آیا عطا محمد نور آخرین پایگاه مبارزاتی و مردمی جمعیت اسلامی افغانستان را نابود می‌کند؟

ریحان تمنا
آیا عطا محمد نور آخرین پایگاه مبارزاتی و مردمی جمعیت اسلامی افغانستان را نابود می‌کند؟

بعد از واگذاری قدرت به حامد کرزی در دوره‌ی جدید، تا شهادت استاد ربانی، جمعیت اسلامی نیز تحت تأثیر جو جدید، از لحاظ درونی دچار چند دستگی شد و فیگورهای اصلی این جریان، در مراحل مختلف به داد و ستد مستقل با جریان‌های کلی سیاسی دیگر پرداخت؛ اما در کل ساخت اصلی جمعیت به حیث یک جریان جهادی واحد، پابرجا بود و در مقاطعی نیز مهره‌های اصلی جمعیت اسلامی به ابراز تعهد شان به حزب پرداختند. استاد ربانی در واقع ستون مرکزی بنای جمعیت اسلامی بود.

بعد از شهادت استاد برهان‌الدین ربانی، جمعیت اسلامی افغانستان به‌عنوان یکی از قدرت‌مندترین احزاب جهادی افغانستان دچار خلای رهبریت شد و گفتمان رهبریت این حزب به یکی از چالش‌های اصلی رقابت‌های درون‌حزبی مبدل شد. از میان شخصیت‌های اصلی حزب، محمد اسماعیل خان، فرمانده‌ی قدرت‌مند جمعیت در غرب افغانستان، احمد ضیا مسعود، داماد استاد ربانی و برادر احمدشاه مسعود فرمانده‌ی نامدار جمعیت اسلامی، صلاح‌الدین ربانی، پسر استاد ربانی و استاد عطا محمد نور، یکی از فرماندهان بزرگ جمعیت اسلامی در شمال افغانستان، کسانی بودند که پای به میدان رقابت روی رهبریت جمعیت اسلامی گذاشتند. هرچند افراد دیگری مثل داکتر عبدالله عبدالله، محمد یونس قانونی، مارشال محمد قسیم فهیم و چند تن دیگر هم بحث شان در میان بود؛ اما گروه اول به هر دلیلی که بود، بحث رهبریت را در محور خود حفظ کردند. به فاصله‌ی کوتاهی از شهادت استاد ربانی در نشست میان سران جمعیت اسلامی، صلاح‌الدین ربانی به حیث سرپرست حزب جمعیت تعیین شد. بحث رهبریت جمعیت؛ اما همچنان به حیث یک میدان رقابت برای تعدادی از مدعیان باقی ماند.

استاد عطا محمد نور با این که به لحاظ گذشته، در ردیف افرادی مثل محمد اسماعیل خان یا مارشال فهیم یا حتا داکتر عبدالله عبدالله نبود؛ اما در شرایط جدید توانسته بود خود را به رده‌های اول حزب ارتقا دهد و از جمله‌ی مدعیان اصلی رهبریت جمعیت اسلامی شود. پرسش این است که استاد عطا محمد نور چطور به این سطح ارتقا کرد؟

بعد از سقوط طالبان و روی کار آمدن نظام جدید، جمعیت اسلامی به حیث یکی از شرکای اصلی قدرت، توان بسیاری در دفاع از اعضایش در ادارات کلیدی کشور داشت. جمعیت تا مدت‌ها تقریبا نیمی از قدرت دولت را در کنترل گرفته بود و عطا محمد نور، در همین گردونه، والی ولایت بلخ شده بود. پراکندگی نسبی میان شخصیت‌های رده اول جمعیت، فرصتی را مساعد ساخت تا عطا محمد نور، با استفاده از تسلطش بر ولایت بلخ، به توان‌مند‌سازی خود در زمینه‌ی اقتصادی و ایجاد یک جزیره‌ی قدرت تا حدی مستقل بسازد. او توانست در ولایت بلخ و بعضی ولایات اطراف آن، به ایجاد گروه‌های پیرو و تابع خود پرداخته و صفی از افراد وفاردار به خود را شکل دهد. برای شکل‌دهی چنین تشکیلات غیر رسمی اما وفادار، دو امر نقش اصلی را داشت. اول درآمدهای اقتصادی و خرج بی‌دریغ این درآمد برای ایجاد پایگاه سیاسی بین مردم و دیگر، مدیریت قاطع حوزه‌ی تحت تسلط. عطا محمد نور، هر دوی این امکانات را در دسترس داشت.

