خروج امریکا و مسئله‌ی تروریزم در منطقه

صبح کابل
خروج امریکا و مسئله‌ی تروریزم در منطقه

نویسنده: ابومسلم خراسانی
تروریزم به عنوان کنش‌گر فرودولتی قدرت‌مند در منطقه و افغانستان، مسئله‌ای بنیادی و اساسی برای قدرت‌های بزرگ، بازی‌گران منطقه‌‌ای و افغانستان است که پیوسته با این پدیده دست در گریبان استند. خروج کامل امریکا و ناتو از افغانستان، بر مسئله‌بودن بیش‌تر تروریزم افزوده و پیچیدگی‌های این مهم در آینده‌ی سیاسی منطقه را برجسته کرده است. حضور امریکا و ناتو در افغانستان برای حل این مسئله‌ی دست‌وپاگیر دولت‌های شکننده و فرومانده بود؛ اما این نیروهای نه ‌تنها این مسئله را حل نکردند، بلکه بر مسئله‌بودن و دست‌وپا‌گیری این چالش که حالا به بحران بدل شده، افزوده است. امروزه تروریزم جهانی و جهادگران بی‌سرزمین، میدان‌ها و ابرازهای گسترده‌ای در اختیار دارند و انگیزه‌ی مضاعفی برای نبردهای فرسایشی، خشونت‌های دوام‌دارد و توحش غیرقابل وصف دارند. روحیه‌ای که خروج امریکایی‌ها بر افزایش آن‌ تأثیر زیادی داشته است.
هرچند بعد از اعلام خروج امریکا، این نخستین‌بار است که دبیرکل ناتو، آشکار بیان می‌کند که به گونه‌ی همه‌جانبه برای آموزش و تجهیز نیروهای امنیتی افغانستان کمک می‌کند؛ اما یک مسئله‌ی جهانی را نمی‌شود افغانستان به تنهایی خودش حل کند. تروریزم جهانی بعد از ۲۰۰۱ و لشکرکشی‌های امریکا به افغانستان و عراق، زمینه‌ها و میدان‌های بزرگی را برای خود خلق کرده و این‌گونه خود را به مسئله‌ی اصلی کشورهای منطقه و افغانستان بدل کرده است؛ مسئله‌ای که اکنون شاخ و برگ بیش‌تر یافته و کل امنیت جهان، کشورهای منطقه و خصوصا افغانستان را تهدید می‌کند. بیرون‌شدن نیروهای امریکایی، می‌تواند این تهدید را برجسته کرده، افغانستان و منطقه در حالت خطرناکی قرار دهد. ‌
هرچند تروریزم جهانی محصول سیاست‌های منطقه‌‌ای، دخالت نظامی امریکا به خاور میانه و علت‌های چند‌گانه‌ی دیگر است؛ اما تاوانش را چند کشوری که در دام این چرخه‌ی خشونت‌بار افتاده ‌اند، می‌پردازند.
افغانستان به عنوان قربانی اصلی این پدیده که سال‌ها است در آن می‌سوزد، باید مورد حمایت کشورهای جهان قرار گرفته و از سوی دیگر، جهان برای حل این بحران تلاش جمعی کند. این نگرانی زمانی برجسته می‌شود که القاعده به عنوان مادرِ تروریزم‌ جهانی و جهادگران بی‌سرزمین با خروج امریکایی‌ها روحیه‌ی تازه گرفته و این را به مثابه‌ی دست‌آورده بزرگ جنگی‌شان به هم‌کاری طالبان می‌دانند. دو فرمانده‌ی این گروه، چند روز پیش به سی‌ان‌ان گفته اند که جنگ علیه امریکا تا زمانی ادامه دارد که آن‌ها به صورت کامل از سرزمین‌های اسلامی خارجی شوند.
