خبرنگاران را به مکان امن نه؛ به اطلاعات دقیق برسانید

صبح کابل
خبرنگاران را به مکان امن نه؛ به اطلاعات دقیق برسانید

اطلاعات؛ تأثیرگذار است؛ در حدی که نهادینه‌شدن آن، از انسان‌ گروه‌هایی با زبان، مذهب، قوم و نژادی مستقل تعریف کرده و انسان برای حمایت از آن، آماده است هر کاری کند. این، نتیجه‌ی فهم است؛ فهمی که از تبادل اطلاعات و انباشت آن به دست می‌آید. آن چه ما امروز از وضعیت جنگ افغانستان قبول داریم، نتیجه‌ی اطلاعات است؛ اگر اطلاعات سانسورشده می‌رسید و امکان دست‌رسی به آن محدود می‌شد، روایت جنگ پیش مردم، می‌توانست چیز دیگری باشد؛ هر روایتی که راوی تعریف می‌کرد.

بخش بزرگی از جنگ افغانستان را اطلاعات رهبری می‌کند. تفاوت چندانی نمی‌کند که اطلاعات واقعی باشد یا غیر واقعی. آگاهی‌ای که مردم از طریق اطلاعات به دست می‌آورند، بر زندگی و تصمیم‌های شان تأثیر می‌گذارد. همان قدر که خبر گرفتن یک ولسوالی توسط نیروهای دولتی مردم را خوش‌حال و مطمئن می‌کند، به همان میزان، سقوط یک ولسوالی توسط طالبان، مردم را نگران می‌کند. خبرنگاران، وظیفه‌ای جز گفتن حقیقت ندارند. وظیفه‌ی شان، دادن اطلاعات دقیق به مردم و خلق روایت مشترک برای دفاع از ارزش‌های مشترک است.

این روزها که میدان جنگ داغ است و طرف‌های جنگ، هر کدام به دنبال توجیه ضعف و اشتباه شان استند، کار خبرنگاری، تبدیل به دشوارترین کار شده؛ تبدیل به این که اطلاعات دقیق، به نفع مردم می‌انجامد یا به ضرر شان. این که یکی یکی ولسوالی‌های سقوط‌کرده را به مردم تکرار کنیم تا دست کم خود شان را از آن چه نبود اراده‌ی حکومت تصور می‌شود، نجات دهند و یا بمانند و اعتماد کنند و بایستند؟ اگر فرار کنند و حکومت راز اطلاعاتی‌اش را رو کند و طالب سرکوب شود، چه چیزی به مردم داده است؟ قضاوت دشواری است. روایت از چنین وضعی، در حالی که می‌فهمد به تصمیم مردم تأثیرگذار است و هر تصمیمی، خطرهایی را به همراه دارد، بزرگ‌ترین مخمصه است.

 در چنین سردرگمی‌ای، هر قدر دست‌رسی به اطلاعات شفاف شود، امکان خطر کاهش پیدا می‌کند. توجیه اطلاعات و یا دست‌کاری آن، در شرایطی که دست‌رسی به اطلاعات توسط منابع مردمی فراهم شده، هر ناتوانی‌ای را، چند برابر بزرگ می‌کند. مردم، وقتی می‌فهمند که در جایی یکی از طرف‌های جنگ آمار دقیقی از شکستش ارایه نکرده است، هر شکست را چند برابر می‌بنند. همه باور دارند که حکومت، توان و امکانات لازم برای سرکوب طالبان دارد؛ اما سقوط و رهایی ولسوالی‌ها به طالبان، باور مردم را متزلزل کرده و امکان ده‌ها توطئه در مورد حکومت را به وجود آورده است.

حکومت، باید اطلاعات خلق کند؛ اطلاعاتی که این روزها مردم نیاز دارند. از دو ماه به این سو، اطلاعات دست‌به‌دست شده توسط رسانه‌ها، به میزان قابل ملاحظه‌ای روایت از ضعف حکومت دارد. مردم حتا در شهرهای بزرگ، نمی‌توانند مقابل این اطلاعات بی‌توجه باشند. نتیجه‌ی اطلاعات خلق‌شده را، همه به نوعی در زندگی روزمره‌ی شان تصور می‌کنند. هر نوع اطلاعات نظامی یا اجتماعی‌ای که بیان‌گر عدم اعتماد به آینده‌ی کشور باشد، صدها هزار نفر از آن می‌ترسند؛ همان طور که اطلاعات از اعتماد، می‌تواند آرامش جمعی را حفظ کند.

