قاسم سلیمانی، فرماندهی سپاه پاسداران ایران (سپاه قدس) صبح دیروز در عراق کشته شد. او که مغز متفکر استراتژی ایران در خارج از مرزهای این کشور بود، در سالهای اخیر به یکی از سرسختترین و مؤثرترین دشمنان امریکا بدل شده بود که امریکاییها به دستور «دونالد ترامپ» در عملیات «اقدام قاطع دفاعی»، او را از بین بردند. این برای وزارت دفاع امریکا که گفته است سلیمانی طرحهای زیادی برای حمله به دیپلماتهای امریکایی و شهروندان این کشور داشته است، یک موفقیت بزرگ است. از طرف دیگر سران ایرانی پس از کشته این فرمانده، امریکا را با انتقام سخت تهدید کردند که میتواند جنگی در سایهی ایران و امریکا را شدت بخشیده و گسترش دهد. شدتی که حتما دودش به چشم کشورهای منطقه و مردم افغانستان نیز خواهد رفت. کشته شدن سلیمانی و تهدیدهای موجود، موجب خطرناکتر شدن اوضاع متشنج و سرشار از خشونت خاورمیانه خواهد شد. امریکایی که از مدتها پیش با تحریم همهجانبهی ایران، حکومت این کشور را با چالش جدی روبهرو کرده است، با کشتن قاسم سلیمانی، قلب ماشین جنگی این کشور را شکسته است. سلیمانی در ایران شبکهی بزرگ مالی در اختیار داشت که میتوانست پول نقد توزیع کند و هر زمانی که بخواهد برای همپیمانانش اسلحه و پول بفرستد. او مرد شمارهیک دیپلماسی منطقهای نظام ایران بود. فرماندهای که برای ایران، حشدالشعبی و شیعیان عراق، حکومت بشار اسد در سوریه، حزبالله لبنان و شمار دیگر، قهرمان و یک فرماندهی جنگی بیباک بود؛ اما به همان میزان برای برخی کشورها و مردمان دیگر، مرگآفرین و قاتل به حساب میآمد که کارش همکاری با گروههای تروریستی و مرگآفرینی بود. سلیمانی در افغانستان نیز با بیشتر گروههای تروریستی که قاتل مردم اند، رابطهی نزدیک داشت و هزاران جوان افغانستانی را با استفاده از مجبوریتهایی که مهاجران در ایران دارند، با نام مدافعان حرم به قتلگاه سوریه سوق داد و از آنان به عنوان چوب سوخت و پیشمرگ استفاده کرد.
مرگ سلیمانی حتما در امنیت افغانستان تأثیرگذار خواهد بود و ممکن است، آتش جنگ را در این سرزمین بلادیده، بیش از پیش شعلهور کند. واکنشها نسبت به مرگ او در تمام دنیا گسترده بوده و تمام رسانههای دنیا ساعتها در این رابطه برنامه ساختند و بحث کردند که همه نشان از اهمیت مرگ سلیمانی دارد.
واکنشها در افغانستان نیز دوگانه است؛ اما آنچه واضح است، سلیمانی یک ایرانی بود و در تمام این سالها برای منافع این کشور تلاش کرد و ما نباید کاسهی داغتر از آش باشیم. روشن است این که ایران میخواهد از امریکا انتقام بگیرد و این مسأله، تنور جنگ را گرمتر خواهد کرد و در میان درگیری ایران و امریکا، خون افراد بیگناه بیشتری بر زمین خواهد ریخت. حتا خود امریکاییها نیز اقدام نظامیان این کشور را برای تشدید بحران در منطقه خطرناک دانسته اند. «نانسی پلوسی» رییس دموکرات مجلس نمایندگان امریکا، این رویداد را «تشدید خطرناک تنشها» و وزارت خارجهی روسیه آن را «یک گام بیپروایانه» دانسته است. خانم پلوسی گفته است که امریکا و جهان نباید تنشها را به سطح غیر قابل بازگشت برسانند.
اسرائیل و فرمانداران ایالتهای امریکا به نیروهای پولیس شان دستور داده اند که آمادگی هر نوع واکنش را داشته باشند.
تمام کشورهایی که با ایران رابطهی نزدیک دارند، این رویداد را خطرناک خوانده اند، به جز افغانستان که به نظر میرسد به مسأله، به عنوان جنگی بین ایران و امریکا نگاه میکند. در تمام این سالها، مردم افغانستان بهای جنگهای نیابتی کشورهای منطقه و قدرتهای بزرگ را داده اند که گرم شدن جنگ تازه برای مذمت و یا دفاع از یک فرماندهی نظامی در افغانستان، به سود ما نیست. کشته شدن سلیمانی چنانچه «حسن روحانی» رییسجمهور ایران گفته است که مردم ایران و ملتهای آزادهی منطقه از امریکا انتقام خواهند گرفت، جنگ افغانستان و گفتوگوهای صلح را نیز تحت تأثیر خواهد برد؛ اما بهتر است نگاه ما به این رویداد مثل کشته شدن هزاران فرماندهی جنگی در جنگ باشد که هیچ ربطی به مردم افغانستان ندارد.