از میان بیست گروه وابسته به تروریزم جهانی و جهادگران بی‌سرزمین، القاعده در افغانستان زمینه‌ها و میدان‌های بیش‌تری داشته و ظرفیت بالقوه‌ای برای عملیات‌های رعب‌آور، تجدید قوا، استخدام جنگ‌جویان بومی از پاکستان و افغانستان را دارد. هرچند داعش نیز بعد از القاعده در افغانستان می‌تواند جای پا باز کند؛ اما القاعده از یک‌سو سابقه‌ی حضور بیش‌تر در جنگ افغانستان را دارد و از سو دیگر، این گروه، رابطه‌ی استراتژیکی با طالبان دارد و سال‌ها از این گروه در میدان‌های نبرد حمایت‌های لوژستیکی، ایدیولوژیکی و نظامی کرده است.
بخش زیادی از فرماندهان این گروه، اکنون در میدان‌های جنگ افغانستان حضور دارند و با جغرافیای نظامی، خوی و عادات و ساختار کوهستانی افغانستان آشنایی خوب دارند. به اضافه‌ی این، اعضای این گروه با باشندگان روستایی افغانستان، فرماندهان طالبان و مردم عادی در حومه‌ی شهرها رابطه‌ی خویشاوندی نیز دارند که مشکل را پیچیده‌تر کرده و زمینه‌های بیش‌تری را در خدمت این گروه گذاشته است؛ تا با خروج امریکایی‌ها و ناتو، ظرفیت‌های خشونت‌گستری این گروه‌ها بالفعل شود.
با توجه این مؤلفه‌ها که برای منطقه، جهان و افغانستان، مسئله‌ا‌ی حیاتی است، مسئله‌بودن تروریزم جهانی با ابزارها و میدان‌های جدید، بعد از خروج نیرهای امریکا و ناتو از افغانستان بیش‌تر می‌شود. هرچند طالبان وعده‌ی قطع رابطه و در صورت لزوم مبارزه با جهادگران بین‌المللی و تروریزم جهانی را داده و در یک سال گذشته، از پایگاه‌های‌ نیروهای خارجی محافظت کردند؛ اما آن‌چه که روشن است، عدم توانایی اطالبان در امر کنترل این گروه‌ها در افغانستان است. از سوی دیگر، فیزیک کوهستانی افغانستان، زمینه‌های کنترل بر گروه‌های پیچیده‌‌ای چون القاعده و داعش را دشوار کرده است؛ این هم در صورتی است که فرض بگیریم طالبان واقعن بخواهند بر این گروه‌ها کنترل داشته و یا در صورت لزوم، با آن‌ها بجنگند. کاری که کارشناسان امنیتی و تحلیل‌گران تروریزم، آن را بعید دانسته و تأکید دارند که طالبان نمی‌توانند با تروریزم جهانی قطع رابطه کرده و آن‎ها را از افغانستان بیرون کنند.
مسئله‌ی تهدید تروریزم به صورت جهش‌یافته‌اش در منطقه و افغانستان وجود دارد. خروج کامل نیروهای خارجی، در منظقه خلای قدرت ایجاد کرده و بر قدرت‌گیری این نیروهای می‌افزاید و این‌طور زمینه‌های جولان تروریزم جهانی در افغانستان و منطقه را مضاعف می‌کند. جامعه‌‌ی جهانی و کشورهای قدرت‌مند، باید در باره‌ی خروج مسؤولانه و دفع خطر تروریزم در منطقه و افغانستان، کارشیوه‌ی مؤثری را روی دست بگیرند؛ کارشیوه‌ای که به گونه‌ی مؤقت جلو پیش‌روی و جهش تروریزم جهانی را بگیرد و در درازمدت راه ‌حل عملی برای ازمیان‌برداشتن این تهدید را پیش‌کش کند.
بدون این موارد نه در افغانستان و نه در جهان کسی در امینت نخواهد بود و تروریزم جهانی مستقر در افغانستان و منطقه، همه جهان را تهدید خواهد کرد. یورگن تودنهوفر، خبرنگار آلمانی که «ده روز با داعش» را نوشته، باور دارد که تروریزم جهانی را نمی‌شود با بمباردمان و حملات هوایی نابود کرد؛ بلکه با یک هم‌کاری مشترک و با استفاده از نیروهای بومی می‌شود، بر آن‌ها غالب شد.