هفتم اکتبر، مصادف با آغاز ورود نظامیان امریکا و بریتانیا در افغانستان است. به دنبال حملات یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱، امریکا خواستار تحویل اسامه بنلادن به امریکا شد؛ اما رژیم طالبان از قبول این درخواست خودداری کرد که منجر به حملهی نظامیان امریکا به افغانستان شد.
درست ۱۹ سال از جنگ امریکا و ناتو در افغانستان میگذرد و در نزدهسالگی حضور نظامی امریکا به این کشور؛ اما شعلههای جنگ پس از سال ۲۰۱۲ میلادی، آهسته آهسته قوت گرفت تا اکنون که نگاه امریکاییها در مورد چگونگی ختم جنگ افغانستان رنگ باخته و حضور نظامی آن در این کشور، با شکست روبهرو شده است.
جنگ افغانستان که يکی از بزرگترين و طولانیترين جنگهای واشنگتن است، با گذشت ۱۹ سال هنوز هم پايان آن متصور نیست؛ در جنگ جاری، صدها نظامی امریکا جان باخته و حدود یک تریلیون دالر هزینه برداشته است؛ ولی با آن هم، امید برنده شدن در میان افغانها و امریکاییها، رخت بسته است.
در پیوند به این موضوع، شماری از آگاهان نظامی معتقدند، ریشهی چالشهای موجود افغانستان به حضور امریکا در این کشور بر میگردد.
عتیقالله امرخیل، آگاه نظامی میگوید که امریکاییها در طول هجده سال گذشته بیش از چهار هزار نظامی کشته و ۲۵ هزار زخمی دیگر داده اند؛ با وجود این تلفات و مصارف هنگفت به کدام نتیجهی مطلوبی دست نیافته که نشان دهد، امریکاییها در جنگ افغانستان دستآوردی دارند.
او بیان میکند که امریکا از زمان حضور نظامی خود در افغانستان، اشتباهات زیادی را مرتکب شده اند که جبران این اشتباهات، کار سادهای نیست؛ نخستین اشتباه بزرگ امریکا این بود که فشارهای لازم را بر اسلامآباد وارد نکرد تا این کشور دست از حمایت طالبان بر میداشت. دومین اشتباه، عدم تجهیز نیروهای امنیتی و عدم تقویت دولت افغانستان بود تا به پای خود میایستاد؛ زیرا تقویت دولت و نیروهای امنیتی به نفع امریکاییها تمام میشد. سومین اشتباه امریکا، عدم دعوت سران طالبان در نشست بن بود که این امر، مانع شکلگیری دولت فراگیر در افغانستان شد.
به گفتهی این آگاه نظامی، چهارمین اشتباه بزرگی را که امریکاییها در این اواخر مرتکب شدند، ارزش دادن و به رسمیت شناختن گروه طالبان بود. با گروهی که وارد جنگ شد؛ اما در سالهای پسین، درب مذاکره با آنها را باز کرد و این که در نتیجهی این مذاکرات، آیندهی افغانستان چگونه رقم خواهد خورد، بر هیچ کسی واضح نیست.
از سویی هم، شماری از استادان دانشگاه به مناسبت هجدهسالگی حضور نظامی امریکا در افغانستان میگویند، واشنگتن در چند بُعد در افغانستان با شکست روبهرو شده است: بُعد امنیتی؛ وضعیت امنیتی افغانستان اگر با هجده سال قبل مقایسه شود، در شرایط موجود، شکنندهتر از دیروز است. بُعد دولتسازی؛ امریکاییها با داعیهی دولتسازی در این کشور حضور یافتند؛ اما در حالی که دولتی نیرومند شکل نگرفت، بلکه مردم افغانستان با یک دولت ورشکسته مواجه است.
عبدالطیف نظری، استاد دانشگاه، بر این عقیده است که مذاکرات التماسگونهی امریکا با طالبان، از یکسو، این گروه را جسورتر کرد و از سوی دیگر، طالبان از مشروعیت منطقهای برخوردار شدند. اینها نشان میدهد، امریکا اهدافی را که برای آمدن خود به افغانستان تعریف کرده بود، نرسیده و نیز، کدام نتیجهای هم نداد.
به گفتهی او، علتی که امریکاییها نتوانستند به اهداف خود برسد، با بنبست راهبردی روبهرو شدند که در این بنبست، چند متغیر شامل میشود: متغیر اول، عدم توجه واشنگتن به بافتهای فرهنگی افغانستان بود. این مسئله باعث شد تا واشنگتن حمایت افکار عمومی را با خود نداشته باشد. به طور نمونه، اعضای مجلس نمایندگان که اکثریت مطلق آنها، خواستار امضای توافقنامهی امنیتی با این کشور بودند؛ اما در شرایط امروز، اکثریت مطلق آنها خواستار فسخ این توافقنامه استند. متغیر دوم، ایجاد تنش میان امریکا و قدرتهای منطقهای در تحولات افغانستان است. با ورود نظامیان امریکا در افغانستان، قدرتهای مخالف این کشور به خاطر شکست تروریزم، همنوایی نشان دادند؛ اما به منظور سهیم نساختن این قدرتها در تحولات افغانستان، امریکایی تنها باقی ماند.
هجدهسالگی حضور نظامی امریکا در افغانستان در حالی فرا میرسد که نزدیک به نیمی از جغرافیای افغانستان در کنترل گروه طالبان قرار دارد. از جانب دیگر، ۹ ماه متواتر، امریکاییها با نمایندگان گروه طالبان در پشت درهای بسته، مذاکره کردند که پس از ۹ ماه، مذاکراتیکه نهایی و آمادهی امضا شده بود، شکست خورد. پس از شکست این مذاکرات، طالبان به مشروعیت بیشتری دست یافته و به رابط دیپلماتیک با قدرتهای منطقهای پرداخته اند. اعضای دفتر سیاسی طالبان در قطر، حداقل در طول یک ماه گذشته، چهار سفر دیپلماتیک را به کشورهای روسیه، ایران، چین و پاکستان انجام دادند؛ تا جایی که قدرتهای منطقه در حمایت از طالبان موضع گرفتند که این گروه در جنگ پیروز شده و مشروعیت خود را به دست آورده است.