بر بنیاد اطلاعاتی که روزنامهی صبح کابل به آن دست یافته است، گفتوگوهای مستقیم میان هیأت دولت افغانستان و طالبان به دو دلیل به تأخیر افتاده است؛ نخست این که گروه طالبان اصرار دارند، تمامی مسائل مربوط به گفتوگوهای صلح، باید بر بنیاد فقه حنفی به پیش برود و مسائل مذهبی – عقیدتی با محوریت مذهب حنفی مورد بررسی قرار بگیرد.
منابعی به روزنامهی صبح کابل، میگویند که طالبان از این که فقه جعفری در قانون به رسمیت شناخته شده، ناراحت اند. منبع میگوید که در گفتوگوهایی که تا ایندم برای تهیهی دستورجلسهی گفتوگوهای صلح افغانستان جریان داشته است، طالبان برای این که چرا به شیعهها و مشخصأ به هزارهها، قدرتی تا سطح معاونیت ریاستجمهوری در حکومت داده شده است، مخالفت شان را ابراز کرده اند.
دلیل دومی که باعث شروع نشدن گفتوگوهای صلح افغانستان شده است، این است که طالبان میخواهند نام این گفتوگوها را «مذاکرات صلح قطر» بگذارند؛ اما ظاهرأ هیأت دولت افغانستان، با این خواست طالبان مخالفت کرده و گفته است که نام گفتوگوهای میانافغانان باید «مذاکرات صلح افغانستان» باشد.
اختلاف نظر میان دو هیأت (دولت افغانستان وطالبان)، در نخستین رویارویی شان یک امر عادی دانسته میشود. عبدالله عبدالله، رییس شورای عالی مصالحهی ملی، سه روز پیش، در مراسم یابود از نهمین سالیاد ترور برهانالدین ربانی، گفت که این اختلافها یک امر عادی است؛ اما نیاز است که در افغانستان صدای وحدت و همدلی بلند شود، درغیر آن اختلافهای درونی در کشور، موقف هیأت دولت را در برابر طالبان تضعیف خواهد کرد.
با این حال، تغییر ماهیت گفتوگوها از سوی طالبان- تغییر حوزهی بحث از سیاست به شریعت-، نگرانیهایی را نیز به بار آورده است که به باور آگاهان، طالبان با این ایده تلاش میکنند، هیأت گفتوگوکنندهی دولت افغانستان را از دور بیرون کنند و این گونه، باور افراطیشان را در گفتوگوها دیکته کنند.
سالم حسنی، عالم دین، به روزنامهی صبح کابل میگوید، با توجه به این که اصل گفتوگوها، قدرت و سیاست بوده/ است، طالبان با پیش کشیدن بحث شریعت و مذهب در طرزالعمل گفتوگوها، میخواهند حوزهی بحث را از سیاست به شریعت منتقل کند.
آقای حسنی، تأکید میکند که تبدیل کردن ماهیت بحث از سیاست به شریعت در حقیقت بسته کردن دست هیأت گفتوگوکنندهی دولت افغانستان است و با این ترفند، ۸۰ درصد از اعضای هیأت گفتوگوکنندهی دولت از دور خارج میشوند.
او گفت: «اکثر شخصیتهایی که در هیأت گفتوگوکنندهی دولت افغانستان حضور دارند، شخصیتهای سیاسی، اجتماعی و مدنی استند و در مجموع سه و یا چهار چهرهی دینی بیشتر نداریم. طالبان با این کار، میخواهند که حکومت را در چنبرهی شریعت تسخیر کنند.»
آگاهان دینی، تأکید میکنند که طالبان از ابتدای گفتوگوها میخواهند که همهی مسائل را شرعی بکنند و این تلاش آنها به این معنا است که گروه طالبان، تمام مؤلفههای اساسی به شمول «جمهوریت، حقوق بشر و حقوق زنان» را میخواهند با قرائت خودشان همگون سازند.
برخی از عالمان دینی اهل سنت، نیز به این باور استند که پیشبرد گفتوگو با رویکرد دینی-مذهبی، به ویژه فقه حنفی، ناممکن است؛ زیرا یک تعریف و قرائتی واحد در میان پیروان اهل سنت وجود ندارد.
عبدالبشر فکرت، پژوهشگر دینی -سنی مذهب-، به روزنامهی صبح کابل میگوید که دیدگاهها پیرامون «فقهی حنفی» و امام ابوحنیفه متفاوت است.« برخی امام ابوحنیفه را از پیشوایان حرکت ملجمی میدانند. شماری هم او را به اهل حدیث ارتباط میدهند، بناء دیدگاه و قرائت واحدی از فقه حنفی وجود ندارد که بر اساس آن، گفتوگوها به پیش برده شود.»
آقای فکرت، ضمن این که باور دارد، شریعت اسلامی در دایرهی مذهب نیست، تأکید میکند که دامن زدن طالبان به مسألهی مذهب در افغانستان، نمیتواند صلح ایدهآل را برای مردم رقم بزند و برعلاوه دامنهی اختلافهای مذهبی را نیز، گستردهتر خواهد کرد.
سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در قطر حاضر نشد در این مورد با روزنامهی صبح کابل گفتوگو بکند.
چرا طالبان بر ادامهی گفتوگوهای صلح افغانستان در قطر تأکید دارند؟
تحلیلگران در افغانستان به این باور اند که قطر در پی مصادرهی گفتگوهای صلح افغانستان به نفع خود است. یکی از شرطهای طالبان که مشکلساز شده است این است که آنها اصرار دارند نام گفتوگوهای صلح، “گفتگوهای صلح قطر” باشد.
باورها بر این است که قطر میخواهد به عنوان رقیب جدی عربستان که در تنش با هم به سر میبرند، به عنوان یکی از کشورهای دیگر عربی شناخته شود که به جنگ دوامدار در یک کشور مسلماننشین خاتمه داده است. یعنی قطر می خواهند اتفاقی که در شهر طائف عربستان سعودی رخ داد و به جنگ پانزده سالهی داخلی لبنان خاتمه داد، امتیاز خاتمه یافتن احتمالی جنگ افغانستان نیز، به حساب قطر اضافه شود.
قطر از کشورهایی است که طی سالهای گذشته، میزبان مطمین برای طالبان بوده است. حدود هفت سال پیش، دفتر سیاسی طالبان در این کشور ایجاد شد و از آن بعد، همواره از این گروه حمایت شده است.
برخی از تحلیلگران افغانستان میگویند، طالبان میخواهند لطفی که قطر به خاطر به رسمیت شناختن حاکمیت این گروه در دورهی امارت اسلامی در حق شان انجام داده اند، را جبران کند و برای همین روی این مسأله تأکید دارند.
عبدالواحد فرزهای، تحلیلگر سیاسی و حقوقدان افغانستانی، به روزنامهی صبح کابل، میگوید که طالبان به دو دلیل، قطر را انتخاب کرده اند. اول؛ قطر نخستین کشوری بود که طالبان را هفت سال قبل به عنوان یک گروه سیاسی به رسمیت شناخت و به آنها سرپناه و دفتر داد.
دومین دلیل این است که طالبان با استفاده از قطر میتوانند، به اهدافی که از قبل پیشبینی کرده، آن را در جریان گفتوگوها به دست آورند.
آقای فرزهای میگوید: « قطر اولین پاسگاه طالبان است و این گروه میخواهد که منفعت معنوی این مذاکرات به قطر ارتباط بگیرد.»