نابسامانی‌های درونی دولت، دست عطا محمد نور را در گردآوری امکانات اقتصادی بسیار عظیم باز گذاشته بود. وی با درک واقعیت حاکم و با استفاده از مقام دولتی خود در ولایت بلخ، به یکی از ثروت‌مندترین افراد افغانستان مبدل شد. با بالا گرفتن سطح تقابل گروه‌های سیاسی و تیره شدن ابعاد قومی این تقابل، عطا محمد نور بلخ را به یکی از سنگرهای اصلی تاجیک‌تباران افغانستان مبدل کرد. شخصیت‌های دیگر جمعیت اسلامی نیز در شرایط ناگزیری و شاید علی رغم میل باطنی شان، به قدرت گرفتن عطا محمد نور در شمال افغانستان کمک می‌کردند. عقب زدن گام به گام مهره‌های جمعیت اسلامی از قدرت توسط تیم‌های سیاسی مخالف، قدرت جمعیت را از تمرکز در کابل به تمرکز روی مناطقی که به لحاظ سنتی حوزه‌ی نفوذ شان بود، کشاند. یکی از مهمترین مراکزی که در برابر گروه مخالف سیاسی جمعیت اسلامی و تا حدی گروه‌های قومی توانست مقاومت کرده و بی‌پرده به طرح داعیه‌ی سیاسی و دفاع قومی بپردازد، گروه حاکم در ولایت بلخ بود. موازی با رشد تقابل‌های قومی، ارزش پایگاه بلخ نیز بیشتر شد و در نهایت عطا محمد نور، به حیث والی بلخ خود را فرمانده‌ی صف قدرت رقابت سیاسی و قومی یافت. شکی نیست که مدیریت عطا محمد نور در استفاده از امکانات و فرصت‌ها در ولایت بلخ تا حد قابل توجهی خوب بود؛ چرا که او توانست در مقابل موجی که محمد اسماعیل (رهبری که به مراتب از عطا محمد نور جایگاه بلندتری داشت) را از پیش روی برداشت، مقاومت کند. البته در بحث تضعیف اسماعیل خان، مسایل زیادی از جمله تبعیضات منطقه‌ای درون‌حزبی میان اعضای رده بالای جمعیت دخیل بود که شخصیت‌های رده اول جمعیت، عطا محمد نور را از خود می‌دانستند و از جانب او احساس خطر جدی نمی‌کردند؛ اما از جایگاه، نقش و اقتدار اسماعیل خان همه در هراس بودند.

شاید مشکل عطا محمد نور، از زمانی آغاز شد که به رده‌ی بلندتری از تجربه‌ی دوره‌ی جهاد خود در بازی‌های سیاسی ارتقا کرد. او، برای تثبیت جایگاه خود گاهی در برابر مخالفین سیاسی‌اش و در کشمکش‌های قومی، با لحن بسیار صریح حرف زد. همین صراحت گفتار، او را در افکار عمومی و خصوصا در میان قوم تاجیک، او را مدتی سر زبان‌ها انداخت و باعث محبوبیت وی شد. شاید همین امر بود که ذایقه‌ی عطا محمد نور را برای گرفتن سکان رهبریت جمعیت اسلامی تحریک کرد و این فهم را در او  به وجود آورد که پیشتاز یک جریان بزرگ شده است.

