سرانجام پس از نزدیک به دوسال مذاکره، مقامهای واشنگتن خبر دادند که امریکا و گروه طالبان توافقنامهی صلح را طی یک هفته، نهایی میسازند و آمادهی امضا میشود. این خبر، در حاشیهی نشست امنیتی مونیخ در آلمان، به محمداشرف غنی، رییسجمهوری افغانستان و هیأت همراه او، داده شد. دولت افغانستان خبرهای امیدوارکنندهای را در حاشیههای این نشست از جانب متحدان استراتژیک خود دریافت کرد؛ خبرهایی که از پایان جنگ و کاهش عملی خشونتها در افغانستان نوید میدهد. در دیدار مشترک رییسجمهور افغانستان و مقامهای ارشد کاخ سفید، وزیران خارجه و دفاع امریکا گفتند که توافق با طالبان احتمالا در هفتههای آینده نهایی میشود و محتویات مشروط نیز دارد.
واشنگتن تأکید کرده که هیچ یکی از بندهای توافقنامه بدون شرط نیست و طالبان ممکن است دست به تبلیغات اغواکنندهای بزنند؛ اما واقعیت و اصل موضوع این است که آنها (طالبان) حاضر شده اند تا دست از جنگ و خشونت بردارند و اذعان به جامعهی کثرتگرا کنند. مایک پمپئو افزود: «بگذارید طالبان هرچه که میگویند، بگویند، از هر جایی که میگویند بگویند؛ اما واقعیت این است که باید آنان با تروریزم و القاعده وداع بگویند و دست از جنگ بردارند. ما حامی قوای امنیتی و دفاعی افغانستان بوده ایم، استیم و خواهیم بود.»
در عین حال، قرار است که رییسجمهور غنی پس از برگشت به کابل، روند مشورهها را با نیروهای امنیتی، اقشار مختلف جامعه، جامعهی مدنی و حلقات سیاسی آغاز کند تا آنها را از روند تحولات آگاه سازد و در خصوص فرصتها و خطرات احتمالی ناشی از امضای این توافقنامه، صحبت کند. در آستانهی امضای این توافقنامه، دولت افغانستان اطمینان میدهد که این روند، تمامی نهادهای نظامی و ملکی را تقویت خواهد کرد و افغانستان نه تنها به گذشته برنمیگردد، بلکه از ظرفیتهای دولتی، سکتور خصوصی و حقوق شهروندان به وضاحت، حراست میکند. اکنون دیده میشود که امضای توافقنامهی صلح میان امریکا و گروه طالبان قطعی شده و در این راستا، مارک اسپر، وزیردفاع امریکا، گفته که دولت افغانستان از این توافقنامه پشتیبانی میکند؛ اما دولت تا هنوز به گونهی رسمی در این مورد چیزی نگفته و معلوم نیست که دولت افغانستان آیا از امضای آن پشتیبانی میکند یا خیر.
از سویی هم، برخی منابع به روزنامهی صبح کابل گفته اند که روند کاهش خشونتها از جمعهشب (۲۵ دلو) در افغانستان آغاز شده است. به گفتهی یک منبع معتبر، با آغاز روند کاهش خشونتها، قرار است که در ۲۸ فبروری، توافقنامهی صلح میان امریکا و طالبان به امضا برسد. گفته میشود که دو هفته بعد از امضای توافقنامه، مذاکرات بینالافغانی آغاز خواهد شد؛ اما گروه طالبان در خصوص کاهش خشونتها و آغاز مذاکرات بینالافغانی چیزی نگفته اند.
با این که پیشرفت کلی در توافق امریکا و طالبان به میان آمده؛ اما محتوای بندهای این توافقنامه برای مردم افغانستان پوشیده و مبهم است و هیچگونه وضاحتی وجود ندارد که دقیقا دو طرف بالای چه چیزی توافق کرده اند و آیا این اصلا یک توافق است یا معامله. نفس مذاکره بر مبنای دادوستد است، به این معنا، در یک مذاکره باید چیزی را از دست بدهید تا چیزی را به دست آورید. هیچگونه روشنی در این راستا وجود ندارد که امریکا چه چیزی را از دست داده و چه چیزی را به دست آورده است. در حال حاضر، آنچه بیشتر در اذهان عمومی میچرخد، این است که برایند این مذاکرات، خروج نیروهای خارجی از افغانستان و کاهش خشونتها از سوی طالبان است. واشنگتن که از دو سال بدین سو در پی خروج از افغانستان است و این امر بیشتر بر منافع امریکاییها استوار است که پای خود را از یک جنگ پیچیده بیرون میکنند، در حالی که کاهش خشونتها یک اصطلاح جدید نظامی است و هیچگونه تعریف واضح بر مبنای قطع جنگ ندارد.
سازمان ملل متحد و شورای امنیت
نقش سازمان ملل متحد در اعتباردهی توافقنامهی صلح امریکا و گروه طالبان مهم است و نظارت این سازمان در اجرای توافقنامه نقش کلیدی را ایفا میکند. در دو دههی اخیر، جامعهی جهانی به این مسأله پی برده که امنیت جهان وابسته به امنیت افغانستان است؛ در صورتی که طالبان به تعهدات خود در قبال کاهش خشونت و قطع جنگ در افغانستان پابند نباشند، سازمان ملل متحد و شورای امنیت این سازمان، به منظور جلوگیری از خطر افراطگرایی و تروریزم، دست به کار شود تا این کشور (افغانستان) برای بار دوم به لانهی امن هراسافگنان تبدیل نشود. از سوی دیگر، امریکا و طالبان باید به گونهای توافق کنند که حق حاکمیت یک دولت و حق تعیین سرنوشت یک ملت سلب نشود. حق تعیین سرنوشت یک حق جمعی است؛ بدین معنا که بیشتر به عنوان حق مردم شمرده میشود، نه حق یک فرد. ویژگی برجستهی حق تعیین سرنوشت این است که پیوند نزدیک با این حق و خواست واقعی مردم برقرار میکند که باید آزادانه بیان شود. به بیان دیگر، حق تعیین سرنوشت متعلق به اعضای یک جامعه دانسته شده و آنها باید این حق را دور از هرگونه فشار و در فضای آزاد اعمال کنند. خواست واقعی مردم افغانستان، زیستن در فضای صلحآمیز و به دور از خشونت است که این خواست دقیقا در چارچوب یک دولت متجلی میشود؛ خواستی که گروه طالبان با با آن سر سازگاری از خود نشان نمیدهد. در دورهی رژیم طالبان، مردم افغانستان از هرگونه حق محروم بودند؛ زیرا منطق حکومت طالبان به گونهای بود که حق تعیین سرنوشت مردم را امیر آنها تعیین میکرد؛ بنا بر این، به دلیل شرارتهای طالبان، دامنهی جنگ و خشونت، دامن جهانیان به ویژه امریکا را نیز گرفت. به همین خاطر، همانگونه که شورای امنیت سازمان ملل متحد با صدور قطعنامهی ۱۳۷۳ اجازهی عملیات نظامی جهان را به رهبری ناتو به افغانستان داد، نیاز است تا برای تأمین صلح پایدار، توافقنامهی صلح امریکا و گروه طالبان را تضمین کند؛ تضمینی که این گروه را وادار کند به قطع جنگ در افغانستان متعهد است و هیچگونه رابطهای را با سازمانهای استخباراتی منطقه و گروههای تروریستی دیگری چون القاعده و داعش، برقرار نمیکند و مفهوم «دولت-ملت» را به رسمیت میشناسد.