برای نخستین بار است که گامهای جدی منطقهای و بینالمللی برای ختم جنگ افغانستان برداشته میشود. یازده دور مذاکرات مستمر امریکا و طالبان در دوحه پایتخت قطر، تثبیتی بر این ادعا است. تا هنوز کشورهای منطقهای و جهانی از روند این مذاکرات به مخالفت برنخواسته اند؛ حتا هژمونیهای منطقه که مخالف سیاستهای واشنگتن در کشورهای منطقهی استند، از روند مذاکرات پشتیبانی کرده اند. اتحادیهی اروپا، ناتو، چین، روسیه، پاکستان و شمار دیگری از همپیمانان افغانستان طرفدار ختم جنگ استند. روند مذاکرات تا حالا خوب پیشرفته و امیدواریهای زیادی برای پایان دادن به خشونتهای چهلساله، احیا شده است. احتمال قوی وجود دارد که با توافق امریکا و طالبان، بخش عمدهای از خشونتهای این کشور کاسته شود. رهبران طالبان «کاهش خشونت» را به جانب امریکاییها مطرح کردند. دولت افغانستان با این که هیچ وقت، شامل مذاکرات صلح امریکا و طالبان نبود؛ اما بر مسألهی تأمین آتشبس تأکید دارد و گزینهی بدیل آتشبس هم برای دولت افغانستان وجود ندارد. موقف ایالات متحدهی امریکا تا هنوز روشن نیست که آیا به دنبال آتشبس است یا کاهش خشونت. از مذاکرات دور یازدهم زلمی خلیلزاد، فرستادهی ویژهی امریکا، با طالبان مدت شش روز میگذرد؛ اما خلیلزاد، هیچگونه توضیحی از جریان این مذاکرات نداده است که چه تحول و اتفاقی در انتظار دولت و مردم افغانستان است.
موقف دولت افغانستان در قبال مذاکرات صلح واضح است و از چندی بدینسو، مقامهای ارشد حکومت اعلام میکنند که طرح کاهش خشونت نوعی فرار از صلح و فریب جامعهی جهانی است. سرور دانش، معاون دوم ریاستجمهوری، روز یکشنبه (۲۸ جدی) گفت که اگر امریکا بدون توافق آتشبس، سند را با جانب طالبان امضا کند، هیچ مشکلی را در افغانستان حل نخواهد کرد. آقای دانش همچنان گفت، تا زمانی که مذاکرت بینالافغانی با محوریت دولت افغانستان آغاز نشده و آتشبس سراسری تأمین نشود، هیچگونه اعتمادی بین دو طرف و یا هیچ امیدی برای آینده، به وجود نخواهد آمد.
در شرایطی که هنوز توافق نهایی امریکا و طالبان روشن نیست؛ اما جوِ سیاسی داخلی افغانستان متشنج است و هیچگونه صدای واحدی در استقبال از مذاکرات بینالافغانی در بین سیاسیون و دولت افغانستان وجود ندارد. یکی از مخالفان امروزی، حامدکرزی، رییسجمهور پیشین افغانستان است که به یک چهرهی اپوزیسیون و انتقادگرا علیه دولت مبدل شده است؛ او، هر از گاهی میکوشد تا دولت را از مسیر درست آن، به انحراف بکشاند. هر باری که پیشرفتهای تازه در روند گفتوگوهای صلح شکل میگیرد و نقش دولت در این مذاکرات برجسته میشود، آقای کرزی کاسهی داغتر از آش میشود. او هر بار تلاش دارد که موقف دولت را در این مذاکرات ضعیف جلوه دهد و در اکثر موارد به دنبال این است که همگان پیرو سیاستهای وی باشند؛ سیاستی که نه بر محور قطع جنگ میچرخد و نه بر محور منافع ملی. کرزی به تازگی، در مصاحبهای به «بیبیسی» گفته است که دولت افغانستان نباید به «بهانهی آتشبس» مانع آغاز مذاکرات بینالافغانی شود. کرزی که بیشتر همصدا و همنوا با گروه طالبان شده، با حمایت از موقف طالبان تأکید کرد که کاهش خشونتها برای این کشور یک موضوع بزرگ است. رییسجمهور پیشین افغانستان با دیدگاه دولت موافق نیست و او از رییسجمهور غنی خواست که تا هر چه زودتر برای مذاکرات بینالافغانی حاضر شود.
