پنجره‌ی جوهاری در تئوری ویکتور وروم

عزیز رویش
پنجره‌ی جوهاری در تئوری ویکتور وروم

پنجره‌ی جوهاری چهار عنصر داشت که همه از دیدگاه فرد نسبت به خصوصیت‌های او سنجیده می‌شدند. در یکی از این پنجره‌ها نوشته بود: «باز». در پنجره‌ی دیگری که در مقابل آن قرار داشت، نوشته بود: «تاریک». در پنجره‌ی سوم که درست در زیر پنجره‌ی «باز» قرار داشت، نوشته بود: «پنهان» و در پنجره‌ی چهارم نوشته بود: «نامعلوم».
ویکتور وروم در توضیح این پنجره‌ها گفت: پنجره‌ی «باز» همان قسمتی از اطلاعات را بیان می‌کند که از ما در اختیار فرد یا افرادی دیگر قرار گرفته و هم خود و هم طرف مقابل از آن‌ها اطلاع داریم.
پنجره‌ی «تاریک» بیان‌گر اطلاعاتی است که دیگران در مورد ما دارند؛ اما خود ما از آن خبر نداریم. معمولا این پنهان‌کاری از سوی دیگران به دلیل آن است که یا اغلب آن‌ها نمی‌خواهند تمام اطلاعات و برداشت‌های خود در مورد ما را با خود ما در میان بگذارند یا این که ما از گرفتن این اطلاعات فرار می‌کنیم و اغلب دوست نداریم قضاوت‌های دیگران را در مورد خود بشنویم. این هراس هم باعث می‌شود که میان ما و دیگران دیواری خلق شود که در اثر آن اطلاعات دیگران در مورد ما، به خود ما انتقال نیابد.
پنجره‌ی «پنهان» همان بخش از اطلاعات را در بر می‌گیرد که ما از آن آگاهی داریم؛ اما آن را به دیگران انتقال نمی‌دهیم و در درون خود پنهان می‌کنیم. این پنهان‌کاری اغلب به دلیل آن صورت می‌گیرد که ما از برملا شدن آن‌ها هراس داریم و فکر می‌کنیم که برملا شدن آن‌ها باعث تغییر منفی در قضاوت و دیدگاه‌های دیگران نسبت به ما خواهد شد.
پنجره‌ی «نامعلوم» همان بخش از احساسات، تجربیات و اطلاعات ما را در برمی‌گیرد که نه خود ما از آن چیزی می‌دانیم و نه دیگران. این بخش از دنیای درون ما همان ضمیر ناهوشیار و یا ناخودآگاهی است که اغلب حرکات و رفتارهای مان را به طور غیرمستقیم و نامرئی متأثر می‌کند.
ویکتور وروم گفت: در پنجره‌ی جوهاری شما می‌توانید تمرین ساده‌ای را انجام دهید تا بدانید که شخصیت شما چیست و میزان ارتباط و تأثیرگذاری‌های شما را در چه حدی می‌توان تعیین کرد. بر اساس این تمرین، لیستی از صفات مختلف را تهیه می‌کنید و از میان آن‌ها پنج یا شش صفت را که از دید خود تان مبین صادق رفتار و شخصیت شما است، انتخاب می‌کنید. این صفات را بیرون‌نویس می‌کنید و بدون این که آن را برای دیگران بدهید، از پنج نفر دوستان تان که به قضاوت خود شما احساسات متفاوتی نسبت به شما دارند، می‌خواهید که باز هم از میان همان لیست صفاتی را که به نظر آن‌ها تبیین راستین شخصیت شما است، انتخاب کنند و برای شما بفرستند. برای این که شما از شخصی که این اطلاعات را در اختیار تان قرار داده است، هیچ آگاهی نداشته باشید تا در ذهن تان هیچ‌گونه قضاوت پیشین صورت نگیرد، می‌توانید از آن‌ها بخواهید که اطلاعات خود را به صورت تایپ‌شده و بدون مشخص کردن اسم و نشانی‌های دیگر خود برای شما بفرستند. به این ترتیب، شما از مجموعه‌ی این صفات به تصویر بهتری از شخصیت و رفتار تان که هم مبین دیدگاه خود تان باشد و هم مبین دیدگاه دوستان تان، دسترسی پیدا می‌کنید.
وروم گفت: داشتن این اطلاعات شما را کمک می‌کند که در ارتباط با دیگران هوشیارانه و با چشم باز عمل کنید و بدانید که کدام عناصر در شخصیت و رفتار شما می‌تواند دیگران را نسبت به شما دچار تردید کند. او گفت: کسانی که چیزهایی را در روابط خود با دیگران پنهان می‌کنند، برای خود مصؤونیت خلق می‌کنند؛ اما به همان میزان مدیریت و رهبریت خود را مخدوش و آسیب‌پذیر می‌سازند. برای وروم، مهم‌ترین عنصر در مدیریت و رهبری استمرار و تداوم رابطه‌ی سازنده است.
تأکید دیگر وروم بر نسبی بودن موقعیت انسان در شرایط و زمینه‌های مختلف بود. او گفت: این‌جا از مدیریت و رهبری‌های صادق سخن می‌گوییم، کسانی که واقعاً می‌خواهند رهبریت موفق و شفاف داشته باشند و مردم را به طور درست رهنمایی کنند تا زندگی و روابط بهتری داشته باشند. به همین علت، بحث ما بر این نیست که شما هیچ چیزی را در هیچ شرایطی از دیگران پنهان نکنید یا بکوشید همه چیز شما برای دیگران افشا باشد. او گفت: این کار امکان‌پذیر نیست و ضرورت هم ندارد. آدمی دنیای پیچیده‌ای دارد که بخش عظیمی از ماهیت او را همین پیچیدگی ساختار درونی او تشکیل می‌دهد. او گفت: شما چیزهایی دارید که سرمایه‌ی شخصی تان در دنیای متفاوت درون شما محسوب می‌شود. این بخش از دنیای خود را نباید با دیگران در میان بگذارید و افشا کردن آن‌ها به سود شما یا دیگران هم نیست. شما در همان محدوده‌هایی که روابط تان را با دیگران به طور مستقیم متأثر می‌کند باید شفاف عمل کنید. او گفت: یک بخش عمده از هنر رهبری و مدیریت شناسایی و پرورش استعدادهایی است که در افراد وجود دارد و این استعدادها می‌توانند زمینه‌ساز تغییرات بزرگ باشند. وقتی رابطه‌ی رهبری و مدیریت با افراد دیگر به گونه‌ای باشد که کسی قسمت زیادی از دنیای درون خود را بتواند آزادانه برملا کند، امکان درک و باروری این استعدادها بیشتر می‌شود. (ادامه دارد)