانده بودند، این بار، تمام توان نظامی‌شان را در نقاط مختلف افغانستان بسیج کردند تا شاید بتوانند با حمله بر پاس‌گاه‌های امنیتی محلی و ولسوالی‌ها، نیروهای امنیتی مستقر در آن را که تعدادشان کم‌تر است، غافل‌گیر کرده و به موفقیت نظامی دست یابند. محاسبه‌ی دوم طالبان –حمله بر ولسوالی‌ها-، به دلیل ناکارگی در مدیریت جنگی و دخالت سیاسی در استراتژی نظامی، کارا واقع شد و این گروه، توانست در فاصله‌ی دو ماه، نزدیک به پنجاه ولسوالی را سقوط داده و خون پیروزی از راه نظامی در رگ‌های سربازانش جریان پیدا کند. طالبان، در محاسبه‌ی‌شان، فقط مدیریت نادرست نظامی دولت در سطوح فرمان‌دهی را بررسی کرده بودند، نه مردمی را که از این گروه و عمل‌کرد آن متنفر استند. از قلم‌انداختن نفرت عمومی نسبت به این گروه، کار دستش داد و حرکت‌های ضدانسانی سربازان این گروه، باعث شد که مردم مقابل آن ایستادگی کرده و خواب پیروزی را بر آنان حرام کنند.

بسیج مردمی، همان نیرو و اراده‌ی قدرت‌مندی است که همواره از سوی دو طرف جنگ نادیده گرفته شده بود. طی روزهای اخیر، ده‌ها هزار نفر در ولایت‌های مختلف افغانستان و به خصوص ولایت‌های شمالی و شمال‌شرقی که مورد تهاجم حملات طالبان قرار گرفته بود، به حمایت از سربازان امنیتی و دفاعی افغانستان سلاح برداشتند و رهبران سیاسی‌ای که طی دو دهه‌ی اخیر، فقط مصروف جمع‌آوری پول از منابع مختلف بودند نیز، از نقاط مختلف کشور و جهان به ولایت‌های‌شان برگشته و در کنار مردمی ایستادند که مرگ را بر زندگی زیر سایه‌ی امارت طالبانی ترجیح می‌دادند. بسیج‌های مردمی، همان نیرو و اراده‌ای بود که طالبان در محاسبات‌شان آن را شامل نکرده بودند و دولت نیز نظر به عمل‌کردی که نسبت به مردم داشته است، انتظار چنین پشتیبانی‌ای را نداشت.

خیزش‌های مردمی و اعلام آمادگی ده‌ها هزار نفر در حمایت از نیروهای امنیتی و دفاعی کشور، تمام مناسبات جنگ و صلح افغانستان را طی یک هفته توانسته است تغییر بدهد. دیگر، درصدی بسیاری از مردم که نگران سقوط به دست طالبان بودند، از این نگرانی رهایی پیدا کرده و به این امیدواری می‌اندیشند که بسیج مردمی در ولایت‌های مختلف، دقیق مدیریت شده و از آن به عنوان امکانی برای نابودی کامل طالبان استفاده شود.

حرکت‌های مردمی در مقابل طالبان، آزمون بزرگی را سر راه دولت‌مردان و سران قومی و حزبی گذاشته است. مسؤولان نهادهای امنیتی و دفاعی، به خصوص بسم‌الله محمدی که نام درشتی در مبارزه با طالبان در کارنامه‌ی نظامی‌اش دارد، باید بتوانند با توافق و هم‌کاری رهبران قومی-سیاسی و نمایندگان مردم در شورای ملی و شوراهای ولایتی، از فرصت به‌وجودآمده استفاده کنند. استفاده‌ی درست از این فرصت، دست‌کم در شمال  و شمال‌شرق، به معنای سرکوب و نابودی کامل طالبان است. اگر حرکت‌های مردمی درست مدیریت شده و در هم‌کاری با نیروهای امنیتی و دفاعی علیه طالبان استفاده شود، بیش‌تر سربازانی که از روی اجبار یا تبلیغات برای اهداف این گروه می‌جنگند، سلاح‌‌شان را بر زمین خواهند گذاشت؛ چون، این گروه در شمال، از اقوام ساکن در این منطقه سربازگیری کرده و این سربازان، در صورت مواجهه با خشم عمومی، توان مقابله با مردمی که رابطه‌ی هویتی و زبانی دارند را، ندارند.

زمان آن رسیده که طالبان با نتیجه‌ی کارهای‌شان روبه‌رو شوند؛ به نتیجه‌ی کشتن هزاران نفر بی‌گناه طی بیش از دو دهه در افغانستان. مردم، آماده‌ی این تصفیه‌ی حساب با طالبان اند. اگر حرکت‌های مردمی به زودی مدیریت و وارد میدان جنگ نشود، در درازمدت، میدان جنگ از آن چه که هست، بدتر خواهد شد؛ چون، مردمی که سلاح برداشته و یا از سوی دولت دریافت کرده اند، باید توان و گلوله‌ی‌شان مقابل طالبان به مصرف برسد؛ در غیر این صورت، دوام‌دارشدن تنش‌های نظامی بین طالبان، مردم و دولت، زمینه‌ی سوءاستفاده را فراهم کرده و باعث هرج‌ومرج بیش‌تر می‌شود؛ وضعیتی که ممکن دولت و مردم را به جان هم بیندازد و امکان ورود طالبان در شهرها را فراهم کند.