در این میان، اما ریاست اجرائیه هم طرح آتشبس را مورد پسند قرار میدهد و طرح کاهش خشونت را؛ این نهاد ارشد دولت مخالف آتشبس نیست و در عین حال، قبول دارد که اگر معیارها و مصداقهای تعریف شده، در طرح کاهش خشونت روی دست گرفته شود، مورد قبول خواهد بود.
امید میثم، معاون سخنگوی ریاست اجرائیه، میگوید: «ما مخالف آتشبس نیستیم، امیدوار استیم که حتا یک گام دیگر طالبان پیش بروند و صلح پایدار و حتا ما شاهد ختم جنگ باشیم. به امیدی که طالبان به این نتیجه برسند که جنگ راه حل نیست و این گروه شاخهی نظامی خود را متوقف کند.»
او گفت: «آنچه که در این اواخر بحث شده، طرح کاهش خشونت و آتشبس است که در این حوزه موقف ما روشن است، ضمن این که مخالف آتشبس نیستیم؛ اما کاهش خشونت در صورتی که معیارها و مصداقهایش مشخص شود و شاهد کم شدن قابل توجه جنگ باشیم، میتواند زمینه را برای آغاز مذاکرات بینالافغانی فراهم کند.»
به دنبال این اختلافات داخلی، شماری از آگاهان سیاسی بر این باور استند که از یکسو، ممکن است نمایندگان برخی سیاسیون کشور به صورت مخفی با گروه طالبان مذاکره داشته باشند و از سوی دیگر، آنها (سیاسیون) در فضای انتخاباتی و رقابتهای سیاسی با حکومت به خصوص رییسجمهور غنی قرار دارند و به همین خاطر، تلاش دارند تا وزنهی سیاسی طالبان را بیشتر کنند.
علیرضا محمودی، آگاه سیاسی، میگوید که کرزی و همراهان او، فرمولی را طرحریزی کردند تا آقای غنی از قدرت کنونی رانده شود که این فرمول اشتباهی خواهد که تاوان آن را مردم افغانستان میپردازند؛ در حالی که ساختار موجود افغانستان و نظام سیاسی، دستآوردهای مردم و بزرگان سیاسی است و با ارائهی چنین طرحهای نامعقول، به چالشهای این کشور افزود نکنند.
آگاهان معتقدند، هرگونه مذاکره و مفاهمه با طالبان باید دولتمحور باشد؛ اما قراین نشان داده که سیاسیون افغانستان در بسیاری از موارد به خاطر منفعت شخصی و خانوادگی، از منافع مردم عدول کرده اند؛ بنابراین، یگانه راه درست و منطقی این است که هرگونه مذاکره با طالبان، باید دولتمحور باشد.
آنها، با طرح کاهش خشونت در افغانستان مخالف استند و تأکید میکنند که این طرح، نه تعریف مشخص دارد و در عین حال، از نظر اجرایی، هیچگونه ضمانتی ندارد؛ به همین خاطر، بخش بزرگی از جریان و در مجموع مردم افغانستان طرفدار توافق آتشبس با طالبان استند.
با این همه، به تازگی، نمایندگی سیاسی سازمان ملل متحد در کابل گفته است که امنیت و آزادی رسانهها در افغانستان به عنوان یک فاکتور اساسی باید در فرایند مذاکرات صلح حفظ شود. تدامیچی یاماموتو، نمایندهی خاص سرمنشی سازمان ملل متحد در افغانستان، دیروز دوشنبه (۳۰ جدی) طی یک نشستی در کابل، تأکید کرد که قبل از انجام و امضای توافقنامهی صلح، روی آن از سوی جوانب مختلف بحث و بررسی صورت گیرد.