اعتماد مردم نسبت به اراده‌ی حکومت و توانایی‌ آن در جنگ، در حدی آسیب دیده است. حرف‌های ضد و نقیضی در مورد جنگ شنیده اند. بازسازی این اعتماد، نیاز به شفافیت دارد. حکومت، ضمن تن دادن به شفافیت، باید اشتباه‌های نظامی‌اش را جبران کند؛ تا مردم، با اعتماد از مناطق شان دفاع کنند. در هر منطقه، به حد کافی نیروی مردمی وجود دارد که علیه طالبان بجنگند؛ اما شک به اراده‌ی حکومت و تنها ماندن در مقابله با طالب، باعث شده که تن به قوانین طالبانی و یا فرار بدهند. مردم در مناطقی که تحت کنترل طالبان است، خوش‌حال نیستند؛ چون آزادی‌های نسبی شان گرفته شده و مجبور اند برای تقویت طالبان، امکان مالی و بشری فراهم کنند. طالبان، از مناطق زیر کنترل شان، به زور سربازگیری می‌کنند و جوانان و نوجوانان بی‌تجربه را، برای یک هدف نامعلوم به کشتن می‌دهند؛ برای چیزی که مردم به آن باور ندارند.

این، نتیجه‌ی دست‌به‌دست شدن دقیق اطلاعات است؛ نتیجه‌ی عمل‌کرد نادرست کنش‌گران سیاسی که خود را به جای نظام تصور می‌کنند و انتظار دارند، رسانه‌های اشتباه‌های شان را وارونه نشان بدهند. رسانه‌ها، وظیفه دارند اشتباه‌های همه را گوشزد و تکرار کنند تا باعث کاهش اشتباه و بهتر شدن وضعیت شود. هر فردی به شمول هر خبرنگار، یک شهروند است و به میزان اهمیت و تأثیرگذاری نقشی که دارد، باید کارش را درست‌تر انجام دهد. رسانه، مکلف است، تمام مهره‌های تأثیرگذار را زیر نظر بگیرد تا کم‌تر اشتباه کند. معافیت از سوی رسانه، وضعیت را بدتر و اعتماد مردم به اطلاعات رسانه‌ی را نیز خنثا می‌کند.

شکست نظامی طالبان در حمله به چند شهر، این فرصت را فراهم کرده تا حکومت توانش را رو کند. باید در هماهنگی با نیروهای مردمی و نیروهایی که در روستاها به اجبار تن به حضور طالبان داده اند، عملیات علیه این گروه آغاز شود. این تنها راهی است که نگرانی مردم را مهار کرده و از مهاجرت هزاران نفر جلوگیری می‌کند. مردم، به اندازه‌ای ترسیده اند که هر نوع اطلاعاتی می‌تواند آنان را به ترس بیندازد؛ حتا نصب سیستم دفاع هوایی در میدان هوایی کابل و اعلام پذیرش دو هزار فعال زن از سوی امریکا. این‌ها، اطلاعاتی از نگرانی است که نگرانی جمعی را چند برار می‌کند. به دست حکومت است که روایت را تغییر دهد؛ نه رسانه. رسانه، فقط می‌تواند اهمیت و ارزش روایت حکومت را برجسته کند.

از هزاران کارمند رسانه‌ای که بدون هیچ سپری، هر روز مقابل طلبان می‌جنگند و جنگ نامشروع شان را رد می‌کنند، انتظار نادیده گرفتن اشتباه‌های بازی‌گران سیاسی و نظامی، انتظار شرم‌آوری است. یکی یکی این خبرنگاران، هر لحظه با خطر روبه‌رو استند؛ به خطری که حاصل اشتباه‌های ساسی و نظامی عده‌ای در حکومت است؛ کسانی که تلاش دارند خود را بخشی از منافع ملی جا بزنند و دفاع از هر اشبتاه‌ شان را بر رسانه‌های تحمیل کنند. رسانه‌ها، می‌دانند که چگونه از ارزش‌های موجود دفاع کنند؛ کافی‌ست، همه بخش‌های نظام، وظایف شان را درست انجام بدهند؛ خلق اطلاعات مثبت کنند تا رسانه‌ها حاکمیت و تداوم نظام را تعریف کنند.