وقتی عطا محمد نور، خود را در محراق توجه گروه کثیری از هم‌تبارانش دید، شاید به تصور این که زمانش رسیده است، با ترفندهای سیاسی وارد رقابت بسیار خطرناک با شخصیت‌های رده اول جمعیت شد. او دیگر حاضر نبود از موضع نرم و گروهی حرف بزند، بلکه غالبا سخنان و موضع‌گیری‌هایش لحن رهبرانه داشت. او با استفاده از ادبیات سخت و از موضع قدرت، علاوه بر این که با مخالفین سیاسی‌اش حرف می‌زد، گاهی با شخصیت‌های همسو نیز با همان سختی حرف زده است. باری او در مقطعی خطاب به داکتر عبدالله گفته بود: «دندان‌هایش را می‌کشم.» شیوه‌ی برخورد عطا محمد نور تلفیقی از قلدری، تحریک احساسات قومی، استفاده از عنصر پول برای ترغیب و تداوم وفاداری صفوف مردمی‌اش، می‌باشد.

عطا محمد نور در سطح بالای بازی‌های سیاسی تا کنون شکست‌های بسیار زیادی داشته است. او در حدود یک سال گذشته با موضع عوض کردن‌های زود به زود و دوستی و دشمنی‌های بسیار کوتاه‌مدت که توأم با بی‌اطلاعی از ادبیات سیاسی رایج میان سیاست‌مداران است، پایگاهی را که چندین سال برایش جنگیده و در افکار عمومی برای خود خلق کرده بود، متزلزل ساخته است. او باری به معامله‌ی مستقلانه از موضع جمعیت و مردم تاجیک پرداخت؛ اما نتیجه نشان داد که این معامله فریبی بیش نبوده است. البته عطا محمد نور، امروز به دلیل انجام همین معاملات بی‌نتیجه و دشمنی‌های لفظی‌ای که کمتر جامه‌ی عمل پوشیده است، روی زبان‌ها افتاده و تا حدی جایگاه ضرب‌المثل آن که لافید، نبافید، را یافته است.

بازی ناقص عطا محمد نور، باعث شد که امروز علاوه بر این که جایگاهش را از دست داده، در بازی‌های پیش رو چنان که خودش باور کرده، جدی گرفته نشود.

آخرین موضع‌گیری‌های عطا محمد نور به چند روز پیش در مصاحبه با طلوع نیوز برمی‌گردد. او در این مصاحبه یک موضع‌گیری بسیار شگفت‌انگیز کرد. او تهدید کرد که اگر اشرف غنی بخواهد در انتخابات با تقلب پیروزی به دست بیاورد، حتا با رفتن با طالبان، پیش روی اشرف غنی را خواهد گرفت.

جمعیت اسلامی افغانستان مهمترین موضع‌گیری‌اش در دو و نیم دهه‌ی اخیر مقابله با تفکر و موضع طالبان در قبال مردم افغانستان است. دشمنی با طالبان اگر در سطح رهبران تا حدی انعطاف یافته است؛ اما حملات وحشیانه‌ی طالبان هر روز از مردم قربانی می‌گیرد و مردم هزاره و تاجیک و اوزبیک افغانستان هنوز طالبان را دشمن خود می‌دانند. استاد عطا، با طرح موضع احتمال رفتن با طالبان، آخرین و مهمترین پایگاه فکری و سیاسی جمعیت را متلاشی شده اعلام می‌کند. در واقع طالبان توانستند استخوان‌های باور و موضع گروه سرسخت مقابل خود را عاقبت بشکنند و بحث امکان فرو افتادن نیروی مقابل شان را به دامن خود به میان آورند. با چنین فکری، استاد عطا محمد نور داعیه‌ی رهبری جمعیت اسلامی افغانستان را هنوز در سر دارد.